جوان آنلاین: تحلیلی درباره تحریمهای 13 آبان و شرایط تحریمی ایران بهویژه تحریم نفت و وضعیت فروش نفت بفرمایید.
آمریکاییها ادعا کرده بودند از چهار نوامبر تحریمهای نفتی را بازمیگردانند و به هیچ کسی معافیت نمیدهند، ضمن اینکه صادرات نفت ایران را به صفر میرسانند و قیمت نفت را هم افزایش نخواهند داد ولی شرایط به طریقی جلو رفت که آمریکاییها به این جمعبندی رسیدند که تحقق ادعاهایشان امکانپذیر نیست.
اولا بحث عرضه و تقاضای نفت و نیاز بازار مشخص است و جبران کسری صادرات نفت ایران توسط بقیه کشورها قابل تامین نیست و خروج ایران از این بازار میتواند باعث افزایش شدید قیمتها شود؛ چنانکه ما شاهد بودیم قیمتها تا کانال 90-80 دلار هم بالا رفت.
ثانیا تحلیلی که میشد و درست هم از کار درآمد این بود که بالاخره خرید نفت ایران برای بسیاری کشورها اقتصادی است و با توجه به پایبندی ایران به برجام و نبودن تحریمهای شورای امنیت، این کشورها یا تحریم آمریکا را رعایت نمیکنند یا آمریکا مجبور میشود معافیتهایی را برای این کشورها درنظر بگیرد، لذا شاهد بودیم آمریکایی که تا آخر مقاومت میکرد و معافیتی درنظر نمیگرفت، مجبور شد به همه خریداران بزرگ نفت ایران معافیت بدهد تا آنها را به سیستمی وارد کند که طی آن ظرف 6 ماه تا یک سال صادرات نفت ایران را کاهش دهند. البته این کشورها اعلام نکردند در چارچوب این مجوزهای آمریکا، از ایران خرید نفت دارند یا خارج از آن به کار خود ادامه خواهند داد و این هم نشاندهنده این است که شاید هیچکدام از آنها صرفا به خاطر معافیت آمریکا، با ایران همکاری خود را ادامه نداده باشند.
سومین موردی که میتواند تاثیرگذار باشد مخاطرات ژئوپلیتیکی است. اتفاقاتی که در منطقه گاهی رخ میدهد و میتواند بر میزان فشار آمریکا روی ایران اثرگذار باشد. بالاخره جریان خاشقجی و مسائل ترکیه و عربستان باعث شد توجهات به سمت آن موضوع برود و بخشی از فشارهایی که قرار بود روی ایران وارد شود، به عربستان و آمریکا منتقل شد، لذا آمریکاییها نتوانستند فضاسازی لازم را جهت ترساندن بقیه کشورها برای نخریدن نفت ایران ایجاد کنند.
چهارم اینکه ایران این فرض را داشت که شاید هیچکدام از سه مورد بالا به نتیجه مطلوب نرسد و بازار جهانی هم اجازه دهد نفت ایران را خارج کنند و کشورهای خریدار نفت ایران هم نتوانند مجوز بگیرند و هم اینکه هیچ اتفاقی در منطقه به نفع ایران رخ ندهد؛ لذا ایران دست به کار شد و اقدامات پیشدستانه انجام داد: از جمله اینکه نفت خام را در برخی مقصدهای صادراتی انبار کرد و بورس نفت را راهاندازی کرد و نشان داد بهرغم بسیاری از بدبینها که میگفتند چون نفت تحریم است پس خریدار آن هم تحریم میشود و فرقی نمیکند طرفین معامله خصوصی باشند یا دولتی، ایران نفت خود را در بورس فروخت و مشخص شد این حرف کارشناسی نیست و شرکتهایی در دنیا هستند که آمادگی این را دارند که با وجود تحریمها درصورت ایجاد بازار رقابتی و جذاب، خریدار نفت ایران باشند.
اینجا باعث شد آمریکا فعلا به اهداف خود دست نیابد و شروع به اقدام در سایر مسیرها کرد، مثلا راهی که ایران نتواند پول نفت خام خود را برگرداند، یعنی سوئیفت را برای ایران تحریم کرد. در این زمینه و در بیان مورد پنجم باید گفت که قطعا بانک مرکزی با سوئیفت خیلی کار ندارد و بانکهای دیگر ما با این سامانه کار میکنند. در این زمینه چند مدل تحریم وجود دارد؛ برخی بانکهای قدیمی و بزرگ هستند که هم خودشان تحریمند و هم اگر کسی با اینها کار کند، تحریم میشود.
لذا دسترسی آن بانکها قطع شده و اگر دسترسی هم داشته باشند، محدود شده است. البته کسی در دنیا با آن بانکها کار نمیکند. دوم؛ برخی بانکها را فقط آمریکاییها حق ندارند با آنها کار کنند، مثل بانک خاورمیانه، بانک توسعه، بانک حکمت ایرانیان و چند بانک دیگر، بنابراین اینها به سوئیفت دسترسی دارند. از طرفی یکسری بانکها همانند EIH که در اروپا هستند هم مجازند برای مواد غذایی و دارو اقدام کنند و با ایران مبادله داشته باشند که خود این هم میتواند قدم بزرگی باشد که مشکلی برای خرید مواد غذایی و دارو نداشته باشیم.
خب اگر بخواهید جمعبندی کنید، چه میگویید؟
باید بگویم که درمجموع آمریکا نتوانست از طریق فشارهای شدید و قلدرمآبی کاری کند، درنتیجه مجبور شد انعطاف نشان دهد و تلاش کند همکاری سایر کشورها را جلب کند. امروز اما بیشترین فشار آمریکا به اتحادیه اروپاست تا سیستم مالی وعدهداده شده خود را با ایران راهاندازی نکند. امیدواریم که اتحادیه اروپا روی حرفی که زده و قولی که داده بماند و آن سیستم را راهاندازی کند.
ضمنا باید این نکته را هم بیان کنم که باوجودی که سوئیفت قطع میشود، سوئیفتهای روسی و سیستمهای جایگزین فعال میشوند که میتوانیم با استفاده از آنها مشکلات خود را حل کنیم یا فعالیت ارز دیجیتالی که به تازگی شروع شده، میتواند به حل مشکلات نقلوانتقال ما کمک کند.
از اینرو به نظر میرسد ما میتوانیم از مسیرهای توضیح داده شده، مشکلات خود را حل کنیم و در کوتاهمدت حداقل هم بخشی از صادرات ما بازگردد، هم شرایط کشور عادیتر شود و هم قیمت ارز قابل کنترل شود. خلاصه اینکه به نظر میرسد اوج تحریمها در ماه گذشته بود و بعد از 13 آبان کاهش فشار تحریمها را هم بر صادرات و هم بر بازار ارز شاهد باشیم که در این صورت در بازار داخلی ثبات خواهیم داشت.
تحلیلی بر این مبنا وجود دارد که آمریکا اول برای تحریم نفت ایران تلاش ویژهای کرد ولی وقتی دید قیمت نفت افزایش داشت برای کاهش قیمت نفت معافیتهای گفتهشده را ایجاد کرد و حالا تلاش میکند با مازاد تولیدی که در بازار از سوی عربستان و... میریزد، کاهش نفت ایران را جبران کند و همچنین قیمت را کاهش دهد و 6 ماه هم فرصت دارد تا موانع «قیمت نفت» و «کسری نفت» را با ترفندهای مختلف جبران کند. چنین تحلیلی را قبول دارید؟
قطعا اگر انتخابات آمریکا را مد نظر قرار دهیم، میتوانیم این تحلیل را درست بدانیم اما حالا انتخابات آمریکا تمام شده. در این مدت بیشترین نگرانی آمریکا بحث اعطای معافیتها بود که چه اثری بر سیاستهای آمریکا دارد. خب سوال اینجاست که آیا معافیتهای آمریکا میتوانست به جای بازه 6 ماهه، 50-40 روزه باشد و با ابزارهای دیگری کاهش قیمت را انجام دهد؟ پاسخ منفی است. این اتفاق ششمین مورد است. کشورها اصرار داشتند چنین اتفاقی نیفتد؛ چراکه کمترین واکنش، مربوط به قیمتهای نفتکشها در دنیا بود که بهشدت افزایش مییافت، لذا همکاران آمریکا بهشدت با این سیاست مقابله کردند، یعنی سرسختی نشان دادند. از ژاپنیهای محافظهکار تا کرهجنوبی و... این چنین رفتار کردند، بنابراین نمیتوان گفت فرصت 6 ماهه صرفا برای کنترل بازار بوده! چون به نظرم این اتفاق بیشتر جنبه انتخاباتی داشته و تمام شده است.
خب قیمتها کاهش جدی هم داشتهاند.
بله. این معافیتهایی که صادرشده باعث کاهش شدید قیمتها شده است. اما الان کشورهای اوپک دور هم جمع شدهاند و بحث کاهش تولید را مطرح میکنند. ببینید ممکن است آمریکا بخواهد قیمتها کاهش یابد ولی از سویی، این کشورهای صادرکننده نفت همانند روسیه و عربستان هستند که اگر قیمتها از 70 دلار کاهش یابد بهشدت دچار مشکل خواهند شد.این را می توان به عنوان مورد هفتم مد نظر قرار داد. امروز پارادوکسی اتفاق افتاده است. آمریکا از یکسو فشار میآورد قیمتها کاهش یابد و از سوی دیگر کشورهای نفتی به این فکر هستند که تولید نفت را کاهش دهند و اجازه ندهند قیمت نفت بیش از این کاهش یابد. از اینرو به نظر نمیرسد آمریکا طرح مشخصی نسبت به مقابله با ایران داشته باشد. از روی عصبانیت کاری میکنند و به همین دلیل نمیتوانند نتیجه بگیرند. بنده معتقدم آمریکا نتوانسته استراتژی منسجمی را مقابل ایران اتخاذ کند و با این حرکات هم بعید میدانم موفق شود. حتی ممکن است برخی ابزارها همانند سوئیفت، مبادلات دلار، خریدوفروش نفت و... را با این کار خود زیر سوال ببرد و در بلندمدت آمریکا بازنده این حرکت انفرادی در بازار جهانی باشد. بعید میدانم آمریکا هیچ زمانی بتواند صادرات نفت خام ایران را به صفر برساند.
آمریکا با فشار بر عربستان و کشورهای دیگر و حتی با همکاری روسیه ممکن است بتواند کمبود نفت ایران را جبران کند؟
ببینید این کشورها همکاری نمیکنند. روسیه و عربستان چرا باید با آمریکا همکاری کنند؟ شاید ظاهرا در این مدت همراهی کردند ولی در عمل این مساله را نمیبینیم. اگر عملا همکاری کرده بودند، ترامپ مجبور نبود معافیت دهد. اگر این کشورها همراهی کرده بودند و توانسته بودند کسری نفت ایران را جبران کنند، حتما آمریکا معافیت را نمیداد. توان همه این کشورها روی هم یک میلیون بشکه هم نمیشود، لذا آمریکا مجبور شد تن به معافیت دهد.
هشتم هر چند به همین نسبت که گاهی برخی کشورها اندکی تولید خود را افزایش میدهند، ونزوئلا، لیبی، نیجریه و... کشورهای مشکلداری هستند که توان تولید زیادی ندارند و خودشان کسری به بازار وارد میکنند. این مسائل هم وجود دارد و نمیتوان گفت تولید افزایش مییابد. ممکن است در آمریکا تولید افزایش داشته باشد ولی در جای دیگر کاهش را شاهد هستیم.
این تحلیل را قبول دارید که ممکن است آمریکاییها بعد از 6 ماه معافیتها را قطع کنند و تمدید نکنند؟
بله، میتوان این را پیشبینی کرد. البته بستگی به شرایط بازار و قیمتها و وضعیت ما در دیپلماسی و ارتباطات دارد. این که بگوییم هند، چین و ترکیه میپذیرند، قدری جای تامل دارد. این کشورها یا به حدی فشار میآورند که مجوز و معافیت بگیرند یا همانند دفعه قبل، شرکتهای جانبی خریداری میکنند و من بعید میدانم آمریکا هیچ زمانی بتواند صادرات نفت خام ایران را به صفر برساند و میدانند این میتواند عواقب بدی در منطقه داشته باشد. اینطور نیست که ایران هم بنشیند و تماشا کند و آنها هر تصمیمی که میخواهند در منطقه بگیرند.این مورد نهم است. قطعا اگر روزی قرار باشد ما نفت صادر نکنیم، حتما همسایگان ما هم نمیتوانند به راحتی این کار را انجام دهند.
یک راه این است. راهکارهای دیگر ایران برای اینکه فروش نفت به صفر نرسد، چیست؟
بورس نفت یک راهکار بوده است. همچنین توانستهایم از چنین مسیرهایی به پالایشگاههای کوچک آفریقا و آمریکای لاتین و... راه پیدا کنیم. از طرفی تعیین قیمت جذاب برای نفت خام از سوی ایران میتواند بسیاری از کشورها را وسوسه کند و بازارها را بههم بریزد، چراکه رقبای ما که هفت، ۱۰-۷ میلیون بشکه میفروشند، در چنین شرایطی خیلی ضرر میکنند. اگر ما قیمتهای تهاجمی را ارائه دهیم، امکان اینکه آنها بتوانند با این قیمتها رقابت کنند، بسیار پایین میآید. علاوهبر این، ما هم میتوانیم از ابزار قدرت خود در منطقه استفاده کنیم و هم این تهاتری که با کشورها انجام میدهیم، یک معامله برد-برد باشد که البته کشورهایی مثل عراق و عربستان امکان این کار را ندارند؛ چون بازاری به این اندازه ندارند. علاوهبر این صادرات نفت آنها به اندازهای بالاست که نمیتوانند این میزان کالا را خریداری کنند. ما به اندازهای که به چین، هند و ترکیه صادرات انجام میدهیم، بهراحتی میتوانیم با دریافت کالا مشکلات خود را حل کرده و مواد اولیه کشور را تامین و به اقتصاد این کشورها هم کمک کنیم.این مسأله دهم است .
اینها جذابیتهایی است که به آمریکا اجازه نمیدهد تا کشورها را مجبور کند از منافع خود بگذرند و با آمریکا همکاری کنند.
گاهی شاید احتیاج باشد همه پولهای نفت خود را یا بخش زیادی از آن را برگردانیم. در این شرایط به مشکلی برنمیخوریم؟
این معنی ندارد. ما در داخل مصرف آنچنانی دلار نداریم. در داخل تنها روزی چند میلیون دلار نیاز داریم که برای مسافر و... است که از کنار صادرات غیرنفتی میتوانیم آن را تامین کنیم و نیاز گستردهای به ورود ارز به کشور نیست.
برای بالا بردن تنوع خرید کشور چطور؟ در آن شرایط هم نیاز به ارز نداریم؟
اروپا هم معافیت گرفته و ما میتوانیم نیازهای دارویی و مواد غذایی را از آنجا تامین کنیم، از هند هم میتوانیم محصولات کشاورزی و کالاهای مورد نیاز را و از چین هم مواد اولیه و کالاهای صنعتی را خریداری میکنیم. ما ارز را برای این موارد مصرف میکنیم و به ارز نیاز دیگری نداریم. از طرفی ما واردات زیادی از آمریکا و اروپا نداریم. بیشتر صادرات اروپا کالاهای سرمایهای است و ما الان در شرایطی نیستیم که بخواهیم سرمایهگذاری کرده و تکنولوژی را وارد کنیم و دانشی خریداری کنیم، الان میخواهیم کشور را اداره کنیم تا دچار بحران نشود. طرحهای توسعهای در این شرایط خیلی معنا ندارد.
لذا نیازی برای اینکه پول به داخل کشور برگردد وجود ندارد و این پول میتواند در خارج از کشور باشد و کالاهایی از چین، هند و جنوب شرق آسیا و کره خریداری شود.