کد خبر: 941006
تاریخ انتشار: ۱۶ دی ۱۳۹۷ - ۲۲:۴۱
وحید حاجی‌پور
افزایش آرام و پله به پله تولید این دو کشور در شرایطی رخ داده‌است که بیشتر کشور‌های بزرگ نفتی جهان با مشکلات داخلی و خارجی مواجه شده و نتوانستند در جذب سرمایه‌گذاری و افزایش تولید عملکردی مانند این دو کشور داشته باشند. زمانی که جرج دبلیو بوش به ریاست جمهوری امریکا رسید، این کشور با معضل تأمین سوخت دست به گریبان بود. بیش از ۵۶ درصد نیاز‌های مصرفی امریکا از طریق واردات از کشور‌های ونزوئلا، مکزیک، کانادا، اکوادور، عربستان، عراق و... تأمین می‌شد.
در اواخر دوران ریاست جمهوری بیل کلینتون، ایالات متحده با بحران انرژی مواجه شد و بی‌ثباتی در برخی کشور‌های تأمین‌کننده نفت این کشور، شرایط سختی را برای دولتمردان به‌وجود آورد به‌طوری که حضور نظامی و کودتا در برخی کشور‌های نفتی، تبدیل به راهکاری جدی برای کاخ سفید شد. جرج بوش که به ریاست‌جمهوری رسید، اولویت نخست خود را به تأمین پایدار نفت مورد نیاز امریکا اختصاص داد و در این میان سیاست ملی انرژی امریکا توسط دیگ چنی و با همراهی خاموش شرکت‌های امریکایی مانند شورون، اگزون موبیل و مونوکو تدوین شد که ۳۵ راهکار برای تثبیت جریان تأمین نفت مورد نیاز را معرفی می‌کرد.
بر اساس گزارشی که توسط چنی منتشر شد، تولید نفت امریکا تا سال ۲۰۲۰ به زیر ۷ میلیون بشکه و مصرف نفت این کشور به ۲۰ میلیون بشکه افزایش پیدا می‌کرد که لزوم تأمین به موقع کسری ۱۳ میلیون بشکه‌ای، مهم‌ترین برنامه این کشور برای پایان دادن به نگرانی‌ها بود.
ورود سیاسی – نفتی به مناطق قفقاز، شمال آفریقا و عراق برنامه‌های اصلی امریکارا تشکیل دادند و به همین دلیل، چهره‌های سیاسی و تأثیرگذار جمهوری‌خواهان شرکت‌های نفتی را با حمایت‌های سیاسی خود صاحب قرارداد‌های جذابی کردند که در نهایت نفت تولید شده را به امریکا برسانند. در اواخر دوره جرج بوش، آغاز تولید از نفت ماسه‌ای یا همان شیل نفت رقم خورد و سرمایه‌گذاری سنگینی در این حوزه صورت گرفت که موجب شد تولید نفت این کشور، طی سال‌های آینده‌اش با افزایش تولید همراه شود و این روز‌ها رقم ۵ /۱۲ میلیون بشکه را پشت سر بگذارد.
برخی نهاد‌های بین‌المللی مانند آژانس بین‌المللی انرژی نیز چشم‌انداز تولید نفت امریکا را ۲۰ میلیون بشکه تا شش سال دیگر تخمین زده‌اند، هرچند که تعداد پیش‌بینی‌های غلط و غلو‌آمیز این نهاد کم نیست. این آژانس حتی پیش‌بینی کرده‌بود میزان تولید نفت ایران در سال ۲۰۲۰ به ۸ میلیون بشکه در روز خواهد رسید که با واقعیت هیچ همخوانی ندارد. خلاصه آنکه احساس نیاز امریکا برای تأمین دراز‌مدت نفت خود، روی دو محور بنا نهاده شد؛ نخست افزایش تولید از حوزه‌های نفتی این کشور و دوم تأمین نفت مورد نیاز خود از کشور‌هایی که از ثبات بیشتری برخوردار بوده و شرکت‌های امریکایی در آن کشورها، تولید‌کننده نفت باشند.
در سایه برنامه‌ریزی امریکایی‌ها، این کشور به تولید‌کننده نفت جهان تبدیل شد که به طور سنتی این جایگاه، در اختیار عربستان سعودی بود. در روسیه نیز، می‌توان دوره اوج تولید نفت را به دورانی مربوط دانست که ولادیمیر پوتین قدرت را در دست گرفت. تا پیش از پوتین میزان تولید نفت روسیه کمتر از ۷ میلیون بشکه در روز بود که این ظرفیت از سال ۲۰۰۰ تا به امروز به بیش از ۵/ ۱۱ میلیون بشکه در روز افزایش داشته‌است. هم امریکا و هم عربستان طی دو دهه اخیر با تدوین راهبرد‌های نفتی و سرمایه‌گذاری در این بخش، توانستند تولید نفت خود را بین ۴ تا ۵ میلیون بشکه در روز افزایش دهند.
این در حالی است که سایر کشور‌های نفتی جهان مانند ایران، ونزوئلا، مکزیک، نیجریه و آنگولا یا در افزایش تولید خود ناتوان بوده یا به میزان بسیار کمتری نسبت به روسیه و امریکا ظرفیت تولید خود را افزایش داده‌اند. به عنوان نمونه ایران و لیبی با تحریم‌های سخت مواجه شدند، عربستان با نا‌آرامی‌های داخلی و افزایش هزینه‌ها، ونزوئلا با دخالت‌های امریکا، نیجریه با اعتراضات کارگری چالش‌های فراوانی داشتند که بهترین فرصت برای افزایش تولید روسیه و امریکا و در نهایت نقش‌آفرینی بیشتر این دو قدرت نفتی در بازار نفت بود.
موفقیت امروز این دو کشور، به دلیل برنامه‌ریزی دقیق این کشور‌ها و بهره‌گیری از ابزاری است که توانسته قاعده قدرت در جهان نفت را تغییر دهد؛ موضوعی که هیچگاه در کشور‌های جهان سوم نفتی و به ویژه ایران جدی گرفته نشده‌است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار