سرویس سبک زندگی جوان آنلاین- حسین گلمحمدی: اخیراً همایشی تحت عنوان گردشگری و معنویت در تهران برگزار شد که موضوع این همایش برایم جالب بود، جالب از این منظر که نگاه عام به گردشگری، نگاهی است که جویای تفریح و لذت و خوشگذرانی عینی از سفر و گردش است و بر این اساس سبکی که ما به صورت عرفی برای سفر و گردش تعریف کردهایم از این نگاه متأثر میباشد، اما واقعیت آن است که حتی با این انگیزه نیز در نهایت فقط خوش نمیگذرانیم بلکه روح و روانمان را نیز تازه میکنیم. در واقع پیوند گردشگری و معنویت بسیار بیشتر و فراتر از آن چیزی است که تصور میکنیم و اکثر گردشهای ما حتی اگر زیارتی نباشد رگههایی از معنویت در آن نهفته است و این معنویت خواه ناخواه به ما تزریق میشود. گردش به زندگی ما نشاط میدهد و اگر توأم با معنا و معنویت باشد روح و روان و درونمان را متحول میکند.
خداوند در قرآن کریم میفرماید: فَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا... پس بر روی زمین بگردید و بنگرید. البته نتیجه این گشتن و تماشا کردن را به دست آوردن عبرتهایی میداند برای رسیدن به بصیرت و حقیقت.
از این آیات درباره سیر در زمین میتوان دریافت که مسئله گردشگری و برداشت و دریافت ژرف و عمیق از این سیر و سفر، مورد عنایت و توجه خداوند متعال در قرآن مجید است. اما هدف از گشتن و دیدن در اینجا رسیدن به یک نتیجه متعالی است و اینجاست که گردشگری با محور معنویت معنا پیدا میکند. من میخواهم از عناوین «گردشگری متعالی» یا «گردشگری تعالیبخش» استفاده و تأکید کنم که گردشگری میتواند و باید یک پیوست معنوی داشته باشد، و ما یعنی جامعه و حکومت دینی ما بر اساس آموزههای قرآنی و جهانبینی الهی که تمام هستی و زندگی را در رسیدن به انسان متعالی تعریف میکند، میتوانیم مبدع و معرف و مروج «گردشگری متعالی» و «تعالیبخش» باشیم، و نه صرفاً به عنوان یک شاخه از گردشگری بلکه به عنوان منظومهای که معتقد به پیوست تعالیبخش برای انواع گونههای گردشگری است حرفی تازه برای عرصه توریسم داشته باشیم.
در واقع یکی از محورهای اصلی کار متولیان گردشگری میتواند تدوین بنیانها، ضرورتها، شاخصها، محورها و راهکارهای اجرای ایده گردشگری متعالی باشد. با چنین رویکردی ما میتوانیم گردشگری مذهبی و زیارتی را نابترین جلوه گردشگری متعالی بدانیم. البته گردشگری مذهبی و زیارتی الزاماً مترادف با هم نیستند و در واقع گردشگری زیارتی زیرمجموعهای از گردشگری مذهبی است. زمانی که یک گردشگر در شاهرود و در مجموعه آرامگاهی بسطام به مسجد و امامزاده میرود گردشگری مذهبی است و اگر در همان شهر به آرامگاه شیخ ابوالحسن خرقانی میرود میشود گردشگری زیارتی؛ و البته گردشگری که به بارگاه امام رضا (ع) میرود گردشگری مذهبی و زیارتی را با هم تجربه میکند. گردشگری مذهبی از رایجترین اشکال گردشگری در سراسر جهان است که سابقهای دیرینه دارد و به طور کلی شامل سفرها و بازدیدهایی میشود که اصلیترین هدف آن تجربهای مذهبی است. جاذبههای مذهبی، زیارتگاهها و اماکن مقدس هر ساله تعداد زیادی از گردشگران را به سوی خود جذب میکنند. البته گردشگری مذهبی الزاماً مبتنی بر بناهای مذهبی نیست، چراکه حضور در یک شهر برای تماشای یک آیین دینی و مذهبی همچون مراسم عاشورا یا حضور در آیینهای رمضان در یک کشور مسلمان جلوهای از گردشگری مذهبی است. از سویی جاذبههای مذهبی و معنوی اعم از ملموس و ناملموس میتواند دارای ابعاد محلی، منطقهای، فرامنطقهای، ملی و بینالمللی باشد.
همچنین موزهها به عنوان مکانهایی که گردشگران بیشماری را به خود جذب میکنند با معنویات و تقدس پیوندی ناگسستنی دارند و نه تنها در طول تاریخ مکانهای مقدس همواره قابلیت تبدیل شدن به موزهها را داشتهاند، بلکه رویدادهای مذهبی و مقدس و جلوههای معنوی و مادی مذهب همچون آیینها و مناسک، کتابها و نوشتههای دینی، اشیا و فضاها و مواریث کالبدی مرتبط با مقدسات بخش اعظم و ارزشمندی از محتوای موزهها را تشکیل داده و بیش از سایر محتواهای موزهای مورد توجه و احترام مردم بودهاند. این رویکرد تنها متعلق به کشور ما یا جوامع اسلامی نیست، بلکه وجود مکانهای مقدس در قالب مسجد و کلیسا و کنیسه و معبد و آرامگاه و زیارتگاه در همه جوامع طی تاریخ، پیوستگی میراث فرهنگی در جایگاه عام و موزهها در جایگاه خاصتر را با معنویات محرز و گریزناپذیر کرده است.
از سویی با عنایت به قدمت و اهمیت گردشگری مذهبی در ایران، توجه هر چه بیشتر به عناصر و رویکردهای دینی و مقدس در بخش موزهها، نه تنها گامی در مسیر صیانت از قداست موزههاست، بلکه ظرفیت بالقوه بالای گردشگری مذهبی در کشور را بیش از پیش شکوفا خواهد کرد.
همچنین وجود بیش از ۷۲ هزار مسجد در گوشه گوشه سرزمین ایران مجموعهای عظیم از بناهای باشکوه، زیبا و متنوع را متجلی میکند که بسیاری از آنها شاهکارهای بیبدیل و ماندگار هنر معماری و راوی بخشی از تاریخ است و این گنجینه معنوی به علاوه بقعهها و زیارتگاهها و مزارهای شاخص و سایر اماکن متبرکه ظرفیتی عظیم برای رونق گردشگری ایران محسوب میشود. همچنین یادگاریهای هشت سال دفاع مقدس در این زمینه، گنجینههایی ناب از ارتباط گردشگری و معنویت هستند.
نکته قابل توجه دیگر اینکه در این گونه از گردشگری تفریح کردن گزینه و هدف اصلی نیست بلکه اشتیاقی درونی بر اساس باورها، فارغ از شرایط آب و هوایی و امکانات، حتی در شرایط سخت ما را به سمت آن میکشاند و چه بسا تجربه معنوی این نوع گردشگری از لحظهای که تصمیم به سفر میگیریم آغاز میشود و اثرات آن تا روزهای بعد از سفر نیز بر ما جاری است.
یکی از مزیتهای بارز گردشگری مذهبی به ویژه در جوامعی که باورها و انگیزههای مذهبی و معنوی در آنها قوی میباشد این است که موجب رونق سایر ابعاد و وابستههای گردشگری میشود. به عنوان مثال کسی که مشهد مقدس را به عنوان مقصد سفر انتخاب میکند، هر چند هدف اصلی او زیارت ثامنالحجج (ع) است، اما او در این سفر از سایر جاذبهها نیز بازدید میکند و موجبات رونق کسب و کار بسیاری از مشاغل وابسته به گردشگری را فراهم میسازد.
از سویی افرادی که دست به اینگونه سفرها میزنند به دلیل اینکه بیشتر در جستوجوی معنویات میباشند چندان تنوعطلب نبوده و اکثراً به دنبال سادگی هستند. همچنین تمامی افراد از هر طبقه اجتماعی میتوانند دست به اینگونه سفرها بزنند. به عبارت دیگر اینگونه سفرها مختص طبقه خاصی از اجتماع نیست. همچنین بسیاری از سفرهای مذهبی و زیارتی به صورت گروهی و جمعی و به صورت سازماندهی شده صورت میگیرند.
بر اساس آنچه گفته شد تعریف بستههای گردشگری با محوریت گردشگری مذهبی در کشور ما میتواند از مهمترین عوامل مؤثر شکوفایی این صنعت در ایران باشد. همانطور که در سطور پیشین گفته شد وجود رگههای معنویت به معنای عام و آنچه در قالب گردشگری موجبات تعالی و پالایش روح و روان آدمی را فراهم میسازد مشمول این مفهوم و رویداد است. حالا ما از هر منظر به موضوع نگاه کنیم، از منظر تاریخی، جغرافیایی، مذهبی، اعتقادی و آنچه مشمول مفهوم فراگیر گردشگری متعالی میشود، سرزمین و جامعه ایرانی ظرفیتهای این رویکرد به گردشگری را در اوج خود داراست و البته میتوان از این مزیت برای تقویت و شکوفایی تمام گونههای گردشگری در کشور استفاده کرد.