دستگاه و نهضت امام حسین (ع) برخلاف نظر برخی که مدعی هستند جای عقل و استدلال نیست، اتفاقاً یک نهضت علمی میباشد که عقل و زدودن جهل از بالاترین اهداف آن است. در ابتدای زیارت نامه اربعین اباعبدالله (ع) میخوانیم «اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ... بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیکَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَکَ مِنَ الْجَهالَه» بدین معنا که «شهادت میدهم امامحسین (ع) جان در کف نهاد تا بندگانت را از نادانی برهاند» و در انتهای این زیارت بیان میکنیم «وَقَلْبى لِقَلْبِکُمْ سِلْمٌ وَاَمْرى لاِمْرِکُمْ مُتَّبِعٌ» یعنی «دلم تسلیم دل شما و کارم پیرو کار شما است.»
عبارات بالا از شدت روشنی نیاز به توضیح ندارد، به صراحت هدف حضرت از تحمل آن همه بلا و مصیبت، زدودن جهلها و نادانیها بیان گردیده است و زائر شهادت میدهد که او نیز پیرو امامش خواهد بود. شاید هدف زیارت اربعین نیز جز این نباشد. در واقع زائر آن همه سختی، زخم و تاول پا و آن هزینه متحمل میشود تا رو به بارگاه ملکوتیاش که به اعتراف بسیاری از عرفا «دل کعبه» است بایستد و زیارتنامه بخواند و شهادت دهد نور چشم پیامبر برای زدودن جهل قیام کرد و ما هم در راه زدودن جهل پیرو او خواهیم بود.
درک این عبارت و فهم آن در زیارت اربعین به گفته برخی از علما همچون آیتالله فاطمینیا (حفظه الله) بسیار مهم است. ایشان میفرمایند: «زیارت اربعین را باید با دقت بخوانیم و به معانی آن توجه کنیم. لازم است که یک شیعه معنای زیارت اربعین را بفهمد تا فلسفه نهضت امامحسین (ع) را درک کند!»
پیشگام زدودن جهل از خود، جامعه و تاریخ
با استناد به جملات ذکر شده، مشخص است دستگاه و نهضت امامحسین (ع) برخلاف نظر برخی که مدعی هستند جای عقل و استدلال نیست، اتفاقاً یک نهضت علمی میباشد که عقل و زدودن جهل از بالاترین اهداف آن است. آمدن این هدف در ابتدای زیارت اربعین میرساند که زائر اربعین باید توشهاش کسب و درک این فیض باشد. جملات انتهایی زیارتنامه نیز احتمالاً موید این نکته است که زائر نه تنها باید جهل را از خود و اندیشهاش بزداید بلکه باید همچون امام حسین (ع) قدم در راه زدودن جهلها و ارتقای عقلانیت از زندگی خود، جامعه و تاریخ گذارد.
شاید از همین جهت است که امام خمینی (ره) میفرمودند: «این محرم و صفر است که اسلام را زنده نگاه داشته است.» چرا که محرم و صفر موسم زدودن نادانی از ذهنهای بمباران شده با جهالتهاست و با گرفتن گرد و غبار حقیقت اسلام ناب را زنده میکند.
اشک ابزاری برای درک هدف است
متأسفانه طی سالها دستگاه امام حسین (ع) دستخوش بسیاری از جهالتها قرار گرفته است و بسیاری هر چه دل خودشان میخواسته است به حضرت منتسب کردهاند و بدین طریق نه تنها از نهضت اباعبدالله (ع) که یک نهضت علمی بود دور شدند بلکه آن را دچار تحریف کرده و با پر رنگ کردن بیش از اندازه شور و احساس، شعور حسینی را به گوشه راندند. این تحریفات و خوانشهای انحرافی از نهضت امام حسین (ع) دستاوردشان تنزل نهضت عاشورا از یک مکتب تمدن ساز به مصیبتی برای اشک ریختن و بخشش گناهان بود.
در این خوانشها وقتی دم از احیای نهضت حسینی زده میشود، بدین معناست که هر سال هر چه بیشتر برای اباعبدالله اشک ریخته شود. این مدعا نه به معنای تمسخر و نفی ریختن اشک بر اباعبدالله بلکه اعتراضی به جعل مفهوم گریه بر امام حسین (ع) است. چرا که قرار است اشک ابزاری شود در راستای تهییج احساسات برای درک فلسفه نهضت و جزم کردن عزم برای پیوستن به کاروان عاشورا نه اینکه نهضت عاشورا وسیلهای شود برای ریختن اشک و خالی کردن عقدههای دل!
همچنین است تحریفاتی، چون ورود شعائر خود ساخته و بعضاً وام گرفته شده از مسیحیت، انواع عزاداریهای غیرعقلانی همچون دویدن روی زغال گداخته، استفاده از زنجیرهای تیغدار، مداحیهایی به سبک خوانندگان لسآنجلسی، راه انداختن دسته در نیمههای شب و کوبیدن بر طبلهایی که خواب را از چشم بیماران میگیرد، بیان روضههایی خیالی و ساختگی برای گرفتن اشک و گرم کردن مجلس، اولویت دادن مداحی بر سخنرانی، انتخاب اشعار صرفاً احساسی و به دور از شعور و بسیاری دیگر از این جمله که میتوان آنها را حاصل فراموشی هدف نهضت حسینی، اولویت دادن احساسات بر عقل و عزاداری برای حال کردن و لذت بردن شخصی دانست.
تحریف، دستاورد عزاداری برای لذت بردن
شهید والا مقام علامه مطهری (ره) که از پیشگامان احیای نهضت حسینی بوده است، در کتاب حماسه حسینی با اعتراض به فراموشی هدف امام حسین (ع) داستانی را نقل میکند که بسیار پر نکته است. ایشان میفرمایند: «یادم هست در سالهایی که در قم بودم، در آنجا هم یک نمایشها و شبیههای خیلی مزخرفی در میان مردم بود. سالهای اول مرجعیت مرحوم آیتالله بروجردی (رضوان الله علیه) بود که قدرت فوقالعاده داشتند. قبل از محرم بود. به ایشان گفتم وضع شبیهخوانی ما این جور است. دعوت کردند، تمام رؤسای هیئت نزد ایشان آمدند. از آنها پرسیدند: شما مقلد چه کسی هستید؟ همه گفتند ما مقلد شما هستیم. فرمودند: اگر مقلد من هستید، فتوای من این است که این شبیههایی که شما به این شکل در میآورید حرام است. با کمال صراحت به آقا عرض کردند که آقا ما در تمام سال مقلد شما هستیم الّا این سه چهار روز که ابداً از شما تقلید نمیکنیم. گفتند و رفتند و به حرف مرجع تقلیدشان اعتنا نکردند. این نشان میدهد که هدف، امام حسین علیه السلام نیست. هدف، اسلام نیست. نمایشی است که از آن استفادههای دیگری و لااقل لذتی میبرند.»
این منطق که شهید مطهری بدان پرداخته است متأسفانه هنوز در بسیاری از هیئات مذهبی نفوذ دارد و بسیاری با همین منطق راه عقل و استدلال را در نهضت حسینی میبندند. این را میتوان نشئت گرفته از تبلیغاتی دانست که هدف از عزاداری را لذت شخصی میدانند. در واقع فردی که نه برای کسب معرفت بلکه برای حال کردن و لذت شخصی وارد هیئت میشود حاضر نیست به هیچ قیمتی، حتی فتوای مرجع تقلید، از خرافه پرستیها و لذتهای شخصی بگذرد و بدین ترتیب هر کس هر آنچه میخواهد انجام میدهد و احساس هم میکند با این کار به امام حسین (ع) بیش از پیش نزدیک است!
پیمان برای زدودن جهل
امید است حال که تعداد زوار اربعین هر ساله افزایش مییابد و زیارت اربعین حتی برای غیر شیعیان آرزو شده است، در کنار شور و شوق زیارت و نذورات بسیار برای استقبال از زائرانی که پا جایپای جابربن عبدالله انصاری میگذارند، زیارت نامه اربعین نیز به معنای واقعی آن در قلب یکایک ما ثبت شود و خط به خط آن را با عقل درک کنیم و با جان و دل پذیرا باشیم و تلاش کنیم جهالتها را از خود دور و در راه شناخت اسلام ناب با توسل به فضلا و اندیشمندان واقعی تلاش کنیم، چرا اگر جز این باشد عهد و وفایی که با امام حسین (ع) کردیم و پیمانی که به خداوند برای همدلی و همراهی با امام حسین (ع) بستیم تنها حرافی و زبان بازی خواهد بود.