سرویس فرهنگی جوان آنلاین: خیلی از عنوانهای فیلمها با محتوا ارتباطی ندارند به نام طنز، اروتیک باب شده است. قبل از این مردم نسبت به آثار واکنش نشان میدادند. نمیدانم چرا استقبال میشود به خودشان لج میکنند یا به سیستم و جامعه! واقعاً شوخیهای وقیحانه سینما جای اعتراض دارد.
شما شخصیت پرانرژی و پرتکاپویی دارید. شخصیت یک هنرمند چه اندازه در گرایش او به طنز مؤثر است؟
نه، خیلی از هنرمندان این حوزه شخصیتشان با کارهایی که خلق میکنند فرق دارد. الزاماً قرار نیست هرکس که بذلهگو و پرتکاپو باشد بتواند کمدیکار خوبی هم باشد. خود من برخلاف ظاهر بیشتر فردی آرام و ساکت هستم و ترجیح میدهم شنونده باشم. بارها شده خواستم چیزی بگویم، ولی پشیمان شدم که مبادا عواقبی داشته باشد. در کل کمدینها با آنچه زندگی واقعیشان است فاصله دارند.
فکر میکنید به عنوان یک فعال حوزه طنز چه اندازه قدرت تحلیل و تجزیه کمدی دارید؟
این موهبتی است که خدا درون من قرار داده است تا بتوانیم کار کمدی انجام بدهیم. اصلاً مرز بین طنز و هجو همین قدرت تحلیل فرد در لحظه و بداههگویی است که خیلیها ندارند و میبینید به نام طنز کار میکنند، ولی در عمل به هجو حتی گرفتار ابتذال میشوند.
فکر میکنید خنداندن آدمها سختتر است گریاندن آنها؟
گریاندن به خصوص در شرایط فعلی کار سختی نیست. شما کافی است یک نفر را جلوی دوربین بگذارید و با موزیک غمناک به گریه وادارید؛ حالا اگر همان فرد را با ۵۰ زاویه و ایدهپردازی بخواهید بخندانید بیتوجه است.
مرز طنز و هجو خیلی کم است. این را چطور تنظیم میکنید تا گرفتار هجو نشوید؟
با مطالعه به خصوص در حوزه اجتماعی باید دایره لغات و اطلاعات را بالا برد و با اصطلاحات و مفاهیم آشنایی کامل داشت و از تعابیر خوب استفاده کرد تا ناخواسته این مرز از بین نرود. طناز باید روانشناسی و رفتارشناسی بداند تا بتواند تحلیل خوبی از مسائل داشته باشد و با نگاهی عمیق و اصیل طنزپردازی کند. وقتی دانش کافی نباشد نمیتوان مدعی کمدی بود. باید موقعیتشناس بود خیلی از کمدینهای بزرگ دنیا برنامههای تاکشو اجرا میکنند. شاید یکی دو ساعت درباره مسائل اجتماعی و بعضاً سیاسی استندآپ دارند حالا اگر مطالعه و دانش کافی نداشته باشند به هیچ وجه قادر نیستند در این زمان مخاطب را اقناع کنند و تحت تأثیر قرار بدهند.
پس طنز پیچیدگی بیشتری به نسبت درام دارد؟
بله، خیلی زیاد، چون درام یک فرمول است با چیدن یکسری از عناصر در کنار هم و درام شکل میگیرد، اما طنز این طور نیست. ما هنوز در عرصه طنز یک آموزشگاه تخصصی نداریم. من سالهاست کمدی مینویسم. هرچه یاد گرفتم نزد آقای فرهودی بوده، اما از همان زمان تاکنون هیچ جایی نبوده تا من تخصصی انتخاب کنم و فیلمنامه کمدی بنویسم و بر اساس چارچوب طنز کار کنم. اگر قلم خودم کمدی بود تشویق میشدم. سالها آزمون و خطا کردم که این میخنداند و آن نمیخنداند.
ما که در فرهنگ خود پشتوانهای از طنازی داریم نباید اینقدر در مسئله آموزش دچار مشکل باشیم. مشکل کجاست؟
بله، ولی جنس این کمدی کلامی است؛ یعنی با جملات و حرفهای خندهدار مثلاً یک نفر حرف خندهدار میزند و بقیه میخندند، اما با موقعیت کمتر خنداندهایم. الان اغلب تئاترهای کمدی ما روی کلمات مانور میدهند. طنازی ایرانیان به طور شفاهی سینه به سینه رسیده است، جنبه آموزش و کلاسیک نداشته و متأسفانه در عالم هنر چیزی به نام کمدی نداریم که به طور اخص مشغول تحصیل باشیم.
خود شما سعی نکردید تجارب و آموختهها را در این عرصه عملیاتی کنید؟
من نهایتاً میتوانم مواردی که تجربه کردم را مطرح کنم. باید کار در یک قالب و اصول مشخص پیاده شود.
کارگردانان و فعالان کمدیکار کم داریم؟
بله متأسفانه خیلی کم هستند البته مدعیان کمدی زیادند. سالهاست کمدی مورد بیمهری قرار گرفته و آنها را افرادی سطحی و سخیف میدانند. مثلاً در جمع یک فرد طناز را جدی نمیگیرند. همه انتظار دارند او همیشه بخندد. چنین شرایط و انتظاراتی باعث شده تا فرد کمدیکار زیاد مطرح نباشد یا تلاشی برای بهتر شدن خود نداشته باشد.
این روزها که بازار طنز در سینما داغ است.
به نظرم اینها کمدی نیست؛ هجو، هزل و لودگی است. خیلی از عنوانهای فیلمها با محتوا ارتباطی ندارند به نام طنز، اروتیک باب شده است. قبل از این مردم نسبت به آثار واکنش نشان میدادند. نمیدانم چرا استقبال میشود به خودشان لج میکنند یا به سیستم و جامعه! واقعاً شوخیهای وقیحانه سینما جای اعتراض دارد. ممکن است گونهای از کمدی باشد، اما کمدی اینها نیست. قبل از این کمدیهایی، چون اجارهنشینها، مرد عوضی، مومیایی و... را داشتیم که اگر چند بارهم ببینیم باز دوست داریم، چون تاریخ مصرف ندارند.
چرا این فیلمها به نام طنز اجازه کار دارند؟
من الان اگر کمدی بنویسم و به چهار تهیهکننده نشان بدهم اولین حرفی که میزنند این است که فیلم فروش ندارد. رابطه زن و مرد آن مدلی نداریم، باید بیننده پیچیدگی داستان را ببیند. اکثر تهیهکنندگان مدلی میخواهند که سودآور باشد و داستان مهم نیست. یک سری آیتمهای کوتاه که در هر مکانی اتفاق میافتد. مهم نیست بههم ربطی داشته باشند یا نه همین که بیننده بخندد کافی است. به من گفتند فیلمنامه را تغییر بده تا فروش داشته باشد. خب اگر من بخواهم به عنوان یک کمدینویس فرهنگسازی کنم نمیتوانم اینگونه باشم و با چنین رویهای فرهنگ عقیم میماند و بهجایی نمیرسیم تا وقتی تهیهکننده برای گیشه فیلم بسازد و مردم هم از این شرایط استقبال کنند هیچ بهبودی در سینمای کمدی شاهد نخواهیم بود.
ارزیابی شما از این وضعیت در سینمای طنز چیست؟
دوام نخواهد داشت، وقتی زیاد از حد پیش برود یک جایی به بنبست میخورد و مجبور به بازگشت هستیم و یک مدت کسی سراغ کمدی نمیرود. همیشه افراط و تفریط بوده و تعادل در فیلمسازی نداشتیم البته این به سیستم برمیگردد که مشکل دارد نه فرد.
به خاطر همین شما در سینما حضور کمرنگی دارید؟
سینما و تلویزیون دو رسانه رقیب هم هستند. عمدتاً افرادی که در سینما کار میکنند اقبالی برای کار در تلویزیون ندارند و اکثر افرادی که در تلویزیون کار میکنند شانس کمتری برای سینما دارند. من خیلی شنیدم تهیهکننده گفته فلان بازیگر را دعوت کنید، گفتند او تلویزیونی است و قبول نکردند. خطکشی بین سینما و تلویزیون وجود دارد. بازیگرانی که در سینما کار میکنند بیشترشان کار در تلویزیون را کسر شأن میدانند. برای سریال «افسانه هزارپایان» با خیلیها تماس گرفتم، گفتند ما میخواهیم به سینما برویم و ترجیح میدهیم دیگر در تلویزیون کار نکنیم.
این رقابت طبیعی است؟
نه اصلاً برای بازیگر نباید فرق کند در سینماست یا تلویزیون؛ مهم ایفای نقش اوست هرجا لازم بود باید برود، چون حرفه او هنرپیشگی است، فرقی بین این دو رسانه وجود ندارد. اتفاقاً تلویزیون عمومیت بیشتری دارد و بازارش هم بهتر است تا سالن بزرگ سینما. خیلی از فیلمهای سینمایی اصلاً سینمایی نیست، تنها اسم سینما دارد.
چرا در تلویزیون تولیدات طنز کم است؟
متأسفانه چند وقتی است تلویزیون دچار مشکل بودجه شده است. همین، امکان تولید مجموعههای فاخر را کم کرده لذا ترجیح میدهد برای اینکه آنتن پر شود تولید را کمتر کند یا از مجموعههای متوسط درجه چندم بیشتر استفاده کند. طنز نوشتن و طنز کار کردن هم در این شرایط سخت شده؛ وقتی میخواهید موقعیتی طنز برای تلویزیون بسازید به قدری خط قرمزها زیاد است و محدودیت وجود دارد که اغلب ترجیح میدهند در سینما همان را آزادانه تولید کنند. در هر حال مشکلات مالی در تلویزیون مانع اصلی تولیدات به خصوص در حوزه طنز شده است به طوری که تهیهکنندگان مجبور هستند از افراد کمتجربه یا درجه چندم برای آثار استفاده کنند که بار مالی کمتری داشته باشد و همین در خروجی کار اثر میگذارد.
افراد کمتجربه هم باید از جایی شروع کنند.
بله درست است، اما وقتی از افراد کمتجربه و درجه سه به جای درجه یک استفاده شود هم زمانبر است هم نتیجه جالب نمیشود البته این فقط به بازیگر محدود نمیشود سایر عوامل همینطور است. افراد توانا و شناخته شده گرانتر هستند.
شما چرا در شبکههای مجازی فعالیت ندارید؟
این هم به پول و اقتصاد برمیگردد. مسائل اقتصادی روی روند سرمایهگذاری اثر دارد. اگر بخواهیم مجموعهای در فضای مجازی بسازیم حدود ۱۰ تا ۱۲ میلیارد تومان پول لازم داریم؛ چند نفر حاضرند این سرمایهگذاری عظیم داشته باشند البته یکی دو برند شناخته شده داریم که مشتریان خود را دارند، ولی برای دیگران کار کمی سخت است. عمدتاً سرمایه خود را برای بازار ارز میگذارند که بهصرفهتر است نه فرهنگ که عاقبتش معلوم نیست.
طنزهای شما عمدتاً اشاره به مسائل روز است. این مشکلی ایجاد نکرده است؟
رسالت ما این است که مسائل را در قالب طنز مطرح کنیم. در این مسیر شاید بدخواهانی هم داشته باشم که از موضوعات خوششان نیاید، اما معمولاً برای حذف فرد یا کار تماس نمیگیرند منتها وقتی مدت زیادی خانه بنشینیم و خبری نشود معلوم میگردد، چون میگویند مشکلی نیست، ولی کار هم داده نمیشود. البته خوشبختانه من به آن مرحله نرسیدم. اینکه مدتی در تلویزیون کار نکردم به دلیل آن بوده که مشغول تولید افسانه هزار پایان بودم، چون وسواس زیادی در کار دارم تا طنز فاخری تولید شود.
با همان شخصیتها و ریتم قبل کار صورت میگیرد؟
بله یکسری از تیم قبل و یک سری هم نیروهای جدید هستند. در کل کار پربازیگری است.
ساخت چنین مجموعه طنزی مشکلتر است یا آیتمی؟
آیتمی؛ نوشتن آن هم سختتر است. باید یک متن کوتاه یک صفحه تا یک و نیم صفحهای را نوشت و در زمان کوتاهی اجرا کرد. در «دست به نقد» به دست بارها کات میدادم و میگفتم کوتاهتر شود.
ماندگارترین آیتمی که تاکنون ساختید کدام است؟
در «خنده بازار» یک دورهای خوب درخشید. آیتم نود، شوخی با آقای فراستی و در «شکرآباد» هم تاریخ جعلی خودمان را بیشتر دوست داشتم. به نظرم کارهایم همه قابل دفاع هستند و تاریخ مصرف دیرتری دارند. من وظیفه خودم را انجام دادم و تا آنجا که اختیاراتم اجازه دهد به عنوان یک هنرمند باید مسائل را ببینم و انعکاس بدهم. از ساخت کارهایم پشیمان نیستم، چون پشت همه فکر بوده است.
فقط در حوزه طنز قصد ادامه کار دارید؟
یکی دو فیلم جدی با تم اجتماعی و مذهبی هم نوشتم، ولی از آنجا که به نظرم کمدی سختتر است و من هم کار سخت را بیشتر دوست دارم فعلاً در این حوزه هستم.
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.
از شما تشکر میکنم. امیدوارم اوضاع و شرایط اقتصادی مردم بهتر شود تا ملت خندهروتری با دغدغه مالی کمتری داشته باشیم.