بيترديد مسجد ارك تهران به لحاظ آوازه و مكانت والاي اجتماعي و ديني خويش، نقش مهمي در فعل و انفعالات فرهنگي پيش از انقلاب اسلامي ايفا كرد. اين تكاپوي فرهنگي ابعادي گوناگون داشت كه در ذيل به برخي جنبههاي آن اشارت رفته است.
تأسيس كتابخانه و واحدهاي فرهنگي
پيش از پيروزي انقلاب اسلامي كتابفروشيهاي كمي پيدا ميشدند كه به آساني كتابهاي اسلامي مورد نياز افراد را در اختيار آنان قرار دهند، بهويژه اگر نويسندگان اين كتابها مبارزان انقلابي محسوب ميشدند. براي رفع اين مشكل انقلابيون در صدد برآمدند با تأسيس كتابخانههايي در مساجد و فراهم آوردن كتابهاي مورد نياز اين خواسته مبارزان، افراد و شخصيتهاي مختلف را برطرف كنند كه از رهگذر اين كار با آرا و انديشههاي اسلامي در قالب انقلاب آشنا شوند.
كاركردهاي فرهنگي مسجد ارك
مسجد ارك تهران به علت موقعيت خاص خود تأثير ويژهاي در جذب جوانان و شخصيتهاي مختلف داشت. گزارشهاي ساواك پر از شركتكنندگان در مراسمهاي مختلفي است كه براي كسب آگاهي و بينش سياسي و فرهنگي به اين مسجد روي ميآوردند. البته اهميت سخنوران و قدرت و توانايي ايشان در ارائه مسائل نيز در استقبال مردم تأثير زيادي داشت.
حال سؤال اينجاست اهميت اين مسجد و رسالت آن در ترويج فرهنگ و انديشه اسلامي چگونه بود؟ براي پاسخ به اين سؤال بايد به چند مؤلفه توجه داشت كه در ذيل به آن اشاره ميشود:
ترويج و تبليغ آموزههاي اسلامي
در اين زمينه مسجد ارك سابقهاي كهن به درازاي قدمت آن دارد. مسجد ارك در زمان ناصرالدين شاه و به دستور مهد عليا ساخته شد. اگر چه در عمل اين مسجد به عنوان جايگاهي براي انجام دادن اعمال و مناسك مذهبي خانمهاي سلطنتي به شمار ميرفت، ولي گوشهاي از آن نيز به تدريس علوم مختلف ديني اختصاص پيدا كرده بود. از سرنوشت استادان تعليم و تربيت در دوره ناصرالدين شاه در مسجد ارك اطلاعي نداريم، اما در اواخر اين خاندان، زنوزي(1) نامي در مسجد به
تدريس فلسفه و حكمت اشتغال داشت.(2) بعد از آنكه در دوره رضاشاه مسجد تخريب و بعدها دوباره بازسازي شد، وقفهاي درازمدت در ارائه تعليم و تربيت، ترويج و تبليغ انديشههاي اسلامي رخ داد تا اينكه در دهه 50 مجدداً افراد و شخصيتهاي مختلفي در اين زمينه فعاليت كردند. يكي از اين شخصيتها كه رسالت فرهنگي خويش را در مسجد ارك ايفا كرد، آيتالله مكارم شيرازي بود. ايشان در اين باره ميگويد: «در سالهاي قبل از پيروزي انقلاب اينجانب در فكر بودم كه در مقابل تهاجم فرهنگي غرب كه دستگاه سلطنتي شاه نيز آن را تقويت ميكرد، به نوبه خود كاري انجام دهم و از همه جا مناسبتر تهران را ديدم و فكر كردم اگر در قلب تهران مسجد ارك را پايگاه قرار دهيم، حركت خوبي انجام خواهد شد، لذا با موافقت مسئولان مسجد و مرحوم آيتالله ياسري، امام جماعت مسجد كه مرد بسيار باصفا و علمدوستي بودند، برنامه پاسخ به شبهات شبههافكنان را در شبهاي پنجشنبه در مسجد ارك شروع كرديم. سراسر ماه رمضان را نيز ظهرها در آنجا برنامه داشتيم. گروه زيادي از جوانان و قشرهاي تحصيلكرده جذب آنجا شدند و كمكم مسجد به صورت يك پايگاه مهم فرهنگي در برابر هجوم بيگانگان به اسلام درآمد. چيزي نگذشت كه اينجانب را از سوي ساواك احضار و تحقيق كردند، ولي دست از برنامهها برنداشتم و كار بحمدالله ادامه يافت و اكنون با بسياري از افرادي كه در مقامات مختلف هستند، برخورد ميكنم، ميگويند ما از شاگردان شما در مسجد ارك تهران بوديم.»(3)
آيتالله مكارم بهجز تدريس قرآن و علوم ديني بيشتر اوقات به سخنراني نيز ميپرداختند. سخنرانيهاي ايشان بهطور عمده پيرامون «آثار عقايد اسلامي»،(4) «عدالت امام علي(ع) و سيره حكومتي ايشان»،(5) «نظام طبقاتي در اسلام و مكتبهاي ديگر»،(6) «خواص روزه»(7) و... بود. علاوه بر اين به تصوير كشيدن قيام امام حسين(ع) و انگيزههاي آن مباحث عمده وي بوده است. براي نمونه درباره قيام امام حسين(ع) معتقد بودند امام به جنگ رفت تا قرآن زنده بماند. (8) ويژگيهاي يك رهبر اسلامي و جايگاه آن در جامعه و تأثير حياتبخش آن در تداوم و تحول اجتماع، از محورهاي ديگر سخنرانيهاي آيتالله مكارم بود. ايشان درباره يك رهبر شايسته به پنج شرط اساسي معتقد بودند:
1ـ علم و آگاهي، تا از قوانين خداوند و وضع زمان آگاه باشد.
2ـ شهامت، شجاعت و قدرت براي پياده كردن آنچه ميداند.
3ـ تقوا، مسئوليت و ترس از خداوند كه از مسير عدالت خارج نشود.
4ـ بياعتنايي به سرچشمههاي دنيا و وابستگي نداشتن به مقام و ثروت دنيا، يعني زاهد باشد.
5ـ دلسوزي و عشق به مردم داشته باشد. (9)
پرداختن به مسائل اجتماعي و خانوادگي و مذمت نوشيدن شراب نيز در سخنرانيهاي آيتالله مكارم جايگاه ويژهاي داشت. (10)
ايشان درباره تنظيم خانواده معتقد بودند:«جمعيت بيشتر، قدرت بيشتر است، ولي موقعي كه جمعيت افزايش داشته و كنترل آن مشكل باشد، اسلام در يك حدي دستور جلوگيري از انعقاد نطفه را داده است.»(11)
آيتالله مهدي حائري تهراني(12) نيز يكي ديگر از شخصيتهاي برجستهاي بود كه تأثير فرهنگي زيادي در مسجد ارك داشت. ايشان در سال 1352 و بنا به تقاضاي آيتالله ياسري اقامه نماز مسجد ارك را پذيرفت و فعاليتهاي خود را پس از انقلاب و تا لحظه فوت در اين مسجد ادامه داد. مرحوم حائري درباره ورودش به مسجد ارك ميگويد: «حاج محمود ياسري از طرف آيتالله بروجردي در مسجد ارك اقامه نماز جماعت ميكرد، در سال 1352 مرا به مسجد ارك دعوت كردند و گفتند شما بايد در مسجد ارك ـ كه مهمترين مسجد تهران است ـ اقامه نماز كنيد...سالي يكي دو ماه بنده تقريباً ماه محرم و صفر كه حوزه تعطيل بود و ماه رمضان و ماههاي ديگر به تهران ميآمدم و بهجاي ايشان نيابت ميكردم و آنجا نماز ميخواندم.»(13)
به هر حال آيتالله حائري پس از ورود به مسجد ارك و فوت حاج محمود ياسري اقامه نماز جمعه مسجد ارك را به عهده گرفت. ايشان به واسطه آشنايي قبلي پدرش با بازاريهاي مشهور تهران از مقبوليت همگاني برخوردار شد. تا جايي كه بسياري از بازاريان در امور مهم با ايشان مشورت ميكردند. از رهگذر همين ارتباط صميمانه مرحوم آيتالله حائري و بازاريهاي تهران آنان نيز قسمتي از وجوهات شرعي خود را به وي ميپرداختند و آيتالله حائري نيز بنا به نظر خود اين وجوهات را در زمينههاي مختلف فرهنگي و اقتصادي كه عامالمنفعه باشد به مصرف ميرساندند.
تأسيس كتابخانه
يكي از اقداماتي كه توسط آيتالله حائري صورت گرفت، تأسيس كتابخانه «امام مهدي» در مسجد ارك بود كه شعبهاي از «بنياد فرهنگي امام مهدي» قم محسوب ميشد. بنياد فرهنگي امام مهدي در قم در سال 1350 به دست آيتالله حائري و با هدف احيا و نشر آثار اهلبيت(ع) و كمكرساني به امر پژوهش طلاب و دانشمندان در حوزه علميه قم تأسيس شده بود. آقاي دباغي خامنهاي كه زماني از اعضاي هيئت امناي مسجد بود، در اين زمينه ميگويد: «وقتي آبريزگاه مسجد را تعبيه كرديم، روي آن را اختصاص به كتابخانه داديم و كساني كه كتاب ميخواستند به مسجد مراجعه ميكردند و پس از امانت كتاب اسم آنان در دفتر ويژه ثبت ميشد و در موعد مقرر عودت ميدادند. قبل از انقلاب اگر در كتابفروشيهايي ميخواستند كتب اسلامي پيدا كنند، بيش از 20 كتابفروشي نبود، چون آن زمان آقاي حائري خودشان از مديران ارزنده كتاب بودند، اين محل را براي دانشجويان تعبيه كردند...وكساني كه نياز به كتب فقهي و قرآن داشتند، به اين مسجد مراجعه ميكردند.»(14)
محمدرضا حائري، فرزند آيتالله حائري كه از نزديك شاهد فعاليتهاي پدرش بود، درباره فعاليتهاي كتابخانه ميگويد: «بعد از آنكه آيتالله حائري به تهران آمدند و امامت مسجد ارك را به عهده گرفتند سعي كردند يك طبقه فوقاني روي مسجد داير كنند و هدفشان از اين كار تأسيس يك مركز فرهنگي براي خواهرهاي طلبه بود، به دليل برخي مشكلات اين ايده عملي نشد، لذا هدفشان بر اين قرار گرفت كه تأسيس كتابخانه و كتابفروشي باشد و اعتقاد داشت كتاب غذاي روح طلاب و دانشجويان است و كلاً سعياش بر اين اساس بود كه حتيالامكان كتابهاي مرجع را تهيه كند. كتابخانه در ضلع شمالي مسجد حدود 4 هزار جلد كتاب داشت.»(15)
بهجز آيتالله مكارم و مرحوم آيتالله حائري افراد و شخصيتهاي ديگري نيز در مسجد ارك به فعاليت فرهنگي ميپرداختند. اسدالله بادامچيان از زمره اين اشخاص بود كه در مسجد كلاسهاي درس گذاشته بود و در باب مكاسب و امور اجتماعي و مسائل انقلاب صحبت ميكرد. علاوه بر ايشان حاج سيد جلال متقي شيرازي سلسله درسهايي در باب مسائل فرهنگي داشت و مسائل فقهي را در مسجد تدريس
ميكرد. (16) البته تفسير قرآن نيز در كلاسهاي برگزار شده در مسجد جايگاه ويژهاي داشت و حاج مرتضي شبستري در اين زمينه به فعاليت ميپرداخت. (17)
بي ترديد اينگونه تلاشها در تدارك تئوريك و فرهنگي انقلاب اسلامي در سالهاي منتهي به آن نقشي نمايان داشت؛ امري كه اسناد وخاطرات مربوط به اين مسجد، بازتابي درخور دارد.
پينوشتها در سرويس تاريخ «جوان» موجود است.