فقط یک هفته تا آخرین فرصت بازنشستهها برای استعفا از فدراسیونهای ورزشی باقی مانده است. با این حال تلاش برخی از چهرههای مدعی قانونمداری برای حفظ جایگاه مدیریتی خود بسیار جالب توجه است.
لشکرکشی رئیس و نایبرئیس فدراسیون فوتبال به مجلس شورای اسلامی در روزهایی که به واسطه تعطیلات پایانی هفته گذشته، سکوت خبری بر فضای ورزش کشور حاکم بود، نمونهای از این تلاشهاست.
تاج و کفاشیان به دیدار لاریجانی، رئیس مجلس رفتند تا حتی شده با تهدید و خط و نشان بتوانند نظر مثبت رئیس مجلس شورای اسلامی را برای بقا در فدراسیون فوتبال جلب کنند که البته با پاسخ صریح و قاطع لاریجانی مبنی بر اجرای بدون قید و شرط این قانون، حتی در فدراسیون فوتبال که به زعم آنها یک نهاد جدای از دولت است، مواجه شدند.
البته رئیس فدراسیون فوتبال بعد از شنیدن این پاسخ نیز دست از تلاش نکشید و با مقایسه تحقیرآمیز فدراسیونهایی، چون تنیس روی میز و اسکواش با فدراسیون فوتبال سعی در درست نشان دادن ادعای خود داشت که این تلاش هم بینتیجه بود. در گیر و دار این تلاشها، اما خبر رسیدن نامه فدراسیون جهانی فوتبال به محمدرضا ساکت، دبیرکل فدراسیون و درخواست توضیح درباره استعفای تاج، شائبه گزارش از داخل را به فیفا پررنگتر از قبل کرد. اتفاقی که پیش از این در خصوص جودو و والیبال هم رخ داده بود. رؤسای این فدراسیونها بهرغم اظهار قانونمندی و پیروی از قانون و اصول کشور، وقتی پای مصالحشان به میان آمد به راحتی همه چیز را فدا کردند.
حالا باید از رئیس فدراسیون پرسید که چگونه دم از قانون مداری میزند، در حالی که مطابق همین قانون باید روز ۲۴ آبانماه از ریاست فدراسیون فوتبال استعفا دهد و جای خود را به فردی دیگر بدهد. جالبتر اینکه علی کفاشیان، نایبرئیس او نیز وضعیتی مشابه دارد و باید با فدراسیون فوتبال خداحافظی کند، اما گویا این دو حاضرند ورزش کشور را به مخاطره بیندازند، اما از جای خود تکان نخورند.
آنها این روزها وظایف عقبافتاده خود را چنان با سروصدا انجام میدهند که گویی کاری خارقالعاده و سوای مسئولیتهایشان انجام دادهاند.
البته آنها فقط یک سوی قضیه هستند و دیگر رؤسای بازنشسته هم دستکمی از این دو ندارند. به عنوان نمونه میتوان به رئیس فدراسیون جودو اشاره کرد. این روزها محمد درخشان را از در فدراسیون بیرون میکنند، اما او از پنجره وارد میشود. انتخاب درخشان بعد از استعفا به سمت سرپرست نایبرئیسی فدراسیون از آن دست اتفاقاتی است که فقط و فقط در ورزش ایران رخ میدهد یا اینکه تمام وزارت ورزش و کمیته ملی المپیک عزمشان را جزم کردهاند تا ضیایی را وادار به استعفا از فدراسیون والیبال کنند، اما جناب رئیس نمیخواهد برود و نقشههای زیادی در سر دارد. مدیریت ورزش کشور با وجود چنین مدیرانی آسیبپذیر است. این حقیقت تلخی است که این روزها به وضوح میتوان آن را دید و با نزدیکتر شدن به ۲۴ آبانماه این تلاشها بیشتر هم خواهد شد.