کد خبر: 934161
تاریخ انتشار: ۲۱ آبان ۱۳۹۷ - ۲۲:۰۸
عشق پلیس بازی تاکنون افراد زیادی را به پشت میله‌های زندان فرستاده است. خیلی از کسانی که دست به پلیس بازی می‌زنند از مجازات‌هایی که در انتظارشان است اصلاً خبر ندارند، اما وقتی گرفتار قانون می‌شوند میله‌های زندان در انتظار آن‌هاست.
عشق پلیس بازی تاکنون افراد زیادی را به پشت میله‌های زندان فرستاده است. خیلی از کسانی که دست به پلیس بازی می‌زنند از مجازات‌هایی که در انتظارشان است اصلاً خبر ندارند، اما وقتی گرفتار قانون می‌شوند میله‌های زندان در انتظار آن‌هاست. در یکی از پرونده‌هایی که در پلیس تهران تشکیل شده است چهار پسر جوان با عشق به پلیس بازی و مأمور مخفی بودن شروع به زورگیری کردند که گرفتار قانون شدند.
به گزارش خبرنگار ما، شامگاه سه‌شنبه سوم مهرماه امسال مردی به کلانتری‌۱۴۰ باغ‌فیض رفت و از چهار مرد آدم‌ربا شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: من مهندس صنایع هستم و شرکتی در یکی از خیابان‌های غربی تهران دارم. پس از غروب آفتاب شرکت را تعطیل کردم و کنار خیابان منتظر تاکسی اینترنتی بودم تا به خانه‌ام بروم که خودروی پژو ۲۰۷‌مشکی با چهار سرنشین جلوی من توقف کرد. دو نفر از سرنشینان آن که مسلح به کلت کمری و افشانه بودند از خودرو پیاده شدند و گفتند مأمور هستند و مرا به زور سوار خودرو کردند. یکی از آن‌ها گفت: من قاچاقچی مواد مخدر هستم و باید همدست خودم را به نام ابی به آن‌ها معرفی کنم. وی ادامه داد: آن‌ها مرا به سمت جاجرود بردند و به شدت کتک زدند و مدام سؤال می‌کردند ابی را به آن‌ها معرفی کنم، اما من ابی را نمی‌شناختم که به آن‌ها معرفی کنم تا اینکه همه وسایل گرانقیمت، کارت‌های عابربانکم و گوشی تلفن همراهم را به زور گرفتند و از من خواستند رمز گوشی را به آن‌ها بدهم و من هم از ترس گوشی‌ام را که رمزش اثر انگشت و قرینه چشم چپم بود باز کردم و تحویل آن‌ها دادم و در نهایت چند ساعت بعد دوباره مرا در همان نزدیکی ربوده بودند رها کردند و من فقط توانستم شماره پلاک خودرو را به‌ذهنم بسپارم.
با طرح این شکایت پرونده به دستور قاضی علی وسیله ایرد موسی، بازپرس شعبه پنجم دادسرای ویژه سرقت در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران در نخستین گام شماره پلاک خودروی آدم‌ربایان را با استعلام از سامانه پلیس که زن میانسالی بود شناسایی کردند. زن میانسال مدعی شد که خودرو آن شب در اختیار پسرش حمید بوده است. بنابراین مأموران حمید را بازداشت کردند. متهم در بازجویی‌ها سه‌همدست خود را به مأموران معرفی کرد و گفت: آن‌ها در پوشش مأمور مخفی از شاکی سرقت کرده‌اند. پس از اعتراف متهم، مأموران سه‌همدست وی را هم دستگیر کردند. صبح دیروز یکی از متهمان برای بازجویی به دادسرای ناحیه ۳۴ منتقل شد و به جرم خود اقرار کرد.

گفت‌وگو با متهم

خودت را معرفی کن؟
شروین هستم ۲۳ ساله.
سابقه داری؟
نه، من دانشجوی حسابداری هستم و تا الان به کلانتری هم نرفته بودم.
پس چرا در پوشش مأمور قلابی آدم‌ربایی کردید؟
من عاشق کار‌های پلیسی هستم و هیجان این کار‌ها را دوست دارم. دو نفر از بچه‌های محلمان به نام‌های وحید و فرید خودشان را به من و دوستم حمید مأمور مخفی پلیس معرفی می‌کردند و گاهی وقت‌ها هم چند روزی در محل پیداشون نبود که مدعی بودند برای انجام مأموریتی به خارج از تهران رفته بودند، اما الان فهمیدیم که آن‌ها مأمور نیستند.
چه شد که با آن‌ها رفتی؟
گفتم که من عاشق هیجان بودم تا اینکه چند روز قبل از حادثه وحید و فرید سراغ من و حمید آمدند و مدعی شدند که مأموریتی به آن‌ها داده‌شده تا قاچاقچی معروفی را دستگیر کنند. آن‌ها حتی عکسی هم به ما نشان دادند و گفتند این همان فردی که قرار است دستگیر کنند. از ما خواستند با آن‌ها همکاری کنیم و بابت این کار هم دستمزد خوبی به ما می‌دهند و ما هم قبول کردیم.
بعد چه شد؟
حمید خودروی مادرش را برداشت و همگی سوار شدیم و شروع به دور زدن کردیم تا اینکه این مرد را دیدیم و فرید گفت: فرد مورد نظر این است و با تهدید اسلحه که متعلق به فرید بود او را به زور سوار کردیم. فرید به من دستور داد او را کتک بزنم تا همدستش را معرفی کند که در نهایت وسایلش را سرقت و او را رها کردیم.
متوجه نشدی که دوستانت مأمور قلابی هستند؟
آخر مأمور بازی متوجه شدم و فرید و وحید هم گفتند که مأمور نیستند، اما عاشق کار‌های پلیسی هستند به همین خاطر با این شیوه زورگیری و سرقت می‌کنند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار