سرویس فرهنگی جوان آنلاین: حجت الاسلام روحانی امروز در جمع مردم سرخه ضمن بیان پیچیدگیهای زبان سرخهایها با بیان لطیفهای با این زبان محلی شوخی کرد. این لطیف ماجرای یکی از اهالی سرخه بود که پس از مرگش هر چه فرشته نیکر و منکر از او میپرسد، تنها جواب میدهد «زنونابین» و هیچ کس حتی خدا متوجه گفته او نمیشود.
مشابه این داستان درباره میرداماد که زبان فلسفی سختی دارد، ذکر شده است. روایت است میرداماد پس از فوتش در جواب به سوال «من ربک؟» فرشته نکیر و منکر پاسخ میدهد: «اسطقسی است که استطقسات دیگر متقن از آن است!» که باعث تعجب فرشته میشود و برای فهم آن به خدا مراجعه میکند. این ماجرا را نیما یوشیج به زبان شعر در آورده است. سروده نیما به شرح زیر است:
من ز میرداماد، شنیدستم
که چو بگزید بن خاک وطن
بر سرش آمد و از وی پرسید
ملک قبر که: «من ربک؟، من ؟»
میر بگشاد دو چشم بینا
آمد از روی فضیلت به سخن:
اسطقسی ست - بدو داد جواب -
اسطقسات دگر زو متقن
حیرت افزودش از این حرف، ملک
برد این واقعه پیش ذوالمن
که زبان دگر این بنده ی تو
میدهد پاسخ ما در مدفن
آفریننده بخندید و بگفت:
تو به این بنده من حرف نزن
او در آن عالم هم، زنده که بود،
حرفها زد که نفهمیدم من!