به گزارش خبرنگار ما، رسیدگی به پرونده از هفدهم آبانسال۹۱ با مراجعه زن جوانی به کلانتری باغ فیض و اعلام مفقودی دخترش به نام غزاله آغاز شد. آن زن در توضیح به مأموران گفت: «غزاله روز گذشته از خانه بیرون رفت، اما هرچه منتظرش شدم از او خبری نشد. نگرانم اتفاق بدی برایش افتاده باشد، چون هر جا به نظرم میرسید سر زدم و پاسخ تلفنهایم را نمیدهد.» همزمان با طرح این شکایت مأموران تحقیقات خود را آغاز کردند تا اینکه سه روز بعد جسد دختر جوان در سطل زباله حوالی بلوار فردوس کشف شد. با انتقال جسد به پزشکی قانونی پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار قرار گرفت و در روند تحقیقات مأموران با بررسی فهرست مکالمات تلفن همراه دختر جوان به رابطه آن دختر با نسخهپیچ داروخانهای پی بردند که خود را پزشک معرفی کرده بود.
با بدست آمدن این سرنخ تحقیقات برای دستگیری آن مرد در دستور کار قرار گرفت و بعد از گذشت دو سال از حادثه آن مرد به نام یزدان در جنوب کشور دستگیر شد. این مرد در بازجوییها جرمش را انکار کرد و مدعی شد از قتل دختر جوان اطلاعی ندارد و حتی او را نمیشناسد تا اینکه با توجه به مدارک به دست آمده سرانجام وی به رابطه با آن دختر و قتل وی اعتراف کرد و در شرح ماجرا گفت: «مدتی بود با غزاله آشنا شده بودم و با هم رفت و آمد داشتیم. میخواستیم با هم ازدواج کنیم، اما آن زمان شرایط خوبی نداشتم. من خودم را دکتر داروساز معرفی کرده بودم به همین دلیل غزاله فکر میکرد دروغ میگویم و قصد فریب او را دارم.» متهم در خصوص قتل گفت: «غزاله آن روز به دیدنم آمده بود و درخواست پول کرد. به او گفتم پول ندارم و او با شنیدن این حرف عصبانی شد و شروع به داد و فریاد کرد. آن روز مشروب خورده بودم و در حال خودم نبودم به همین دلیل کنترل اعصابم را از دست دادم و داخل ماشین چند ضربه چاقو به او زدم. نمیدانستم با جسد چکار کنم این شد که تصمیم گرفتم آن را در سطل زباله در بلوار فردوس بیندازم و بعد از سرقت گوشی همراه وی گریختم.»
با اقرارهای متهم وی به اتهام قتل عمد، شرب خمر و سرقت روانه زندان شد و پرونده بعد از کامل شدن تحقیقات به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه رسیدگی به پرونده، پدر و مادر مقتول در جایگاه قرار گرفتند و گفتند به ازای ۵۰میلیون تومان دیه اعلام گذشت خواهند کرد. با اعلام این درخواست هیئت قضایی متهم را به اتهام شربخمر و سرقت به ۱۵سال حبس محکوم کرد. این حکم به دیوان عالی کشور فرستاده شد، اما با اعتراض وکیل متهم نقض و به شعبه همعرض ارجاع داده شد.
به این ترتیب متهم صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی پای میز محاکمه قرار گرفت. بعد از اعلام رسمیت جلسه، متهم در آخرین دفاعش گفت: «آن روز بعد از قتل برای گمراه کردن پلیس گوشی همراه مقتول را سرقت کردم و قصد دیگری نداشتم. بعد از دستگیری به سختی توانستم ۵۰میلیون تومان دیه را به اولیایدم بپردازم تا رضایت آنها را جلب کنم. حالا ششسال است در زندان هستم و در این شش سال نگاهم به زندگی تغییر کرده است. از قضات تقاضا دارم در مجازاتم تخفیف قائل شوند تا هرچه زودتر آزاد شوم.» هیئت قضات بعد از شنیدن دفاعیات متهم وارد شور شدند.