سرويس زنان جوان آنلاين: سینما بنا دارد تا بازنمایی از زندگی واقعی بر پرده نقرهای باشد و مخاطبان بتوانند با شخصیتها و داستان آن ارتباط برقرار کنند. به این منظور باید نقشهای آن شبیه نقشهای زندگی واقعی باشد؛ زنان و مردان در کنار هم و نقشهایی همچون پدر، پسر، شوهر و برادر در کنار نقشهایی همچون مادر، همسر، دختر، خواهر بنشینند و مکمل هم باشند. سینمای قبل از انقلاب و فیلمفارسیهای آن دوران هم ترکیبی از بازیگران زن و مرد بود، اما فضای غیراخلاقی حاکم بر آن موجب میشد تا کمتر خانوادهای حاضر شود دخترش بازیگر شود و در یک فیلمفارسی نقشآفرینی کند. دوران پس از انقلاب، اما شاهد رشد و تعالی حضور زنان در عرصه سینمایی هستیم که در دنیا حرفهای زیادی برای گفتن دارد و حضور زنان در سینما تنها در جایگاه ابزاری تجاری برای افزایش جذابیتهای ظاهری و فروش فیلم نیست بلکه امروز زنان ایرانی در نقشهای کلیدی سینمای کشور همچون نویسندگی، کارگردانی و تهیهکنندگی هم حضوری پررنگ دارند. حالا و در ۴۰ سالگی انقلاب زنان در سینمای ایران حضوری پختهتر و تأثیرگذارتر از قبل دارند و بازنمایی زنان در فیلمهای دوران پس از انقلاب نمایی واقعیتر از زن مسلمان ایرانی را روی پرده نقرهای به تصویر میکشد.
حضور زن در سینمای ایران درواقع از فیلم «حاجی آقا آکتور سینما» (۱۳۱۱) آغاز شد. در فیلمهای دهه ۳۰ (اوایل دوران سلطنت پهلوی دوم) زن یا به عنوان دختر، مادر، همسر معصوم، عفیف و فداکار و یا در قالب زن فریبکار ظاهر میشد؛ گاهی نیز در میانه این دو قطب در نوسان بود و از روستا به شهر میآمد و در کافهها و کابارهها خوانندگی میکرد و پس از گذشت حوادثی دوباره به اصل خود بازمیگشت و زندگی سنتی خود را از سر میگرفت.
تخریب چهره زن در سینمای قبل از انقلاب
در دوران پهلوی دوم نیز سینمای ایران همسو با سایر سیاستها در نمایش شخصیت زن با باورهای جامعه سنتی همآوا شد. از این نظر زنان روستایی و سنتی جلوه مثبت پیدا کردند و زنان پیرو مد و غربینما به صورت موجوداتی اهریمنی نمایش داده میشدند، اما سازندگان فیلمهای ایرانی از زنان نیمهعریان با رقص و آواز و اغواگری به عنوان ابزاری برای تجارت سینمایی خودشان بهره میگرفتند. در شرایط ابتذال فیلمفارسی، بازیگران زن یا باید بازیگرفیلمهای کابارهای میشدند و یا مجالی برای حضور در سینما نداشتند. از همین رو سینمای ایران با سینمای حرفهای دنیا فاصله زیادی داشت و در دهه ۳۰ گاهی زنانی به کار فراخوانده میشدند که نه استعداد بازیگری داشتند و نه شهرت خوانندگی و بازیگری. آنان بهسرعت میآمدند و فراموش میشدند.
نقش زنهای فریبخورده، خواننده، رقاص، روسپی، معشوقه، دزد و آدمکش اغلب تنها نقشهایی بود که در سینمای قبل از انقلاب به زنان سپرده میشد.
دوران پس از انقلاب، اما با حاکم شدن نظام ارزشی در جامعه فضای مناسبی جهت حضور و نقشآفرینی حرفهای زنان در سینما فراهم شد. سینمای بعد از انقلاب سینمایی حرفهای است که امروز توانسته در تمام دنیا برای خودش جایگاهی باز کند و حرفهایی برای گفتن داشته باشد. زنان نیز در این دوران خوش درخشیدهاند. رخشان بنیاعتماد، پوران درخشنده، تهمینه میلانی، مونا زندی حقیقی، انسیه شاهحسینی و... زنانی هستند که سیمرغ را در دست گرفتهاند و سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با حضور هفت فیلمساز، دو تهیهکننده و سه داور زن در ۴۰ سالگی انقلاب بلوغ و ارتقای زنان در سینمای حرفهای کشور را به تمام دنیا نشان میدهد؛ سینمایی که زن در آن یک کالای بیارزش نیست بلکه نقشی تعیینکننده دارد.
ارزش زنان در سینمای بعد از انقلاب
شاید بتوان یکی از اتفاقات مثبت انقلاب ایران در سال ۵۷ در حوزه سینما را تغییر نقش اغواگرایانه زن جلوی دوربین و حتی گاهی ارجحیت و ارزش قائل شدن برای حضور آنها دانست.
محتوای آثارکارگردانان زنی هم که در دهه ۶۰ وارد سینمای ایران شدند، اگرچه به طورخاص درباره زنان نبود، اما خانواده نقش اساسی در کار آنها داشت و نشان داد خانواده بدون حضور زن، بیمعنی است.
از دهه ۷۰ به بعد به موازات پرفعالیتتر شدن زنان فیلمساز، آثاری هم درباره خودِ زن ساخته شد و سینمای زنانه تبدیل به بستری شد که درباره زن حرف میزد و نه تنها سینمایی که زنان در آن فیلم میساختند.
زنان در عرصه سینمای دفاع مقدس
زنان سینمای ایران، اما تنها در ساختن فیلم برای زنان محصور نماندند و سینماگران جوانی همچون نرگس آبیار در عرصه سینمای دفاع مقدس ورود یافتند و این بار با چرخش دوربین از خطوط مقدم جبهههای جنگ به کیلومترها آن سوتر، قهرمان داستانشان را از میان زنانی انتخاب کردند که فرزندانشان در خطوط مقدم جبهههای جنگ حضور داشتند. اثر تحسینبرانگیز «شیار ۱۴۳» نرگس آبیار به عنوان یک کارگردان زن و بازی درخشان مریلا زارعی به عنوان قهرمان این قصه گونهای تازه از سینمای دفاع مقدس را معرفی کرد و این فیلم از سوی سینماگرانی همچون ابراهیم حاتمیکیا مورد تحسین قرار گرفت. زنی که در فیلم شیار ۱۴۳ بازنمایی شده بود آنچنان قابل ملموس بود که نه فقط مادران شهدا بلکه سایر بینندگان نیز توانایی همذاتپنداری با آن را داشتند. این جریان بعدها از سوی دیگر سینماگران زن همچون منیر قیدی با کارگردانی و نویسندگی فیلم «ویلاییها» ادامه یافت.
هویت و تشخص زنان
سینمای قبل از انقلاب هیچگاه نتوانست به بازنمایی تصویری درست از زنان بپردازد. زن در سینمای قبل از انقلاب ابزار بود و تضمینی برای فروش و سود فیلم. البته کارگردانانی هم بودند که قصد بیان مسائل و مشکلات زنان یا نمایش فداکاریها و تلاشهای آنان را داشتند، اما فضای آن دوران به گونهای بود که ساخت این فیلمها ممکن نبود یا اگر فیلمی با این مضمون ساخته میشد توان تصویرسازی درست نداشت. سینمای بعد از انقلاب، اما به زنان هویت و تشخص داد. سینمای بعد از انقلاب در تلاش بوده تا تصویری درست و مطابق واقع از رویدادهای جاری جامعه ارائه دهد. طبعاً زنان که نصف جامعه و رکن اساسی خانواده هستند در مرکز توجه کارگردانان و هنرمندان بودهاند. آنها در تلاش بودهاند تا مسائل زنان را آن چنان که خودشان-زنان- با آن روبهرو هستند به تصویر بکشند تا حداقل بتوانند مسائل را بهدرستی طرح کنند و اولین گام حل مسئله بهخوبی برداشته شود.