کوتاه آمدن و امتیاز دادن به دشمنی که خود را در موضع مسلط میبیند، بزرگترین اشتباه است. تحلیل و برآورد غلط به این معنا است که فکر میکنند اگر این کار را انجام دهیم، میتوانیم از یک معبر دشواری عبور کنیم، درحالیکه برعکس این کار بزنگاه سقوط در آن معبر است.
به گزارش فارس، محمدحسین صفارهرندی، در نشست بصیرت افزایی در مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، وقایع سیاسی کنونی بینالملل را همچون وقایع سالهای پایانی جنگ دانست و گفت: در روزهای گذشته رئیسجمهوری امریکا از مذاکره با ایران بدون هیچ پیششرطی سخن گفت و عدهای از موضع ساده لوحانه و عدهای هم با شیطنت این موضوع را دست گرفتند که نباید تعلل و باید مذاکره کرد. البته وزیر امور خارجه امریکا با صحبتهایی، این پیشنهاد را زایل کرد و چندین پیششرط گذاشت. هرندی گفت: کوتاه آمدن در قبال دشمنی که خودش را از موضع تسلط میبیند، بزرگترین اشتباه است. در سال پایانی جنگ زمانی که صدام خودش را در موضع تسلط دید، با پذیرش قطعنامه توسط ایران، جنگ را تمام نکرد و ادامه داد. امروز هم به دلیل اینکه تحریمها آزاردهنده است و وضعیت ما را بر هم زده، بعضیها وضعیت کنونی را با هرجومرج آخر جنگ تشبیه میکنند و میگویند چارهای نیست که به نوشیدن جام زهری که امام هم به خاطر حفظ کشور این کار را کرد، تن دهید.
وادادگان خواستار مذاکره با امریکا هستند
این کارشناس مسائل سیاسی به برخی نگاههای سیاسیون در بعد از پذیرش قطعنامه اشاره کرد و گفت: بعد از پایان ظاهری جنگ، عراق در زمان صدام ادعاهایی داشت و بر اروندرود ادعای حاکمیت میکرد، این ایستادگی صدام در برخی مسئولان و مقامات کشور چنان تأثیر داشت که میگفتند برای اینکه جلوی جنگ جدید را بگیریم تن به این خواسته بدهیم و تحلیلشان این بود که پشت این خواسته، شوروی قرار دارد و ما این هزینه را بپردازیم و سپس با شوروی مذاکره کنیم که در فلان موضوع جانب ما را بگیرد. صفار هرندی افزود: این تحلیلها را آقای ولایتی به امام (ره) منتقل میکنند و این مسئله با ابراز ناراحتی و موضعگیری ایشان، تمام میشود و دیگر این مباحث مطرح نمیشود، اما متأسفانه آن جریانی که بر این نظر بود که به شوروی امتیاز بدهیم، اکنون میگویند به امریکا امتیاز بدهیم زیرا نگاهشان وادادگی است.
صفارهرندی در تحلیل وادادگان اظهار داشت: تحلیل و برآورد غلط به این معنا است که فکر میکنند اگر این کار را انجام دهیم میتوانیم از یک معبر دشوار عبور کنیم درحالیکه برعکس این کار بزنگاه سقوط در آن معبر است و، چون بهایی از جنس منافع ملی است که داده میشود، این به معنای آغاز جنگ است.
هرندی یادآوری کرد: صدام با این تحلیل، به بازرسان سازمان ملل به مدت ۱۰ سال اجازه داد همه نقاط آماد و محل دپوی تسلیحاتش را بازرسی کنند، آنها در این مدت همه داراییهای دفاعی صدام را به اسم اینکه اینها سلاحهای کشتار جمعی است، منهدم کردند. وقتی تمام این سلاحها را از بین بردند و عملاً قدرت دفاعی عراق صفر شد، به عراق حمله کردند.
وی با رد این مواضع که اکنون دوره موشک و مذاکره نیست، گفت: این ادعایی بیش نیست، زیرا این حرفها دروغ است.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه ایستادگی و مقاومت معادلات امریکا را بر هم میزند، گفت: با وجود اینکه امریکا بارها در سوریه ما را تهدید کرده بود ولی ما همچنان روی راهبرد خود ایستادگی کردیم و همین باعث شد راهبرد امریکا رنگ ببازد و سیر سقوط دومینو وار به مراکز وابسته به امریکا هم جاری شد، هرچند که ما در این میان، هزینههایی هم دادیم که شهید حججی و نزدیک به ۸۰ نفری که در آن منطقه به شهادت رسیدند بخشی از آن بها بودند که ما برای برهم زدن راهبرد امریکا هزینه کردیم.
انقلابیون دیروز، تسلیمطلبان امروز
صفارهرندی در تحلیل دو نگاهی که در کشور مقابل هم صفآرایی کردهاند، گفت: یک نگاه میگوید تفکر انقلابی، امروز هم باید در جان کشور و نظام و در میان ملت جاری باشد تا ما بتوانیم از هویت ایرانی و اسلامی و از نظام و ملت دفاع کنیم. جریان دوم بر این نظر است که انقلاب یک پدیده تاریخی بود و دورهاش دوره همان سالهای اول دهه ۶۰ است و اواخر ۶۰ تمام میشود و بعد از آن باید به سراغ اندیشه دیگری بروید که انطباق با شرایط جهان داشته باشد و مستحیل در شرایط جهانی شود. عضو جریان دوم، افرادی هستند که بسیاری از آنها از تندترین نظریهپردازان جریان انقلابی بودند که در دهه ۶۰ گریبان افراد را به جرم اینکه شماها آدمهای سستعنصر، محافظهکار و تسلیم طلبی هستید، میگرفتند.
صفار هرندی تصریح کرد: اکنون این جریان نظریهپرداز به بنبست رسیدن تفکر انقلابی را مطرح میکنند و حتی برخی از این هم عبور کردهاند و میگویند انقلاب اشتباه بود زیرا انقلاب سبب میشود واقعیات جهان دیده نشود و برخی خسارات ناشی از این است. میگویند تفکر انقلابی ایدئولوژیک است و ایدئولوژی با واقعیات تطابق ندارند.
صفارهرندی در ادامه این نشست با اشاره به برجام گفت: متأسفانه برخی منتظر هستند تا در انتخابات ریاست جمهوری امریکا، دموکراتها بر سر کار بیایند درحالیکه باید از دموکراتها بیشتر از جمهوریخواهان ترسید چرا که بعضی از جنگهای معروف در جهان همچون جنگ ویتنام در زمان دموکراتها شروعشده و در زمان جمهوریخواهان تمامشده است. این از گزارههای سادهلوحانهای است که به افکار عمومی تحمیل میشود و باید لااقل در میان نخبگان از آن احتراز کنیم.
حذف نخستوزیر؛ بزرگترین اشتباه ساختاری
صفار هرندی همچنین مشکلات ساختاری را یکی از مشکلات کشور عنوان کرده است که از اول انقلاب تاکنون جریان داشته و در توضیح این مشکلات افزود: یکی از این مشکلات در نوع چینش کابینه است، وقتی با رأی زیاد مردم، رئیسجمهور بر سرکار میآید، این پشتوانه قدرتمندی است و نمیتوان این فرد را به اسم ناکارآمدی برکنار کنید، چون این فرد به حمایت تودههای مردمی تکیه میکند و خودش را پشت این حمایتها پنهان میکند.
این کارشناس مسائل سیاسی همچنین با تأکید بر اینکه باید رئیس دولت داشته باشید و نه رئیس ملت، تصریح کرد: وقتی در جامعه رهبری دارید، یعنی تکلیف رئیس ملت را معلوم کردهاید. در بازنگری قانون اساسی با این نگاه که دولت قدرتمند باشد، نخستوزیر را حذف کردند و رئیسجمهور را به جایش نشاندند و گفتند با قدرت بیشتر دولت را اداره کند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام بزرگترین اشتباه ساختاری در بازنگری قانون اساسی را حذف نخستوزیری دانست و گفت: ما باید نخستوزیر را نگه میداشتیم؛ ما رئیس دولت نیاز داریم. ما به دولتی احتیاج داریم که دائم در قبال عملکردهای خودش پاسخگو باشد نه اینکه تا شبهه سؤال از رئیسجمهور مطرح میشود عدهای سؤال از رئیسجمهور را تقبیح کنند، درحالیکه این راحتترین کار است ولی، چون رئیسجمهور خودش را میخواهد رئیس ملت جا بزند، این کار برای سؤالکنندگان عواقب دارد. صفار هرندی متذکر شد: نقش اصلی در مشکلات امروز مشکل کارگزار و مدیریت کننده است. ما تشتت مدیریتی داریم، به خصوص در دستگاههای اجرایی. در دستگاههای اجرایی چندین نگاه در مورد مسائل کشور وجود دارد.