تولید و اکران کمدیهای سخیف که به اپیدمی در سینمای ایران تبدیل شده، اعتراض بخشی از سینمای ایران را که نگران حیثیت این سینمای نجیب هستند، برانگیخته است. تمایل به تولید کمدیهای سطحی، باعث شده تا با جذب سرمایههای سینما به سوی تولید چنین آثاری، عملاً بخش عمدهای از سینما از چرخه تولید فیلم خارج شده و به گوشهای رانده شوند. حذف بخش قابل توجهی از سینمای ایران و پر شدن سالنهای سینما به خاطر کمدیهای مبتذل، نگرانی از یک سقوط فرهنگی را به وجود آورده است.
محسن محسنینسب، کارگردان قدیمی سینمای ایران در گفتوگو با «سینما پرس» میگوید: «فرهنگ در کشور ما هر روز به عقب میرود و بیشتر دچار سقوط میشود، مردم هم دیگر از این وضعیت آشفته و مشمئزکننده خسته شدهاند؛ از این همه جوکهای مستهجن که ما حتی در خلوت خودمان هم راضی به خواندن و شنیدن آنها نیستیم دلشان به درد آمده است. سینمای امروز ایران سینمایی سرشار از شوخیهای رکیک جنسی شده و جالب این است که اگر این فیلمها دچار ممیزی میشوند یا مدتی کوتاه در محاق توقیف قرار میگیرند، فیلمسازانشان قیافه میگیرند و خود را جزو اپوزیسیونهای نظام به شمار میآورند و افتخار میکنند که فیلم مستهجنشان توقیف شده است یا در گیشه فروش بالایی داشته!»
این کارگردان با انتقاد از مدیران سینمایی که جلوی آثار مبتذل را نمیگیرند، این کار را باعث به قهقرا رفتن فرهنگ دانسته و تأکید میکند: «فیلمهای سینمایی اغلب یکی از دیگری لودهتر شدهاند. بازیگران این فیلمها اکثراً یکی هستند و کاراکترهای یکسانی هم دارند، اما لباسهایشان با هم عوض میشود. آقایان اسم شریف سینمای کمدی را هم با این آثار سخیفشان خراب کردهاند در صورتی که این فیلمها هیچ یک کمدی نیستند و نباید واژه شریف کمدی به آنها اطلاق شود چراکه تفاوت فاحشی است میان آثار کمدی و آثار لودگی! اینها سینمای لودگی هستند و مسئولان سینمای کشور میتوانند ژانر لودگی را که خود پدید آوردهاند در دنیا به عنوان یکی از دستاوردهایشان ارائه کنند!»
محسنینسب در پایان تأکید میکند: «سینماگران صاحب تفکر و صاحب سبک خانهنشین شدهاند و همه افراد مبتذل امور سینما را در دست گرفتهاند و همین اتفاق باعث ریزش شدید مخاطبان سینما شده است.»