جوان آنلاین: با وجود اینکه آرامش به استان بصره بازگشته، اما حوادث تلخی که طی روزهای گذشته بویژه حمله به کنسولگری ایران رخ داد، نیاز به بازخوانی و آسیبشناسی دارد تا بتوان از دستاوردهای نظام سیاسی جدید بویژه در حفظ و تقویت روابط ایران و عراق جدید محافظت کرد که بشدت از سوی مخالفان، رقبا و دشمنان دو کشور تهدید میشود. علل و زمینههای ناآرامیهای اخیر در بصره از ۳ حالت خارج نیست: یا اینکه این ناآرامیها را میتوان کاملا داخلی دانست که از نارضایتی عمومی از خدماترسانی ضعیف دولت مرکزی و نهادهای محلی بویژه در زمینه نیازهای اولیه همچون آب و برق ناشی میشود که البته با اختلاف نظرهای سیاسی بر سر تشکیل دولت جدید و تاخیر در تشکیل دولت جدید تشدید شده است. دوم اینکه این ناآرامیها را میتوان حاصل تلاشهای داخلی و خارجی دانست که از همان ابتدا علیه شکلگیری نظام سیاسی جدید وجود داشته است، اما بتدریج با بازشدن پای عربستان به عراق و گشایش کنسولگری این کشور در مناطق مختلف عراق از جمله بصره و همچنین بازگشت سیاستهای آمریکا به دوران جرج بوش پسر بعد از به قدرت رسیدن راستگرایان به رهبری ترامپ شدت گرفته است؛ و در نهایت اینکه ناآرامیهای بصره را میتوان حاصل ترکیب ناراضایتیهای داخلی و مداخلات خارجی دانست به گونهای که اعتراضات داخلی با موجسواری بازیگران آشوبساز همراه و از سوی آنها مدیریت شد. به نظر میرسد رویکرد سوم تحلیل واقعبینانهای از روند تحولات داخلی عراق و ناآرامیهای اخیر بصره ارائه میدهد. از این دید اگر دولتمردان نظام سیاسی جدید عراق که با رای مردم به قدرت رسیدهاند خود را به تامین انتظارات رایدهندگان متعهد میدانستند و تمام تلاش خود را برای تامین معیشت مردم به کار میگرفتند و خود را نیز از اتهام فساد دور نگه میداشتند، مردم عراق به این سرعت از آنها رنجور و دل چرکین نمیشدند و همچون گذشته سختیها را تحمل میکردند. از این دید دولت جدید عراق وظیفه و مسؤولیت سنگینی برای اعتمادسازی و بازیابی اعتماد مجدد مردم به عنوان مهمترین سرمایه اجتماعی نظام سیاسی جدید عراق یا هر کشور دیگر دارد. از طرف دیگر نباید از این واقعیت نیز غافل شد دشمنان ایران و عراق جدید تلاش گستردهای را برای بر هم زدن اوضاع نهتنها در عراق، بلکه در کل منطقه در دستور کار دارند و رد پای آنها را میتوان در همه بحرانها و جنگهای منطقه از سوریه و فلسطین گرفته تا یمن مشاهده کرد. تنها عراق نیست که بعد از گذشت نزدیک به ۴ ماه موفق به تشکیل دولت نشده است، بلکه همین وضعیت در لبنان نیز حاکم است و در آنجا نیز به علت دخالتهای آمریکا، عربستان و رژیم صهیونیستی، دولت جدید تشکیل نشده است؛ تنها به این دلیل که در انتخابات اردیبهشت ماه گذشته ائتلاف هواداران مقاومت توانستند کرسیهای بیشتری را به دست آورند، لذا دولت جدید نیز در صورت تشکیل حامی مقاومت خواهد بود. در عراق نیز هر چند شیعیان در انتخابات متکثر شدند و در ۵ ائتلاف شرکت کردند، اما مجموع کرسیهای که شیعیان در انتخابات اردیبهشتماه کسب کردند با ۱۹۴ کرسی، بیشترین کرسیها از زمان تشکیل نظام سیاسی جدید بوده است، لذا اگر شیعیان با هم میبودند میتوانستند حتی بدون مشارکت کردها و سنیها فراکسیون بزرگ را با حضور خود تشکیل دهند و فرد مورد نظر خود را برای احراز پست نخستوزیری معرفی کنند. در اینجا نیز مشاهده میشود اختلافات داخلی میان شیعیان از تشکیل فراکسیون بزرگ که نیاز به ۱۶۵ کرسی دارد جلوگیری کرده و با ایجاد تاخیر در روند تشکیل دولت و بلاتکلیفی ناشی از آن، زمینه را برای نقشآفرینی مخالفان نظام سیاسی جدید عراق و همپیمانی آن با جمهوری اسلامی ایران فراهم کرده است.
به نظر میرسد مهمترین پروژهای که در دستور کار قرار گرفته، تعمیق اختلافات و بدبینیها چه در داخل عراق و ایران و چه در میان آنها بویژه مردم ۲ کشور است و به همین علت بیشتر سوژههای اختلاف از ایجاد بدبینی به زائران هر دو کشور گرفته تا ادعای بستن آب به روی عراقیها در شبکههای اجتماعی ساخته و پرداخته و مدیریت میشود، اما تنها به آن محدود نمیشود و مقابله با این تلاشهای تفرقهافکنانه نیز راهکارهای همهجانبه میطلبد که همکاری بیش از پیش ۲ کشور ایران و عراق را در همه سطوح اعم از دولتی و مردمی میطلبد. بازسازی اعتماد میان گروههای سیاسی شیعه حول بیت مرجعیت، مبارزه گسترده با فساد و پیگیری جدی پرونده عوامل حمله به کنسولگری ایران در بصره از جمله راهکارهای موثر در این زمینه ارزیابی میشود.