سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: ما آدمها کمی خودآزار هستیم. زمان را به کابوسی تبدیل کردهایم که فقط دو بخش دارد؛ گذشته و آینده. اصلاً به هیچ وجه کلمه حال برای ما معنی ندارد. عادت کردهایم یا افسوس گذشته را بخوریم یا حرص آینده. اشتباهات گذشته خود را آنچنان زیر ذرهبین میبریم و بزرگنمایی میکنیم که انگار آسمان به زمین آمده است. چنان زمین و زمان را با آسمان و ریسمان کردن به هم میبافیم که خودمان هم متوجه نمیشویم دقیقاً کجای کار ما ایراد داشته است یا چنان آینده را پیشبینی میکنیم و برای آن برنامههای میلیونری میریزیم که انگار نه انگار هیچ کس از یک ثانیه بعد خود هم مطمئن نیست. اما این وسط چه بر سر حال میآید را نمیدانیم و اصلاً برای ما اهمیت ندارد.
هر شبانهروز ۸۶۴۰۰ ثانیه وقت داریم
حواسمان نیست این حال همان آیندهای بوده که روزی برای آن برنامهها داشتیم یا قرار است گذشتهای شود که هزاران بار افسوس آن را خواهیم خورد. زمان حال همان هزینه است که برای رفتن به آینده باید پرداخت کنیم. خیلی وقتها هم از فرط بیکاری خسته میشویم و بیکاری به مهمترین کار اوقات ما تبدیل میشود. با وجود ۸۶۴۰۰ ثانیه باز هم از کمبود وقت شکایت داریم، با اینکه جز متر کردن اینستاگرام و تلگرام با پاهای خسته اعصاب و روان خود هیچ کار دیگری انجام نمیدهیم.
زمان برای ما عجب پتک سنگینی شده است. آنقدر خود را دستکم میگیریم که زمان میتواند بر ما حکمرانی کند. انگار نه انگار این ماییم که صاحب زمان هستیم و باید آن را اداره کنیم. ما هیچ وقت آنطور که باید از برگ برنده خود یعنی زمان لذت نمیبریم. اصلاً به ما یاد ندادهاند چگونه زمان خود را مدیریت کنیم و خودمان هم به دنبال یاد گرفتن آن نبودهایم. مدیریت زمان به اندازه راه رفتن، حرف زدن و نظم و ادب برای یک انسان اهمیت دارد. اگر شما اطلاعات زیاد و تحصیلات داشته باشید، اما به مدیریت زمان خود اهمیت ندهید دیگر هیچ چیز به داد شما نخواهد رسید.
مدیریت زمان همان چیزی است که موفقترین انسانها و ثروتمندترین افراد جهان از آن به عنوان برگ برنده خود نام میبرند. آنها میدانند چه زمانی باید چه کاری را انجام دهند یا ندهند. همین حکمرانی بر زمان است که برای آنها پلهپله موفقیت و ثروت به وجود آورده است. زمان اصلاً چیز ترسناکی نیست بلکه اگر زبان آن را یاد بگیرید میتواند بهترین رفیق راه شما باشد. قرار نیست از آن کابوسی بسازید و با آن مسابقه دو ماراتن داشته باشید که مبادا از آن عقب نمانید. فقط کافی است دل به دل آن بدهید تا رمز موفقیت را در گوش شما نجوا کند. زمان زیبندهترین ابزار در دست شماست. قرار است مسیر را برای شما زیباتر کند پس آن را یاد بگیرید. زمان زبان مخصوص خود را دارد. واج و آوا و حروف آن بر خلاف تصور عموم از ثانیه و دقیقه و ساعت ساخته نشده است بلکه لغتنامه آن با مسئولیتپذیری، تفکر و برنامهریزی نوشته شدهاند. اگر او را به حال خود رها کنید آنطور که میل دارد بر شما خواهد گذشت، اما اگر برای او برنامهای تنظیم کنید و به خوبی فرمان او را در دست بگیرید میتوانید مطمئن باشید که به مقصد امن خود خواهید رسید.
مدیریت زمان یعنی کفش مناسب برای قدمهای بزرگ زندگی
همه خوب میدانیم اگر کفش نامناسب بپوشیم هرگز از راه رفتن لذت نخواهیم برد و کل روز از درد پا شکایت خواهیم کرد. جامعه پزشکی پا را قلب دوم بدن مینامند و معتقد هستند کفش مناسب علاوه بر پا و زانو بر کمر و شادابی روحیه هم تأثیر دارد. مدیریت زمان هم مانند انتخاب کفش مناسب بسیار پر اهمیت است. اگر مدیریت زمان داشته باشید هرگز از برداشتن قدمهای بزرگ نخواهید ترسید و پای توان شما پر توان خواهد بود. اگر زمان را مدیریت کنید هرگز کمر تاب آوری شما از درد و خستگی خم نخواهد شد. اگر هوای زمان خود را داشته باشید او هم هوای حال و احوال شما را خواهد داشت. مدیریت زمان همان کفش آهنی است که میتوانید آن را به پا کرده و از ناهموارترین دغدغهها و دلمشغولیها با آسودگی خیال عبور کنید. زمان ضروریترین تغذیه زندگی است. زمان مانند آب مایه حیات است. گیاه زندگی ما با آب است که رشد میکند و سر زنده میماند. اگر در مصرف کردن این مایه حیات بیدقت باشیم کمکم دچار خشکسالی خواهیم شد، مغز ما ترک برمیدارد و میشکند و آمار گذر سال، ماه، هفته، روز و ساعت از دست ما خواهد رفت. اگر خشکسال شویم دیگر وجود ما تولید و کاشت و برداشتی نخواهد داشت و کمکم به یک مرده متحرک تبدیل میشویم. خشکسالی روحی بدترین اتفاقی است که میتواند برای یک انسان روی دهد. روح خسته زیر فشار کارهای روی هم انباشته شده و نتیجه مدیریت نداشتن مایه حیات یعنی همان زمان است. زمان میتواند چرخ سازندگی و تولید وجود یک انسان را در چرخش نگه دارد، اگر که به درستی مدیریت شود.
مدیریت زمان پلهای، امنترین مسیر ممکن است
برنامهریزی و مدیریت زمان نیازمند زیرسازی مناسب است. خشت اول همیشه مهمترین وسیله پیشبینی آینده یک عمارت است. اگر خشت اول را محکم و صاف بنا نهید میتوانید مطمئن باشید که عمارتی تا ثریا صاف خواهید داشت. مدیریت و برنامهریزی برای زمان باید پلهای باشد. پلهای بودن یعنی زیر و روی هر قدم یک جای پا گذاشته باشیم که اگر برنامه به مشکل برخورد از بالای عمارت زندگی به پایین پرت نشویم، بلکه فقط یکی دو پله خود را جابهجا کنیم. البته اگر به طور پلهای و بدون عجله حرکت کنیم قطعاً قدمهای بجا و اندازه پای خود خواهیم برداشت و پا جای نادرست نخواهیم گذاشت. برنامه پلهای یعنی قدم قبلی خود را به خوبی به خاطر داشته و از قدم بعدی خود مطمئن باشیم. زمان نه زودتر خواهد گذشت و نه دیرتر و آسانسوری طی کردن آن چیزی جز از دست دادن لذتهای هر طبقه نخواهد داشت. زمان را باید درست قدم زد و صحیح قدم برداشت.
زمان خریدنی نیست و آنچه از کف رود رفته است. زمان همان هزینهای است که باید برای حرکات خود در زمین بازی پرداخت کنیم، زیرا همه ما انسانها پای میز بازی زندگی نشستهایم و بر سر موفقیت و شکست خود بازی میکنیم. زمان مناسبترین برگ برنده است و بهترین مشاور که اگر با آن به درستی تا کنیم هرگز شکست نخواهیم خورد، بلکه او حرکتهای بعدی را به ما نشان خواهد داد و از هیچ امتیازی عقب نخواهیم ماند. فقط کافی است زمان را زمانبندی کنیم تا هنگام جابهجا کردن مهرهها را از دست ندهیم. یک حرکت بیموقع و نابهجا میتواند چند امتیاز ما را عقب اندازد.
حواسمان باشد ما شاه این زمین بازی هستیم و زمان وزیر ماست. وزیر خود را به خوبی درک کنیم تا او هم به نیکی با ما سخن بگوید و ما را راهنمایی کند. پیشبینی کردن و پیشگویی را کنار بگذاریم، زیرا جز پروردگار عالم کسی دیگر از آینده ما با خبر نیست و خداوند بهترین چراغ راه یعنی زمان را در دست ما قرار داده است. حواس خود را جمع و برنامهریزی کنیم، با چشم قدم برداریم و بر خداوند توکل داشته باشیم. مطمئن باشیم که هیچ قدم درست و به جای ما بیجواب نخواهد ماند اگر به موقع آن را برداشته باشیم.