سرویس ورزش جوان آنلاین: حضور سه تیم ۳۱ امتیازی سپاهان، پدیده و پرسپولیس در بالای جدول ردهبندی و تعقیبکنندگان مدعی، چون تراکتورسازی و استقلال نشان از لیگی پربار با سطحی قابل قبول است. حال آنکه بهمن فروتن مربی کهنهکار فوتبال کشورمان البته علاوه بر اینها فاکتور انگیزه را نیز عامل اصلی حرکت رو به جلوی فوتبال باشگاهی میداند.
نیمفصل نخست رقابتهای لیگ هجدهم را چطور دیدید؟
خب باید جدا جدا تیمها را بررسی کنیم؛ مثلاً یکسری تیمها هستند که از همان ابتدا برای بقا در لیگ بسته میشوند، اما یکسری دیگر برای قهرمانی. همانها که خود را به عنوان مدعیان لیگ نشان میدهند و اتفاقاً ما بازیهای خوب لیگ را نیز اکثراً در ردیف همین تیمهای مدعی است که میبینیم. اما به طور کلی، نیمفصل اول، ما شاهد بازیهای خوبی بودیم و شاهد یک تحول جالب توجه. شاهد یک سرعتی که تا پیش از این هرگز ندیده بودیم. هرچند فوتبال ما هنوز یک مشکل بزرگ دارد و آن تعطیلیهای پرتعداد است که هیچ کجای دنیا نمیبینید. یک فاکتور و عامل بسیار مهم و بزرگ برای پیشرفت و توسعه فوتبال تماشاگران و هواداران هستند، اما تعطیلیهای لیگ، ریتم تماشا کردن بازیها را تحت تأثیر قرار میدهد. تماشاگرانی که یک پای ثابت بازیها هستند وقتی لیگ ۵۰ روز تعطیل میشود، میروند سراغ بازیهای خارجی و ریتم رقابت سپاهان و پدیده و پرسپولیس و استقلال و تراکتور را فراموش میکنند. خصوصاً وقتی بازیهایی را به تماشا بنشینند که از لحاظ کیفیت با لیگ ما تفاوت بسیار دارد.
یکی از اتفاقات جالب توجه امسال، بازگشت سپاهان به جمع مدعیان بود. فکر میکنید چه چیزی توانست این تیم را بار دیگر به جمع مدعیان اضافه کند؟
وقتی لیگ را بررسی میکنیم، باید به انگیزههای نوین در تیمها و باشگاهها توجه کنیم. اینطور نیست که فکر کنیم هر تیمی دوران بدنسازی خوبی داشت یا بازیهای تدارکاتی پروپیمانی برگزار کرد مستعد نتیجه گرفتن است. مسئلهای که میتواند به تیمها برای کسب موفقیت کمک کند، بحث انگیزشی است. پرسپولیس و استقلال همواره انگیزه قهرمانی و حضور موفق در آسیا را دارند که در این بین پرسپولیس با توجه به این مسئله توانست به فینال آسیا هم برسد. سپاهان امسال با تغییر مدیریت، به فکر انگیزههای تازه بود. پس رفت سراغ مربیای که راه قهرمانی را میداند و مهرههای خوبی را هم برای تقویت این انگیزه (قهرمانی) جذب کرد. تراکتور این انگیزه را با جمع کردن چند ملیپوش نامدار به وجود آورد و البته مربی جواب نداد تا این تیم به سمت یک مربی جوان برود؛ اتفاقاً این دومی جواب داد و این تیم توانست خوب نتیجه بگیرد.
اما تراکتور قبل از نیمفصل شکست سنگینی را متحمل شد.
بله، این باخت آخر به فولاد، یک باخت کمرشکن بود. مقابل قطبی که مربی جدید و انگیزه جدید فولادیها بود. شما میبینید که فولاد یک برد پر گل به دست میآورد. این همان انگیزهای است که این تیم و بقیه تیمها احتیاج دارند. انگیزههای تکراری نمیتواند راه به جایی ببرد و تیمها برای تداوم موفقیتها باید به دنبال انگیزههای نوین باشند. کاری که فولاد کرد و نتیجه آن را هم برابر تراکتور دید. درواقع آن چیزی که باعث ناکامی میشود نارضایتی است و آن چیزی که موفقیت را به دنبال دارد انگیزههای جدید است.
اما پدیده امسال با وجود همه نارضایتیها صدر جدول را در اختیار داشت. آن هم در شرایطی که بارها یحیی تهدید به کنارهگیری کرد و صدای اعتراض بازیکنان هم بارها شنیده شد.
نارضایتی پدیده از مسائل مالی بود. البته فکر نکنید دیگر تیمهای مدعی چیزی بیش از آنها دریافتی داشتند، اما آن چیزی که توانست برابر این نارضایتی بایستد و اجازه ندهد که این شاکی بودن و عدم رضایت مربیان و بازیکنان در روند موفقیت تیم خللی ایجاد کند، انگیزهای بود که بردها به وجود آورده بود. انگیزه پدیده پیروزی، صدرنشینی و موفقیت بود که توانست برابر نارضایتیها ایستادگی کند. انگیزه موفقیت و انگیزه برد انگیزه کمی نیست.
یعنی میتوان گفت که برانکو با تکیه بر این فاکتور توانست امسال با وجود محرومیت از نقل و انتقالات و جدایی ستارههایش در جمع مدعیان باشد و به فینال آسیا برسد؟
صددرصد. برانکو مشتی بازیکن جوان داشت. آن چیزی که باعث میشد این تیم را به موفقیت برساند، انگیزه موفقیت و دیده شدن بود. این بازیکنان هرگز در کنار ستارهها فرصت دیده شدن نداشتند، اما حالا این محرومیت فرصتی طلایی بود که خود را نشان دهند. این همان انگیزهای بود که برانکو برای رسیدن به موفقیت، برای حضور در جمع مدعیان و رسیدن به فینال آسیا نیاز داشت و دیدید که با استفاده درست از آن، توانست به چیزی که میخواهد برسد.
با این وجود پس میتوان گفت: پرسپولیس نیمفصل دوم با مشکل مواجه خواهد شد؛ چراکه با رفع محرومیت، پای ستارهها بار دیگر به این تیم باز میشود؟
همینطور است؛ برای اینکه نشاندن ستارهها روی نیمکت کار سختی است. از سوی دیگر نیمکتنشین کردن بازیکنانی که تا دیروز با تمام وجود برای موفقیت تیم تلاش کردند هم کار سادهای نیست و همین مسئله میتواند احتمال بروز بحران را در پرسپولیس افزایش دهد و کار برانکو را که تا امروز بهخوبی با حاشیهها کنار آمده برای اداره امور سخت کند.
نیمفصل اول لیگ برتر، اما یک بار دیگر نشان داد که تیمهای ایرانی در امر گلزنی مشکل دارند. ما سپاهان را در صدر جدول داریم با ۲۸ گل زده، پس از آن پدیده با ۱۹ گل زده و تراکتور با ۲۳ گل زده، اما پرسپولیس که به فینال آسیا هم راه یافته و به دنبال قهرمانی است ۱۷ گل زده دارد.
بله، و صدر جدول گلزنان را کیروش استنلی در اختیار دارد با ۹ گل زده و پس از آن آنتونی استوکس با ۸ گل زده و تازه نوبت به علیپور، آقای گل دو دوره لیگ میرسد که تنها ۷ گل به ثمر رسانده است. این نشاندهنده ضعف گلزنی ماست. من از روی تجربه حرف میزنم. من حمید علیدوستی را که سالی سه تا گل میزد تبدیل کردم به آقای گل ایران و آسیا. چرا، چون گلزنی آموختنی و یادگرفتنی است.۹۰ درصد بازیکنان ایران نمیدانند از کجا میتوان گل زد. نمیدانند از گوشه ۱۸ قدم هم میتوان گل زد. چون تمرین نمیکنند. همین طارمی را بدهند به من، همه آن گلهایی را که این همه سال نزده میزند. چون خوب میداند کجا بایستد. فکر میکنید چرا در هر بازی این همه موقعیت دارد، چون جاگیری میداند، اما کسی با او برای گل زدن تمرین نکرده، ایرادش را نگرفته، نگفته قدمهایت را دو سه متر آخر کوتاه کن، اما با همان سرعت. ما هر تیمی را دست میگیریم چهار سال بعد قهرمان است؛ کبدی، والیبال، هندبال و... چرا فوتبال نمیتواند؟ همه چیز آموزشی است.
رقابت در بین تیمهای بالای جدولی بسیار زیاد بود. مسئلهای که به نظر میرسد امسال بر تعداد مدعیان افزوده مسئله اصلی پدیده است. تیمی که همه ساله در لیگ حضور داشته، اما آن پایینترها، حالا امسال آمده آن بالا جاخوش کرده است. این اگر تیمی مثل پرسپولیس، استقلال، یا سپاهان بود، نمیتوانست رقابت را تا این اندازه تنگاتنگ کند. چون طبیعی بود، اما صدر جدول را پدیدهای در اختیار داشت که اتفاقاً قرارداد بازیکنانش خیلی بالا نبود. اتفاقاً اوضاع مالی خوبی هم نداشت. همین مسئله دیگر تیمها را تحریک کرد. درست مثل دو و میدانی که یک دونده جلو میافتد و دوندههای دیگر به دنبال گرفتن او هستند. این دونده در میانههای مسابقه کنار میرود، اما دیگر دوندهها که برای برنده شدن مبارزه میکنند از سرعت خود نمیکاهند. پدیده یک اهرم فشار بود و انگیزهای که باعث شد نه فقط سرعت بازیها در بین تیمهای مدعی بیشتر شود که بر جذابیت لیگ هم افزوده شود.
داوریها در نیم فصل اول چقدر تأثیرگذار بود؟ امسال شاهد اعتراضهای فراوانی به داوریها بودیم.
یک واقعیتی وجود دارد که نمیتوان نادیده گرفت. تا وقتی که به مسئله فساد در فوتبال ایران رسیدگی نشود، اعتراض به داوریها به قوت خود باقی است و اشتباهات سهوی داوری به چشم میآیند؛ چراکه تماشاگران نمیتوانند متوجه کمکاری و اشتباهات بازیکنان بشوند. شاید من اگر دقت کنم متوجه شوم، اما اشتباهات داوری دیده میشود. به راحتی، چون زمانی که فساد در فوتبال کشوری لانه کرد، اشتباهات داوری جلب توجه میکند؛ چراکه وقتی شما نتوانید بازیکنان را به کمکاری متقاعد کنید، توجیه کردن داور راحتتر است و وقتی فوتبالی با فساد دست به گریبان است، اشتباهات سهوی داوران را نمیتوان توجیه و تماشاگران و مربیان را مجاب کرد وگرنه این مسئله همیشه وجود داشته است.