مرحوم اصغر فردی شاگرد و یار غار استاد شهریار چند روز پیش دار فانی را وداع گفت. اغلب قریب به اتفاق آثار مرحوم فردی که ماحصل تلاش و مساعی بسیار زیاد او بود چاپ و منتشر شده است. آثاری مثل «تاریخ خوشنویسی»، «موسیقی تبریز»، تصحیح و انتشار «دیوان صافی تبریزی» که یکی از معروفترین مرثیهسُرایان تبریز است، «شهریار و انقلاب»، «تبریزیات» و «شورش شهر شما» بخش مهم آثار وی بوده است.
فرهاد فردی در گفتوگو با «جوان» با اشاره به اینکه نکتهای مربوط به تصحیح و انتشار «دیوان صافی» ایشان وجود دارد، گفت: بخش غزلیات این مرثیهسرای تبریزی که قریب یک قرن از سرودن آنها گذشته بود را ایشان با دلالت و همکاری فرزند مرحوم صافی پیدا و منتشر کردند که قدمی مهم و قابل اعتنا برای معرفی بیشتر و بهتر اشعار و خود مرحوم صافی به مخاطبان و علاقهمندان ادبیات بوده است. برادر مرحوم اصغر فردی در ادامه خاطر نشان میکند: کتاب «تبریزیات» مشتمل بر مجموعه اشعار مرحوم اصغر فردی است. این کتاب که یک مجموعه ۳۰ جلدی را شامل میشود نه با عنوان «دیوان اشعار» اصغر فردی که با نام «تبریزیات» منتشر شده است. کتاب «شورش شهر شما» فردی نیز یک قصیده بلندی است که درباره برخی اتفاقات از بدو شروع انقلاب تا آخرین روزهایی که مورد نظرش بود، چاپ و منتشر شده است. فردی همچنین تأکید میکند: به غیر از مواردی که گفته شد، یک مجموعه دیگر هم هست که کار نگارش و صفحهآرایی و... آن را به اتمام رسانده بود، اما اجل مهلت چاپ و انتشار این کتاب را به او نداد. مرحوم فردی نقدی را بر کتاب «پیر پرنیان اندیش» که متعلق به هوشنگ ابتهاج (هـ. الف. سایه) است نوشته بود که اتفاقاً خیلی اصرار داشت با حضور هوشنگ ابتهاج مناظرهای بین آنها در مورد کتاب «پیر پرنیان طریقت» برگزار گردد، اما متأسفانه فرصت برگزاری مناظره یا چاپ نقد این کتاب برای مرحوم فردی فراهم نشد و طبعاً با توجه به فوت ایشان، مسئولیت انتشار آن بر عهده ما قرار گرفته است.
۲۰ کتاب در دست تألیف و انتشار
وی در مورد دغدغه آخرین روزهای حیات این شاگرد استاد شهریار میگوید: مرحوم فردی این اواخر در حال تالیف و انتشار قریب به ۲۰ جلد کتاب بود و مدام به من میگفت که کار تهیه این کتب در حال اتمام و آماده چاپ شدن هستند.
مرحوم فردی به طور مداوم در کلاسهایی که برگزار میکرد از سرنوشت و کمرنگ شدن شعر عروضی یا همان سبک شعرگویی کلاسیک ابراز نگرانی میکرد و معتقد بود شعر کلاسیک عروضی پس از مرحوم مشفق کاشانی در حال تمام شدن است! مرحوم فردی علت و دلیل این مدعای خود را عدم مطالعه ادبیات عرب میدانست. به گفته وی، مرحوم فردی معتقد بود که ما برای امتداد پیدا کردن شعر عروضی یا کلاسیک که به زعم او با شهریار و مشفق به پایان رسیده باید تاریخ ادبیات فارسی و تاریخ ادبیات عرب را مطالعه کرده و به زوایا و ظرایف آنها آگاهی پیدا کنیم. این بزرگترین دغدغه مرحوم فردی و همه علاقهمندان به شعر و ادب فارسی (به خصوص درباره شعر عروضی یا کلاسیک) در آینده است. یکی از اَشکال و سیاق تاثیرگذاری که بر کم شدن مطالعه در بین مردم قابل اشاره است، اشتغال افراد به خلاصهخوانی در مقابل کتابخوانی است.
آشنایی با رهبر معظم انقلاب
فردی در زمینه ارتباط برادرش با رهبر انقلاب و چگونگی شکل گرفتن آن خاطر نشان میکند: در دورانی که حضرت آقا رئیسجمهور بودند و برای ملاقات با استاد شهریار به منزل وی تشریف برده بودند، مرحوم فردی هم مثل همیشه در کنار شهریار حاضر بود. اولین ملاقات اخوی بنده با حضرت آقا که به نوعی جلسه آشنایی مرحوم فردی با رهبر انقلاب هم محسوب میشود، در همان جلسه شکل گرفت. این ارتباط به دو دلیل عمق بیشتری پیدا کرد. دلیل اول مهاجرت مرحوم اخوی به تهران بود و دلیل دوم که میتواند علت اصلی هم باشد فعالیتهای سیاسی مرحوم فردی بود. چه اینکه مرحوم فردی به مدت هشت سال در دوران صدارت و وزیر خارجه بودن دکتر ولایتی به عنوان مشاور وزیر در حوزه آسیای میانه یا همان منطقه قفقاز فعالیت میکرد.
قلب واقعیت شخصیت شهریار در سریال تلویزیونی
از جمله دیگر فعالیتهای مرحوم فردی که در کمتر جایی به آن اشاره یا حتی اصلاً به آن پرداخته نشده، موضوع فعالیتهای سیاسی او در حوزه وزارت خارجه است! برادر مرحوم فردی در این زمینه میگوید: مرحوم فردی به دلیل مطالعات عمیق و تسلط بر تاریخ و زبانهای رایج در آن منطقه یک قفقازشناس برجسته بود. وی یک مستند ۳۰ قسمتی با عنوان «۱۷ شهر قفقاز» را در مدت زمانی یک ساله و با رفتن به آن مناطق تولید کرد. تقریبا ۱۳ قسمت از آن توسط تلویزیون پخش شد، اما بعد از شکلگیری بحران مشهور به قره باغ و مترتب شدن برخی ملاحظات بینالمللی کشورمان پخش آن متوقف شد. در واقع میتوان گفت: مرحوم فردی یک ادیب، دیپلمات و مستندساز خبره بود.
فردی از واکنشهای منفی برادرش در رابطه با سریال شهریار به کارگردانی کمال تبریزی میگوید: او معتقد بود که این سریال شخصیت انقلابی استاد شهریار را منقلب و وارونه نمایش میدهد. در برخی اوقات میگفت: بخشهایی از این سریال ۹۰-۸۰ درصد از شأن و شیوه زندگی استاد شهریار به دور است. به گفته وی مرحوم فردی تقریباً از اوایل نوجوانی با استاد شهریار آشنا و به صورت مداوم ملازم این شاعر بزرگ کشورمان بوده است. این رفت و آمدها در تبریز تا جایی پیش رفت که استاد شهریار انجام برخی کارها را بر عهده مرحوم اخوی میگذاشت چراکه همه به خوبی میدانند وی بهترین و (بنابر اقوال دیگران) حتی تنها شاگرد استاد شهریار است. کیفیت این ارتباط با آمدن شهریار به تهران قطع نشد، این فراق تا زمان خاکسپاری پیکر استاد شهریار در محل مقبره الشعرای تبریز ادامه داشت، البته این نکته را بگویم کسی که به صورت مصرانه و مجدانه پیگیر دفن پیکر استاد در مقبره الشعرا بود مرحوم فردی بود. اساساً بعد از آوردن پیکر استاد برای دفن در محل کنونی، با وجود مزار استاد شهریار چیزی تحت عنوان «مقبره الشعرا» شکل گرفت و به وجود آمد.
وی درباره علت تألیف کتاب «شهریار و انقلاب» از طرف مرحوم فردی توضیح میدهد: استاد شهریار علاقه خاصی به انقلاب اسلامی داشت و خودش را جزو انقلاب و انقلابیون میدانست. از طرفی اشعاری را به صورت مکتوب نگارش کرده، اما جایی عنوان نشده بود؛ بخشی از اشعار که با خط خود استاد شهریار نگاشته شده یا حتی اشعاری را که وی درباره انقلاب سروده و در برخی محافل و مجالس خوانده بود از جمله آثار مغفول استاد به حساب میآیند. هیچ کس گمان نمیکرد که این اشعار هر کدام شخصیت مستقلی داشته باشند و تصورشان بر این بود که ممکن است آنها بخش یا بخشهایی از یک یا چند شعر مختلف باشند، به همین علت فرصت انعکاس و انتشار پیدا نکرده بودند. مرحوم فردی این دین را بر گردن خود میدانست تا با جمعآوری، چاپ و انتشار این اشعار، بُعد انقلابی شخصیت شهریار بیشتر از آنچه منعکس شده بود در میان مردم و جامعه بارزتر و مطابق واقع منتشر گردد. جمع آوری و انتشار اینگونه اشعار استاد شهریار از طرف مرحوم اخوی نه به صورت سفارشی یا درخواستی بلکه به شکلی خودجوش، در همین چند سال پیش اتفاق افتاد.