براساس تازهترین مصوبه شورای سنجش و پذیرش دانشجو، از سال۹۸ به بعد حداقل ۸۵درصد ظرفیت کل آموزش عالی صرفاً از طریق سوابق تحصیلی و «خارج از فرآیند کنکور سراسری» پذیرش میشود. اکنون این پرسش مطرح است، تضمینی وجود دارد که پذیرش از سوابق، مافیای دیگری ایجاد نکند؟ آیا این مصوبه هم به سرنوشت قانون حذف کنکور مصوب سال۸۶ دچار میشود؟
از سوی دیگر برای گزینش برخی از رشتههای غیرمعروف فقط سوابق تحصیلی مد نظر است. این تصمیم از سوی سازمان سنجش است و تصمیم داخلی دانشگاه هم نیست، اما دانشجویان میتوانند برای رشتههای پر طرفدار هم کنکور بدهند که معنیاش بازگشت به همان ریل فرسوده سابق است. جالب اینکه دانشگاهها هم از این تصمیم ناراضیاند؛ چراکه نتیجه مطلوبی نخواهد داشت و کیفیت ورودیها را پایین میآورد.
پیشبینی اشتباه دبیر شورا
ادعای محقق شدن حذف کنکور با ۸۵ درصد ظرفیت دانشگاهها، در حالی است که میتوان گفت: از تعبیر «روغن ریخته را نذر امامزاده کردن» برای این استدلال استفاده کردهاند.
در واقع در نظر گرفتن مجموع ظرفیت دانشگاههای غیردولتی و شهریهای (آزاد، علمی کاربردی، غیرانتفاعی، پیامنور، پردیسها و واحدهای بینالمللی) با ظرفیت دانشگاههای دولتی نوعی آمارسازی است. زیرا بسیاری از این دانشگاهها با صندلیهای خالی و بدون متقاضی مواجه هستند و عملاً نباید به عنوان تلاش برای حذف کنکور گزارش شوند.
جالب اینکه رئیس سازمان سنجش چندی پیش گفته بود که «عدمامکان استفاده از سوابق تحصیلی مانعی در حذف نهایی کنکور است.» حال آنکه رئیس مرکز سنجش وزارت آموزشوپرورش با اشاره به اینکه روح حاکم بر قانون سنجش و پذیرش دانشجو حذف کنکور است، اعلام کرده بود که «سوابق هر سهسال دوره متوسطه در کنکور۹۸ اعمال خواهدشد.»
اکنون، اما مشخص شده که سخن این مقام آموزش و پرورش، از رئیس سازمان سنجش که دبیر «شورای سنجش و پذیرش دانشجو» هم هست، معتبرتر بود.
در حسرت عدالت آموزشی
در صورتی که ملاک پذیرش، سوابق تحصیلی دانشآموزان باشد، در هر سال بیش از هزاردانشآموز با معدل۲۰ در هر گروه تحصیلی موفق به اخذ دیپلم میشوند. چنانچه تمام این هزارنفر متقاضی رشتههای پر طرفدار در دانشگاههای برتر باشند، امکان پذیرش تمامی این دانشآموزان وجود ندارد.
از طرف دیگر آموزش و پرورش به دانشآموزان فرصت داده چنانچه نمره و معدلشان در هر پایه تحصیلی پایین باشد، امکان شرکت مجدد در آزمون و اصلاح و جبران نمرات پایین فراهم شود. در چنین شرایطی تراکم دانشآموزان با معدل بالا و ۲۰ به چندین برابر یکسال خواهد رسید.
سؤالات امتحانی آموزش و پرورش چه به صورت آزمونهای مستمر و چه آزمونهای پایانی از استاندارد، ضرایب دشواری و پایایی یکسانی برخوردار نیستند. در نتیجه باتوجه به ضعف این آزمونها عدالت آموزشی هم برقرار نیست.
کنکورهای متعدد در راه است!
مکانیزم پذیرش و انتخاب دانشجو توسط دانشگاهها هم از ابهامات بزرگ است؛ چراکه هر کدام از دانشگاههایی که متقاضیان بیشتری دارند، شرایط و امتحانات خاصی را برای انتخاب دانشجویانشان در نظر خواهند گرفت که در نتیجه دانشآموزان به جای یک کنکور در سال مجبور خواهند شد به تعداد دانشگاه و رشته مورد تقاضاشان آزمونهایی با شرایط مختلف داشته باشند. تجمع داوطلبان در گروه علوم تجربی در سالهای اخیر مشکلاتی را ایجاد کرده و بیش از ۶۰درصد شرکت کنندگان از گروه علوم تجربی نشان میدهد هدایت تحصیلی بهصورت کامل در آموزش و پرورش شکست خورده و این نهاد از پس این امر مهم برنیامده است. حال آنکه آموزش صحیح هدایت تحصیلی، زیربنای آموزش عالی مدرن و عدالت آموزشی است.
غیبت مکانیزمهای عادلانه
به طور کلی میتوان گفت که فلسفه بنیادین آموزش و پرورش کشف و شناسایی استعدادها و هدایت آنها در مسیر درست است. انتظار این نیست که همه دانشآموزان به دانشگاه راه یابند. بلکه دانشآموزان بایستی متناسب با علایق، ویژگیهای شخصیتی، فرصتها و ظرفیتهای موجود در مسیرهای شغلی مناسب قرار بگیرند.
بنابراین چنانچه زمینهسازی، معرفی و تواناسازی افراد برای انواع مسیرهای شغلی (اعم از ورود به بازارکار، ادامه تحصیل و کارآفرینی) انجام شود، در مجموع رقابت برای قبولی در رشتههای پر طرفدار به هیچ وجه قابل حذف نیست و بایستی مکانیزم منطقی و مؤثری برای انتخاب و پذیرش دانشجو وجود داشته باشد.