یکی از نتایج مهمی که طرح عوالم سهگانه حقیقت به دنبال داشته است و برخی فلاسفه اسلامی بر مبنای آن نظریههای تکامل وجودی و حرکت جوهری را مطرح نمودهاند، موضوع قوس صعود و نزول است. پختهترین نظریات در این زمینه را صدرالمتألهین ملاصدرای شیرازی در نظریه اسفار اربعه خود بیان نموده است.
بنا بر اعتقاد فلاسفه معتقد به عوالم سهگانه مادی مثالی و عالم عقول مجموعه نظام هستی، در یک سیر دایرهوار از مبدأ تا معاد اجزای آفرینش در تحرک هستند. این سیر دورانی را دایره وجودی نام نهادهاند. دایره وجودی متشکل از دو نیم قوس صعودی و نزولی است که در ابتدای قوس نزولی خداوند قرار دارد و انتهای آن را هیولای اول یا ماده در بر گرفته است. همین مسئله درباره قوس صعودی به صورت عکس برقرار است.
قوس نزولی؛ رحمت حق بر مخلوقات
قوس نزولی را در واقع میتوان رحمانیت از جانب ذات حق بر عالم ماده دانست که به واسطه آفرینش و هدایتگری سبب فیض به بندگان و موجودات عوالم مادون عالم عقل میگردد.
سیر حرکت از مبدأ فیض به دورترین نقطه دایره از محل آغاز یا همان نقطه نزول میرسد و در این مسیر از عالم مثال نیز عبور میکند. به عبارتی جلوه عالم عقل توسط ذات حق ابتدا در عالم مثال ممتثل میشود و سپس عالم ماده شکل میدهد. در اشارات فلسفی خصوصاً دیدگاه حکمت متعالیه نقطه پایان قوس نزول ماده نخستین یا هیولای اول است که از خود هیچ فعالیتی جز قوه محض ندارد و از این رو پایینترین رتبه را در میان موجودات داراست. حضرت امام خمینی در اشارات فلسفی خود در شرح مصباح الهدایه همین نظریه را معتبر میداند: «فانّ مبدأَ حصول الصور والترقی والتوجه من الکثرة الی الوحدة ومن النزول الی الصعود هو الهیولی الاولی» (همانا آغاز پدیدار شدن صورتها و ترقی و توجه از کثرت به سوی وحدت و از نزول به سمت صعود، هیولای اولی است (در این عبارت به مبدأ حرکت صعودی اشاره شده است که در واقع همان نقطه پایان حرکت نزولی است.
قوس صعودی در فلسفه حرکت
قوس صعودی در واقع از پایان نیم دایره قوس نزولی آغاز میشود. این مسیر صعودی از مراحل و عوامل گوناگون عبور میکند تا در عالم عقول نهایتاً بهزاد باری تعالی میرسد.
نقطه آغاز حرکت نیز در قوس صعودی عالم ماده است. این حرکت در عالم مثال ادامه پیدا میکند. منزلگاههای مختلف در مسیر صعود از نظر عرفا و فلاسفه متفاوت و متعدد است. نمیتوان این مسیر را همانند قوس نزولی از یک راه دانست و فقط جهت آن را متفاوت برشمرد؛ بلکه همین تفاوت مسیرها باعث شده تا خطوط صعود و نزول به صورت مستقیم نباشد و به شکل نیمدایرهای توصیف کردند که تفاوت این دو مسیر را از یکدیگر بهتر بازنمایی کند.
اینکه پایانه قوس سعودی دقیقاً چه نقطهای است را در نظرگاه فلاسفه و عرفا میتوان مورد بررسی قرار داد و دیدگاههای مختلفی در این زمینه قابل کشف است.
در مبانی عرفانی پایان قوس همان جایی است که دایره وجودی را آغاز میکند و این نقطه جزو ذات خداوند نیست البته فلاسفهای، چون سهروردی و ملاصدرا از مفاهیمی همچون عقل کل و علتالعلل برای توصیف آن نقطه استفاده میکنند. شاهد معروفی که فلاسفه و عرفا برای تبیین این حرکت از قرآن آوردهاند همان آیه «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّـا إِلَیْهِ رَاجِعونَ» است؛ یعنی همچنان که حقتعالی مبدأ قوس نزول بود، مقصد و منتهای قوس صعود هم هست. یا در آیه دیگری از قرآن کریم عبارت «یَا أَیُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّکَ کَادِحٌ إِلَى رَبِّکَ کَدْحًا فَمُلَاقِیه» (ای انسان همانا با رنج و زحمت به سوی پروردگارت روان میشوی و (عاقبت) او را ملاقات خواهی نمود) به همین موضوع اشاره دارد.