سرویس فرهنگی جوان آنلاین: شاید بخواهند این پدیده را نادر تلقی کنند، اما اینچنین نیست بلکه تنها دلیل منطقی و محرز برای ایجاد این مکان کمنظیر در دنیا، تاریخ تابناک ایران است که میتوان آن را مهد واقعی آزادی برای کسانی دانست که به ادیان الهی و خداوند یگانه اعتقاد عملی و کامل دارند. از اینجهت است که میتوانند در این گهواره صلح و دوستی بهراحتی زندگی کنند. روزگاری جمعیت قابلتوجهی از زرتشتیان ساکن در سرزمین ایران بهطور پراکنده در شهرهایی زندگی میکردند که بعدها مهد تمدن اسلام شد و ازجمله میتوان به اصفهان و یزد اشاره نمود که در حال حاضر هنوز هم آتشکدهها و کوه و محلهای به همین نام در غرب شهر اصفهان وجود دارد. اما بهجز جایگاه موبدان در این شهر باستانی و کهن محلهای با وسعت بسیار در قلب شهر وجود دارد که هنوز هم سرپاست و کوچههای سنگی آن نشان از دوران صفویه را میدهد. این محدوده که در بافت تاریخی شهر باستانی اصفهان قرارگرفته جویباره یا جهانباره نام دارد. اطلاعات موجود از منابع تاریخی متعدد خبر میدهند که این محله، قدیمیترین منطقه مدنی سپاهان در زمانی است که این شهر جی نام داشت.
روح تعامل موجود در جویباره از این جهت قابلتأمل است که علیرغم وجود بعضی تضادها در بین ادیان الهی، همه این تفاوتها باعث پراکندگی نگردیده و همچنان که در گوشهای از آن کنیسه یهودیان بناشده در ضلعی دیگر کلیسای مسیحیان و ارامنه قرار دارد و زاویه سوم متعلق به مسجد مسلمانان میباشد که نشانه بارزی از همزیستی ادیان الهی در کنار یکدیگر است. البته بعضی از تواریخ دیرینه این شهر را به همسر یهودی یزدگرد اول نسبت میدهند که بر اساس نظریهای دیگر ۵۳۹ سال قبل از میلاد مسیح و پس از تسخیر بابل توسط کوروش، چون خاک این منطقه بیشباهت به اورشلیم نبود، یهودیان را به آن و منطقه جویباره کوچ میدهند.
این محله در دوران حضور اسلام و در شهر اصفهان موقعیت بهتری پیدا نمود و در زمان سلجوقیان مرکز این شهر شد. وجود بقایای آثار باستانی بااهمیتی همچون منارههای ساربان، چهلدختران، دارالضیافه و همچنین در فاصله کمی مناره مسجد علی نیز این ادعا را تأیید میکند، اما در عهد صفویه و قاجاریه با بیاعتنایی حکام وقت روبهرو شد تا جایی که قسمت اعظمی از آن تخریب گردید. میخ آخر را حکومت پهلوی به تابوت ساختهشده دوران قاجار از این محل کوبید زیرا با احداث خیابانی از وسط آن جویباره کهن را به دونیم کرد تا بار دیگر با بیاعتنایی جدیدی روبهرو شود. این اتفاق تأسفبار باعث گردید تا اکثر ساکنان آن بهخصوص یهودیان از آنجا کوچ نمایند و به نقاط دیگر شهر بروند. بنابراین قلت این قوم در جویباره سبب شد تا از اکثریت بیفتد و بالطبع وسعت آن نیز کمتر شود. محله تاریخی و دیدنی جویباره در حال حاضر ۳ هزار و ۶۴۸ هکتار وسعت دارد که میان سه خیابان مرکزی شهر یعنی سروش از شرق، ولیعصر از جنوب و علامه مجلسی از غرب واقع شده است. جویباره امروز که هنوز هم سبک نوستالژیک خود را تا حدودی حفظ کرده از میدان جدیدالتأسیس امام علی (ع) یا همان کهنه قدیم شروع و ضمن گذر از مجموعه کنیسهها، منارهها و مقبره کمالالدین اسماعیل به پارک کمال و منارههای ساربان و چهلدختران و دارالضیافه میرسد.
کنیسههای متعدد در محله جویباره معماریهای خاص خود را دارند و در آنها چند راهرو و سالن با فواصل کم ساخته شده که دلیل آن عبادت خانوادگی کلیمیان میباشد و هر گروه برای خود سرسرای خاصی دارند. خانههای مسکونی این محله در گذشته از طریق راهرویی به یکدیگر اتصال داشته که این معماری خاص در زمان جنگها میتوانست با اتحاد یکدیگر مخاطرات را کمتر نماید. بعضی از منابع تعداد کنیسههای موجود در این شهر را ۲۰ واحد اعلام میکنند که ۱۶ کنیسه تنها در محله جویباره واقع شده و چهارتای دیگر در نقاط مختلف شهر بوده است. اما قدیمیترین آنها «عمو شعیا» میباشد که همچنان در محله جویباره موجود است.
سادگی این اماکن ریشه در مفاهیم دین یهود دارد که بر اساس آن تصاویر انسانها را بر در و دیوار کنیسه ترسیم نمینمایند. خانههای قدیمی این قوم که در محله جویباره وجود دارد شامل درهای کوتاه و اتاقهای بسیاری میباشد که از طریق دالانهایی با سقفهای کوتاه به حیاط راه پیدا میکنند. این معماری عتیق به دلیل حراست در زمان جنگها بوده است تا کمترین آسیب به خانهها وارد شود و محلی امن برای خانوادهها باشد.
این محله بسیار قدیمی و تاریخی در دوران حکومتهای اسلامی به هسته مرکزی شهر تبدیل شد و بر اثر گسترش روزافزون در دوران صفویه بهناچار رنگ و بوی اسلامی به خود گرفت. هماکنون نیز سیاحان و گردشگران داخلی و خارجی از طریق مسجد جامع عتیق شهر وارد این محله میشوند تا پس از گذر از کوچهپسکوچههای آن به آرامگاه کمال اسماعیل فرزند عبدالرزاق و آخرین قصیدهسرای بزرگ ایران در زمان مغولها برسند. در محله جویباره سه مناره بلند و شاخص قرار دارد که از اکثر نقاط شهر قابل رؤیت میباشند. این منارهها عبارتند از: ساربان، چهلدختران و دارالضیافه که در قدیم راهنمای پیدا کردن مسیر عبور برای کاروانها بودهاند.
منارههای دارالضیافه که به ارتفاع ۳۸ متر در خیابان کمال قرارگرفته با تزئینات مقرنس و کاشیکاری به صورت جفت ایجاد گردیده که معماری آن به عصر مغولها برمیگردد و به نظر میرسد محل مهمانسرا یا مسجد بوده است. اما مناره ساربان که در خیابان صاحبالزمان جویباره واقع شده است شباهت بسیاری با مناره مسجد علی در همین میدان کهنه و هارون ولایت دارد زیرا هر دو شامل سه طبقه و فاقد پایه میباشند که ۴۴ متر ارتفاع داشته و با آجرچینی برجسته و کاشیکاری معرق مزین گردیدهاند.
*روزنامهنگار پیشکسوت