سرویس فرهنگی جوان آنلاین: این روزها غلبه گرایش تجاری در تئاتر و درنتیجه تضعیف محتوای بسیاری از نمایشهای روی صحنه بالا گرفته است در حالی که هنرهای اصیل سنتی و مذهبی مثل تعزیه و شبیهخوانی مهجور ماندهاند. مدیر گروه هنرهای نمایشی دانشگاه تهران که خود نویسنده و کارگردان تئاتر است در گفتوگو با «جوان» با لاکچری شدن برخی تئاترها موافق نیست، اما معتقد است قرار نیست همه تئاترها هم فاخر باشند. برای ارائه کار فاخر مسئولان باید حمایت بیشتری کنند تا مردمی بودن این هنر همچنان باقی بماند! وی از مصوبه تأسیس پژوهشکده نمایشهای آیینی و سنتی ایرانی در دانشگاه تهران به عنوان یک خبرخوش یاد کرد، اما از سیاستگذاریها و کارنامه مسئولان فرهنگی انتقاد کرد.
قرنها است که تعزیه در ایران به عنوان یک نمایش اصیل سنتی، مردم را با خود همراه کرده است، اما این هنر در سالهای اخیر مهجور مانده است؛ مشکل کجاست؟
در هر دورهای که پدیدهای مدرن وارد کشور شد و مورد اقبال عمومی قرار گرفت، ممکن است سنتهای گذشته به دلایل گوناگون مهجور واقع شوند. یکی از دلایل مهجور واقع شدن تعزیه و نمایشهای آیینی ایرانی، ورود تئاتر و شکلگیری این هنر در کشور بود. من همیشه این مثال را میزنم که زمانی ما با یک چراغ گردسوز زندگی میکردیم، به یکباره برق و لامپ وارد زندگی ما شد. قاعدتاً خیلیها به سمت روشنایی خیرهکننده لامپ میروند. نمیخواهم بگویم تعزیه چراغ گردسوز و تئاتر لامپ است. این مثال فقط برای تقریب ذهن است. نمایشهای سنتی ما اعم از تعزیه، روحوضی و خیمهشببازی بهویژه در دوره قاجار رواج داشت و مورد استقبال مردم بود. به عبارتی کار خودش را میکرد که با ورود تئاتر موجب شد این نمایشهای آیینی به حاشیه بروند و اگر نبود تلاشهای معدود افرادی، چون علی حاتمی، نصیریان، بهرام بیضایی و بعد از انقلاب هم دوستانی، چون داود فتحعلیبیگی که این مسیر را ادامه دادند، اکنون همین اندک هنر آیینی را هم نداشتیم. در کنار همه اینها برگزاری جشنواره آیینی سنتی بهانهای است تا چراغهای اینگونه نمایشها روشن نگه داشته شود. از طرفی وقتی ریشهیابی میکنیم متوجه این مطلب میشویم که از دورهای دیگر بنیانهای نظریهپردازی برای تثبیت نمایشهای ایرانی، خیلی محکم نبود تا بتوانیم اینها را به علاقهمندان و قشرهای جامعه مثل قشر دانشجو که باید دنبالکننده آنها باشند، ارائه دهیم. این در حالی است که متون جهانی اعم از فرانسوی، آلمانی و امریکایی به ثبت رسیده و به نگارش درآمده است که حجم قابل توجهی را هم شامل میشود. نمایشهای ایرانی ما هیچ وقت در شکل سنتیاش به درام و متن به معنای تثبیت شده نرسید. اگرچه در تعزیه کمی نسخههای شبیهخوانی داریم، اما کافی نیست. ما حتی یک پژوهشکده نداریم که اگر روزی یک ایرانی یا یک نفر خارجی تئاترپیشه آمد و گفت: من میخواهم ببینم تعزیه چیست، کجا بروم؟! جوابی برایش نداریم. باید به او بگوییم، صبر کن تا ماه محرم شود آن وقت میتوانی تعزیه ببینی! جواب دیگری نمیتوانیم بدهیم. در صورتی که اگر پژوهشکده و جایگاهی برای تعزیه در تهران و در شهرهایی که تعزیه از قدیم در آنها جایگاهی داشته است مثل کاشان، شیراز، کرمان خوزستان و دیگر استانها وجود داشت، میتوانستیم هر زمان که اراده کنیم به دیدن تعزیه برویم، اما در حال حاضر باید منتظر ایام محرم شویم تا بتوانیم این نمایش آیینی و سنتی را ببینیم. متأسفانه در همه این سالها به این موارد توجهی نشده است.
میخواهید بگویید تعزیه نزد هنرمندان و مسئولان جایگاهی ندارد؟
تعزیه برای هنرمندان مخصوصاً برای هنرمندان تئاتر جایگاه خودش را دارد، اما موسمی است. یعنی من اگر بخواهم تعزیه کار کنم باید صبر کنم یک جایی بودجهای بدهد تا من کار را شروع کنم. معلوم هم نیست این جا کجاست و چه زمانی بودجه اختصاص میدهد. در حالی که تعزیه همچون میراث فرهنگی باید برای مسئولان دارای اهمیت و ارزش باشد. همانطورکه شما سیوسه پل اصفهان یا هر بنای دیگری را جزو میراث فرهنگی میدانید و در حفظ و نگهداری آنها تلاش میکنید، باید نمایشهای آیینی و تعزیه را هم مانند میراث فرهنگی حفظ کرده و در حفظ و ترویج آن تلاش کنید.
برای انتقال نمایشهای آیینی و سنتی ازجمله تعزیه به نسلهای بعدی باید موضوع آموزش و تربیت نیرو جدی گرفته شود. الان وضعیت آموزش این رشتهها چه نقاط قوت و ضعفی دارد؟
آموزش خیلی ضرورت دارد، اما هیچ قوتی در آن نیست که بخواهیم ضعفهایش را بشماریم. در حال حاضر غیر از چند واحد دانشگاهی در حوزه تعزیه، هیچ جایگاه دیگری برایش قائل نیستیم. یک زمانی مرکز هنرهای نمایشی، دورههایی را برای آموزش به علاقهمندان برگزار میکرد، ولی نکته مهم این است که یک مکان ثابت با بودجه مشخص باید وجود داشته باشد تا بتوانیم همین باقیمانده را سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل کنیم. اکنون تنها با دیدن تیزر سه دقیقهای از یک تئاتر فریاد همه بلند میشود. بسیار خب! اگر غالب تئاترها از نظر آنها مشکل دارد، بیایند به نمایشهای ایرانی بها بدهند و به آن توجه کنند. همه در حال کار سلبی و انتقادی هستند نه کار ایجابی. صدا و سیما یک تکهای از یک تئاتر را پخش میکند چند دقیقه به آن میتازد، اما نمیآید وارد میدان شود و آیینهای سنتی را ترویج دهد. بیایید چهار تا نمایش خوب را در صدا و سیما تبلیغ کنید. برخی به جای کمک، ضربه میزنند. چرا کار خوب را، تئاتر خوب را پشتیبانی نمیکنند؟ مجلس ۲۹۰ نماینده دارد، چهار نفرشان نمیروند تئاتر ببینند، اما یک تیزر سه دقیقهای تئاتر را ملاک نابودی آن قرار میدهند. شبیهخوانی یک نمایش ایرانی و مذهبی است، خب نمایندههای منتقد تئاتر تصمیم بگیرند و از این نمایشها حمایت کنند. آن زمان است که من هم پای کار میآیم. من قبلاً تعزیه کار میکردم. مجلس شبیهخوانی کار میکردم، اما کو گوش شنوا؟!
اشاره کردید در چند دانشگاه رشته نمایشهای آیینی داریم. چه مقدار به تعزیه پرداخته میشود؟
هفت، هشت واحد درسی در دانشگاه تدریس میشود که کافی نیست، اما خوشبختانه اخیراً در جلسه شورای آموزشی دانشگاه تهران، گام اول برای تأسیس یک پژوهشکده نمایشهای آیینی و سنتی ایرانی برداشته شد، اما باید منتظر ماند و دید که دولت، وزارت علوم و دیگر مراکز مرتبط چقدر پشتیبانی میکنند تا این کار توسعه پیدا کند. البته همین تأسیس پژوهشکده، خبر بسیار خوبی است. صرف اضافه کردن چند واحد درسی در دانشگاه دردی را دوا نمیکند. اول باید موضوع وجود داشته باشد بعد ما تدریس کنیم. وقتی موضوع نیست، همان هفت، هشت واحد هم زیادی است. در حال حاضر تئاتر هست، انواع و اقسامش هم هست، اما باید نمایش ایرانی وجود داشته باشد.
چقدر سیاستگذاری مسئولان را در رواج تئاترهای سطحی و مبتذل مؤثر میدانید؟
اغلب این سیاستگذاریها نادرست است. من کاری به وزارت ارشاد یک دولت خاص ندارم، تصمیمات معمولاً تصمیماتی نیست که پشت آن یک منطق درست فرهنگی و هنری باشد. یک جایی هم ممکن است از یک نمایش حمایت ویژه بکند، بعد که نمایش را میبینیم به خودمان میگوییم حیف پول که برای دیدن این نمایش هزینه کردیم. از طرف دیگر نمایشی عمیق و اخلاقی را میبینیم، اما کسی از آن حمایت نمیکند. خیلی مسئله وجود دارد.
نظر شما این است که حمایتهایی هم که میشود در جایی که باید باشد نیست؟
مسئولان ما در برخی اوقات واقعاً میخواهند کمک کنند، اما مشکلی که وجود دارد این است که یک سند مشترک توسعه برای مثلاً تئاتر وجود ندارد. بودجههایی میآید و در جاهایی هزینه میشود، اما گاهی اوقات بهرغم نیت خیر آن مسئول این بودجه در مسیر درستی هزینه نمیشود. ما هیچ وقت یک مهندسی فرهنگی نداشتیم. بنیانگذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) و رهبر فرزانه انقلاب حضرت آیتالله خامنهای صحبتهای ارزشمندی درباره هنر سینما و تئاتر دارند، اما مجموعه مسئولان که در سطح تصمیمگیری هستند گاهی اوقات به خاطر نداشتن اشراف و مشاورههای نادرست نتوانستهاند سیاستگذاری درست و عملکرد قابل قبولی در هنرهای نمایشی داشته باشند، تا کار به جایی نرسد که ما هزارها دانشجو و فارغالتحصیل تئاتر داشته باشیم ولی تدبیری برای اشتغال و معیشت آنها اندیشیده نشود.