به گزارش جوان آنلاین دکتر فردین علیخواه، جامعه شناس و استاد دانشگاه، طی یادداشتی در کانال تلگرامیش با عنوان «دویست متر جلوتر به چپ بپیچید» درباره تبعات اجتماعی عبور خودروها از کوچههای شهر و راهنمایی نرم افزارهای مسیر یاب برای عبور از کوچهها جهت صرفه جویی در زمان نوشت. متن کامل این یادداشت در ادامه از نظر میگذرد:
آثار و پیامدهای اجتماعی فنّاوریها همواره موردتوجه جامعه شناسان قرار داشته است. این آثار و پیامدها گاه مثبت و گاه منفی بوده است. بیان پیامدهای منفیِ فنّاوریهای نوظهور از طرف جامعه شناسان، یا زمینه اصلاح این نوع فنّاوریها را فراهم کرده، و یا موجب توجه و تأمل استفادهکنندگان از آنها شده است.
این روزها رانندگان خودروهای شخصی و بهطور خاص رانندگان تاکسیهای اینترنتی از مسیریابهای داخلی و خارجی مختلفی استفاده میکنند. تلاش نخست این مسیریابها آن است که راننده را در کمترین زمان ممکن بهسوی مقصد هدایت کنند. هرچند این مسیریابهای هوشمند در هدایت رانندگان به تابلوهایی نظیر مسیرهای ورودممنوع یا عبور یکطرفه توجه دارند، ولی روشن است که این؛ همۀ ماجرا نیست.
کوچه، معبر محلی و خیابان در مطالعات شهری تعاریف و ویژگیهای خاص خودشان را دارند هرچند به همه اینها «راه یا محور» میگوییم. برای مثال ازنظر اجتماعی، کوچه نوعی صمیمیت، آشنایی و نوعی روابط همسایگی را به ذهن متبادر میکند. ازنظر فنی هم معمولاً در کوچهها و معابر کمعرض محلی؛ مسیر عابر پیاده و وسایل نقلیه از همدیگر تفکیک نشده است و هر دو به شکل مشترک از آن استفاده میکنند. همچنین همه خیابانهای شهری نیز دارای ویژگیهای یکسانی نیستند. خیابانهای شهری برحسب عرض آنها و نیز برخی از ملزومات نظیر وجود یا عدم وجود پیادهرو در دو طرف، جوی آب و ... به خیابانهای اصلی و فرعی تقسیم میشوند. معمولاً عرض یک خیابان بیش از ۶ متر است.
اتفاق ناگواری که طی دو دهه اخیر در کلانشهرهای کشورمان و بهویژه در شهر تهران اتفاق افتاد تلقی کردن همه این تقسیمبندیها بهعنوان «راه» از طرف رانندگان بود بدون آنکه توجه شود هرکدام از اینها ظرفیت و تحمل تعریفشدهای دارند. بهبیاندیگر، جستجوی «راهِ در رو» باعث شد تا رانندگان انواع معابر شهری را فقط «راه» ببینند و این امر آثار و پیامدهای اجتماعی ناگواری به همراه داشت. برای مثال ۱. سرمایه اجتماعی محلهای دچار فرسایش شد، ۲. توقفهای کوتاه عابران محلی در کوچهها برای گفتوگوهای کوتاه روزمره کمرنگ شد، ۳. به دلیل نگرانی والدین، بازیهای کودکانه در کوچهها برچیده شد، ۴. بهجای آشنایی، غریبگی در محل افزایش یافت، ۵. امنیت و ایمنی محلی کاهش یافت ودر نهایت ۶. مفهوم محله معنای خود را از دست داد. درواقع، کوچه و معابر کمعرض محلهای، وظیفه خیابان را بر عهده گرفتند بدون آنکه استانداردهای یک خیابان را داشته باشد. اگر در روزهای عادی، تنها ده یا بیست خودروی متعلق به ساکنان در معابر محلی تردد میکرد به ناگهان، این رقم به صد تا دویست خودروی غریبه افزایش یافت که ویژگی مهم همه آنها تلاش برای زود رسیدن به مقصد بود.
حال در این روزها به نظر میرسد که مسیریابهای هوشمند قادر به تشخیص کوچه، معبر محلی و خیابانهای اصلی و فرعی نیستند و هدف اصلی آنها صرفهجویی در زمان رانندگان و هدایت آنان بهسوی مقصد «از هر راهی» است. مسئولیت اجتماعی شرکتها و مؤسسات اقتصادی و تجاری در مقابل جامعه حکم میکند که ملاحظات اجتماعی را در فنّاوریهای خود موردتوجه قرار دهند. اگر قبلاً رانندگان به خاطر غفلت از آثار اجتماعی عبور از هر راهی سرزنش میشدند این بار باید به سرزنشِ سازندگان مسیریابهای هوشمند پرداخت.