کد خبر: 942237
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۳
مشاهده نتیجه آزمایش دکتر «آریلی» در اداره ثبت احوال
در کشور ما تقریباً پس از مراجعه به اکثر ارگان‌هایی که کارمند پشت میزنشین دارد، باید دست از پا درازتر برگردی و چندین بار به اداره مربوطه مراجعه کنی تا کارت انجام شود.

سرویس سبک زندگی جوان آنلاین- یلدا یلان (روانشناس بالینی): در کتاب «نابخردی‌های پیش‌بینی‌پذیر»، اثر دن آریلی، از آزمایشی صحبت شده که در زمینه اقتصاد رفتاری انجام شده است. به این شکل که او در تعدادی از یخچال‌های خوابگاه دانشجویی یکی از دانشگاه‌های امریکا، شش بسته کوکاکولا قرار داد. همه نوشابه‌ها ظرف ۷۲ ساعت توسط دانشجویان برداشته شد. بدون اینکه از صاحبش اجازه گرفته شود. آریلی در ادامه به جای نوشابه، پول در یخچال‌ها گذاشت. همان دانشجویان که نوشابه‌ها را برداشته بودند، به پول‌ها دست نزدند و سرانجام خود دکتر آریلی، پول‌ها را جمع کرد. او شبیه این آزمایش را تکرار کرد و در سایر موارد هم، دانشجویان در جایی که پای چیزی به جز پول به طور مستقیم مطرح بود، تقلب بیشتری می‌کردند و کمتر برای حق دیگران ارزش قائل می‌شدند. نتیجه‌گیری‌ای که از این آزمایش شد، این بود که انسان‌ها اگر بخواهند درستکار باشند به پول دیگران تعدی نمی‌کنند، اما در قبال اشیا یا موارد دیگری که به طور غیر مستقیم ارزش پولی دارند، مثلاً وقت افراد، حساسیت چندانی ندارند. اسم این پدیده دزدی ملایم گذاشته شد.


کارمندانی که حال و حوصله کار ندارند

چندی پیش به دلیلی شخصی کارم به یکی از شعب سازمان ثبت احوال تهران افتاد؛ نامه‌ای کاملاً رسمی و مهر و موم شده در دست داشتم و کارمند ثبت احوال نیز موظف بود نامه را بگیرد و کار من را انجام دهد. کارمند خانمی مسن و با لحن بیانی کاملاً برخورنده بود که در اولین مرتبه حضور من در ثبت احوال، به جای اینکه کار ارباب رجوعی که حضوراً به او مراجعه کرده بودند را انجام دهد، گوشی موبایل به دست، مشغول انجام کار یکی از آشنایان پشت خط بود و تقریباً ۱۰ دقیقه را به صحبت با تلفن همراه گذراند و در نهایت هم کار بنده را انجام نداد و به بعد موکول کرد. رفت و آمد من به ثبت احوال مربوطه سه بار تکرار شد و کاری که نهایتاً یک ماه زمان می‌برد، تقریباً چهار ماه به طول انجامید. دلیل این همه معطلی این بود خانمی که مسئولیتش پذیرش نامه مهر و موم شده بود و وظیفه‌ای هم جز رسیدگی به چنان مواردی نداشت، به قول خودش حوصله نداشت و هر روز به زور خودش را تا محل کار می‌رساند، اما اصولاً این مهم تنها در این اداره و مرکز دیده نشده و نمی‌شود. برخی کارمندان یا مسئولان مربوطه به سختی جواب مراجعه‌کننده را می‌دهند.

از مکانیسم دفاعی جابه‌جایی استفاده می‌کنیم

در کشور ما تقریباً پس از مراجعه به اکثر ارگان‌هایی که کارمند پشت میزنشین دارد، باید دست از پا درازتر برگردی و چندین بار به اداره مربوطه مراجعه کنی تا کارت انجام شود. اگر به آزمایش دکتر آریلی برگردیم، به یاد می‌آوریم که دانشجویان جایی که پای برداشتن پول به طور مستقیم در میان است، از برداشتن پول اجتناب می‌کنند، اما اگر بتوانند به روش غیرمستقیم ضربه بزنند و حرکتی به نفع خودشان انجام دهند، دریغ نخواهند کرد. من نتیجه آزمایش دکتر آریلی را در ثبت‌احوال دیدم! با توجه به این آزمایش، می‌توان نتیجه گرفت که گاهی مردمی منفعل و پرخاشگر هستیم که به میزان زیادی از مکانیسم دفاعی جابه‌جایی استفاده می‌کنیم. اگر بخواهیم کمی راحت‌تر درباره افراد منفعل یا پرخاشگر صحبت کنیم، باید بگوییم که این قبیل افراد، افرادی هستند ترسو و بدون مهارت‌های لازم نظیر مهارت جرئت‌ورزی یا مهارت گفت‌وگو که توانایی بیان نیاز‌های خود یا گرفتن حق و حقوق اولیه‌شان را هم ندارند و به صورت غیرمستقیم یا همان منفعلانه، این کمبود را جبران می‌کنند. مثلاً کارمندی که به زور و به جبر روزگار و برخلاف میلش، با حقوقی بخور و نمیر، در یکی از بخش‌های سازمان، مثلاً بایگانی کار می‌کند و نه جرئت دارد و نه حال و حوصله اینکه از محلی که مدت‌ها در آن چسبیده جدا شود. وقتی قرار است پرونده‌ای را از بایگانی به شما تحویل دهد، به قدری کند و آهسته این کار را انجام می‌دهد که حتی ممکن است ساعت کارش تمام شود (این چیزی است که بار‌ها در بخش بایگانی مراکز مختلف شاهد آن بوده‌ام.) کم‌کاری یکی از راه‌هایی است که فرد، به وسیله آن به صورت غیرمستقیم، نارضایتی‌اش از شغل یا حقوق یا سایر کمبود‌ها را اعلام می‌کند، اما او با این کار، به مدیر یا اداره‌اش ضربه نمی‌زند، بلکه وقت و زمان و عمر و حق و حقوق ارباب رجوعی را ضایع می‌کند که در واقع هیچ نقشی در این کمبود‌ها نداشته و ندارد. به این کار جابه‌جایی گفته می‌شود.
 
جابه‌جایی در علم روانشناسی یکی از مکانیسم‌های دفاعی است. مکانیسم‌های دفاعی شیوه‌های مقابله‌ای هستند که افراد به صورت ناخودآگاه در برابر رویداد‌های اضطراب‌آور به کار می‌برند تا از خودشان در برابر آسیب‌های روانی محافظت کنند و فشار روانی کمتری را متحمل شوند. یک نمونه از مکانیسم دفاعی جابه‌جایی این است که رئیس شما در محل کار شما را توبیخ می‌کند و بر سر شما فریاد می‌زند، شما از ترس اخراج شدن حرفی نمی‌زنید و خشمتان را موقتاً فرو می‌خورید، اما این خشم از بین نمی‌رود و همراه شما به منزل منتقل می‌شود. در منزل کافی است همسر شما حرفی بزند یا غذا را شور یا کم نمک درست کرده باشد، آن زمان است که خشم سرکوب شده شما مجدداً سر باز می‌کند و، چون همسرتان نسبت به رئیس تان خطر کمتری برای شما دارد، تمام عصبانیت‌تان را بر سر او خالی می‌کنید. جابه‌جایی یعنی اینکه ما خشممان را در جایی که خطر کمتری دارد، اما نقشی در ایجاد خشم ما ندارد، خالی کنیم. برخی کارمند‌های ناراضی همین مکانیسم را بر سر ارباب رجوع از همه جا بی‌خبر پیاده می‌کنند. کارمند پیر ثبت احوال از اینکه با وجود دست و اعضای دردناک دیگر و پایی که در هنگام حرکت می‌لنگید، مجبور بود از صبح پشت میز بنشیند یا به خاطر من از پشت میز بلند شود، ناراضی بود و تا جایی که در توانش بود کار من را عقب انداخت تا کمی از خشم فرو خفته‌اش را جبران کند. اما آیا من و سایر مراجعه‌کنندگان در نارضایتی او نقش داشتیم؟ بی‌شک ارباب رجوع در نارضایتی کارمند نقش ندارد. شاید بد نباشد تغییری اساسی در روال استخدامی ارگان‌ها صورت گیرد یا اینکه اقدامی جهت بهبود سلامت روان جامعه انجام شود. به طوری که آموزش مهارت‌های اولیه ارتباطی یا مهارت‌های شخصی مثل مهارت نه گفتن، مهارت جرئت‌مندی، مهارت تصمیم‌گیری و... در اولویت باشد و همچنین در هنگام استخدام در مراکزی که تا این حد با ارباب رجوع تعامل دارند، بیشتر به بررسی سلامت جسمی و روانی کارجویان توجه و تأکید شود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار