کد خبر: 941062
تاریخ انتشار: ۱۷ دی ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۸
اختلاف نظر درباره «باران» در میان متکلمان اسلامی و علمای علوم طبیعی
دکتر رسول جعفریان، استاد دانشگاه تهران و تاریخ پژوه برجسته، در تازه‌‎ترین یادداشت تلگرامی به مسئله علم در میان مسلمانان پرداخته است. او معتقد است احترام ما مسلمانان به علم بیشتر صوری و نه حدی بوده. متن کامل یادداشت وی در ادامه از نظر می‌گذرد.
سرویس دین و اندیشه جوان آنلاین: در سال‌ها اخیر، یکی از دغدغه‌های بنده در مطالعات و نوشته هایم، طرح بحث «علم» در اندیشه مسلمانان بوده است. این که چه تلقی از علم در اذهان مسلمین بوده، و این تلقی چه تأثیری در مسیر رشد علم یا بخوانید انحطاط علم در میان ما، از خود برجای گذاشته است. ما مسلمانان می‌گوییم که به علم احترام زیادی گذاشته‌ایم. تا حدی هم درست است، اما به نظر می‌رسد، این احترام بیشتر صوری و نه جدی، بوده است. تفکر علمی به معنای دقیق آن، جز در برخی از حوزه‌هایی علوم رایج میان مسلمانان وجود نداشته است. وقتی گفته می‌شود مسلمانان به علوم تجربی اعتنایی نداشتند، اغلب با تندی پاسخ برخورد می‌شود، اما این واقعیت که، پس این همه درماندگی و عقب افتادگی علمی به چه دلیل است، کسی حاضر به پاسخ گویی نیست. با این حال، مقاومت همچنان وجود دارد. وقتی یک عالم دینی می‌گوید همه علوم نزد مسلمانان بوده و دیگران از آن‌ها گرفته‌اند، در می‌یابیم تا چه اندازه گزاره‌هایی از این دست، در میان ما، آدرس غلط به ما داده است. ادعای یک عالم دیگر هم این بود که ما در این چهل سال، به اندازه چهارصد سال پیشرفت کردیم!
تلاش بنده در این مطالعات بر این بوده تا در حد وسع خودم، به بحث از نمونه‌هایی از کاربرد مفهوم علم در قرون گذشته بپردازم و نشان دهم چه مشکلاتی در راه رسیدن به یک درک علمی درست بوده است. ما تا این موارد را مرور و چاره نکنیم، در علم، راه به جایی نخواهیم برد. جالب است تا این بحث‌ها مطرح می‌شود، در کنار آن بحث شیفتگی و خودباختگی نسبت به غرب مطرح می‌شود. نکته‌ای که باز ما را از درک درست علت این وضع باز می‌دارد. این درست در حالی است که به محض شنیدن خبر یک پیشرفت مختصر در همین علوم، همه ابراز خوشحالی می‌کنند و حق هم دارند.
امروز در باره مسأله باران، و تفسیر علمی آن در نگاه متفکران اسلامی مرور می‌کردم. تصور بر این بوده است که ظاهر قرآن با آنچه متفکران دانش طبیعی می‌گفتند منافات دارد. به عبارت دیگر سوال این بوده است که چطور می‌توان آیه «انزل من السماء ماء» که خداوند می‌فرماید ما آب را از آسمان فرستادیم، با تفسیری که علمای طبیعی در باره شکل گیری باران از بخارات روی زمین دارند، تطبیق داد.
سه مساله را باید مرور کرد تا مشکل را در درک یک مفهوم علمی درست دریافت.
نکته اول یعنی مفروض برای بسیاری این بوده است که نظریه علمای طبیعی، نوعی تأویل برای ظاهر آیه مزبور به حساب می‌آید. تأویل هم دلیل می‌خواهد. بنابرین اگر به ظاهر قرآن وفادار باشیم، دلیلی ندارد که بی دلیل، توجیه علمای طبیعی را قبول کنیم. این اولین توقف در برابر ورود یک بحث علمی در باره علل شکل گیری باران بوده است.
نکته دوم، وصل کردن این مساله با بحث حدوث و قدم جسم و رابطه آن با توحید است. شماری از متکلمان اسلامی بر این بودند که طرح بحث شکل گیری باران از بخارات، و رفتن آن‌ها به بالا و درگیر شدن با هوای سرد و تبدیل شدن بخار قطرات باران، متناسب با نظریه قدیم بودن جسم است. جبائی در این باره شرحی داده، و طبیعیون را که اغلب آن‌ها را بی دین هم می‌دانند، متهم کرده است که با این توضیح، خواستند رابطه قدیم بودن جسم را که به دلیل قدمت، زیاده و نقصان در آن راه ندارد، با عارض شدن اوصافی بر آن، و تبدیل شدن از وضعی به وضعیت دیگر، و توجیه تغییرات، حل کنند. اما مسلمانان که به حدوث جسم اعتقاد دارند، نیازی به این مسأله نداشته‌اند. در واقع، انگیزه علمای طبیعی با توضیح در باره پدید آمدن باران، حل یک مشکل کلامی ضد توحیدی بوده است. بدین ترتیب، با گره زدن بحث باران به بحث حدوث و قدم، و طبعا بحث توحید، فاتحه یک توضیح علمی در باره شکل باران را که حتی عوام هم با رفتن به حمام و دیدن بخار و رفتن آن به سمت سقف حمام می‌دیدند، می‌خواند.
نکته سوم، مربوط به روش نقد نظریه علمای طبیعی در باره باران است. جبائی برای رد نظریه طبیعیون در باره باران، شروع به ارائه استدلال‌های کلی عقلی ـ. عمومی هم می‌کند که جالب است. مثلا این که اگر این طور است که بخارات از دریا برخاسته به آسمان می‌روند و آنجا با هوای سرد برخورد کرده باران می‌شوند، پس چرا در تابستان هم گاه و بیگاه باران می‌آید؟ در تابستان که هوای بالا سرد نیست. بنابرین این نکته دلیل بر بطلان آن نظریه است. دیگر این که، اگر باران از صعود بخار‌ها پدید می‌آید، ما می‌بینیم که دایما بخار از دریا‌ها برخاسته بالا می‌رود، و در این صورت، باید دایما در آن حوالی باران بیاید، اما نمی‌آید. [بنگرید: بحار: ۵۶/۳۵۱].
به این ترتیب مشاهده می‌کنید که یک نظریه رایج علمی در میان دانشمندان علوم طبیعی، چطور در پیچ و خم اندیشه‌های فلسفی، مباحث کلامی و نیز بحث‌های ظاهرگرایی درگیر شده و نتواسته است راه خود را در میان مسلمانان باز کند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر