امروزه تولید زبالهها به یک فاجعه برای محیطزیست تبدیل شده است. در بین زبالهها هم، زبالههای بیمارستانی فاجعهبارتر است. به طوریکه در حال حاضر در بسیاری از استانها بهخصوص استانهای شمالی که شیرابههای زبالهها در کمتر از ۷۰ سانتیمتر به آب میرسند، سلامت زمین و زمان را مورد تهدید قرار دادهاند.
زبالههای بیمارستانی از انواع مواد زائد جامد خطرناکی هستند که برای بهداشت جامعه دارای اهمیت ویژهای میباشند و شامل دو بخش سمی و غیر سمی میشود. براساس برآوردهای انجام شده، در بیمارستانها در مجموع از ۶۳۰ نوع ماده شیمیایی استفاده میشود که از این تعداد حدود ۳۰۰ نوع آن غیر سمی و ۳۰۰ مورد آن سمی و خطرناک است. زبالههای این مراکز از زبالههای سایر مؤسسات شهری متمایز بوده و جزو مواد زائد خطرناک طبقهبندی میشود. این نوع زبالهها از آنجا که همراه با دیگر زبالهها جمعآورى و دفع میشود خطرات بسیارى را به همراه دارد. مهمترین خطر زبالههاى بیمارستانى آلودهسازى محیط با عوامل پاتوژن و باکتری هاست و مشکلات از بین بردن این زبالهها نیز در مرحله اول با پتانسیل آلودهسازى بیولوژیک آنها مرتبط میباشد. متأسفانه در اکثر استانهای کشور و به خصوص نقاطی که زمین قابلیت جذب و انتشار مایعات را با سرعت بیشتری دارد، روزانه حجم انبوهى از زبالههاى عادى و عفونى بیمارستانى در دل طبیعت دفن میشود و هنوز راه حل مؤثری براى از بین بردن آنها ارائه نشده است.
دفع غیر بهداشتی و غیر مسولانه این گونه زائدات بیمارستانها و مراکز درمانی علاوه بر ایجاد مشکلات زیستمحیطی سلامتی ساکنان شهرها و روستاها را هم تهدید کرده و خطر انتشار بیماریهای خطرناک را در جامعه افزایش و در نهایت هزینههای اقتصادی غیر مستقیم زیادی به جامعه تحمیل میکند. امروز باید از زبالههای بیمارستانی به عنوان کابوس کثیفی نام برد که ساکنان شهرهای بزرگ هر شب و هر روز آن را میبینند. کابوسی که به واقعیت زندگی تکتک ما تبدیل شده و حتماً با این شرایط موجود در کمترین زمان ممکن محیطزیست را با تمام موجودات و جانورانش به خواب ابدی خواهد برد. وقتی بیمارستانی در منطقهای احداث میشود، شور و شعف مردمان آن نقطه بهخاطر دسترسی به مرکز بهداشتی و چاره اندیشی برای بیماریهایشان در کمترین زمان دیدنی است. اما حالا زبالههای تولید شده از همین مراکز درمانی، جان مردم و محیطزیست پیرامونشان را تهدید میکند. شهرهای استانهای شمالی مثل رشت و ساری و قائم شهر و در غرب کشور هم تبریز و ارومیه و اردبیل و... از جمله نقاطی هستند که بخش اعظمی از زبالههای بیمارستانی خود را به دل طبیعت میسپارند. هر چند بارها اعلام شده «بیخطرسازی زبالهها پیش از تحویل به سازمان پسماند باید یکی از تمهیدات بیمارستانها باشد.»، اما این موضوع در حد یک درخواست باقی مانده و هیچ کس و نهاد و مرکزی خود را موظف به اجرای آن نمیداند.
خبرها حکایت از آن دارد که اکثر بیمارستانها از دستگاه اوتوکلاو برای بیخطرسازی زبالههای عفونی و از سیفتیباکس برای بیخطرسازی زبالههای نوکتیز بیمارستانی استفاده نمیکنند و در این میان شنیدن اینکه، برخی بیمارستانها زبالههای عفونی خود را مستقیماً به فاضلاب شهری میریزند، اوج بیمدیریتی در بیمارستانها و بیتوجهی مسئولان محیطزیست به این گونه رفتارها را میرساند. زبالههای عفونی بیمارستانها در حالی وارد فاضلاب شهری میشوند که کارشناسان بارها تأکید کردهاند، حتی اگر شیرابه زبالههای بیمارستانی در سطح خیابانها ریخته شود هم میتواند به فاجعه بهداشتی ختم شود. از طرف دیگر مسئولان همیشه فقط آمار زبالههای بیمارستانها را ارائه میکنند در حالی که علاوه بر بیمارستانها و کلینیکهای رسمی، تعداد زیادی مطب پزشکی در شهرها فعالیت میکنند که آنها هم زبالههای بیمارستانی تولید میکنند، اما به نظر میرسد متولیان امر نمیتوانند همه کلینیکها را پوشش بدهند. برای مشخص شدن اهمیت موضوع، همین بس که در مورد تبریز به عنوان مشتی از خروار بدانیم در کنار ۲۹ بیمارستان این شهر، بیش از ۵ هزار مطب، آزمایشگاه و سایر مراکز پزشکی هم مشغول فعالیت هستند.