کد خبر: 955205
تاریخ انتشار: ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۸ - ۰۱:۳۸
پسر جوانی که از یکسال قبل به اتهام قتل دوستش در بازداشت به سر می‌برد مدعی است که مقتول به وی تعرض کرده بود. متهم ۲۴‌ساله که آرش نام دارد، می‌گوید به خاطر غروری که داشته حاضر به طرح ماجرا نزد خانواده‌اش یا شکایت علیه او در اداره پلیس نشده بود.
سرویس جامعه جوان آنلاین: به گزارش خبرنگار ما، نداشتن ارتباط دوستانه والدین با فرزندانشان سبب می‌شود تا آن‌ها هنگام مواجهه با معضلات از طرح آن در خانواده پرهیز کرده و گرفتار مشکلاتی شوند که ممکن است به متلاشی شدن کانون خانواده منجر شود. در پرونده‌ای که نهم خرداد‌سال گذشته در پلیس تهران مطرح شد زن جوانی مأموران را از ناپدید شدن ناگهانی پسرش کیوان باخبر کرد. او گفت: «امروز عصر پسرم با یکی از دوستانش به نام آرش از خانه بیرون رفت، اما هر چه منتظر ماندیم، بازنگشت. نگرانم اتفاق بدی افتاده باشد.»
بعد از مطرح شدن شکایت، مأموران پلیس در اولین گام از آرش تحقیق کردند. آرش در بازجویی‌ها به قتل دوست ۲۴‌ساله‌اش اعتراف کرد و گفت: «کیوان بار‌ها مرا اذیت کرده بود به همین دلیل تصمیم گرفتم با او صحبت کنم. روز حادثه او را سوار ماشینم کردم و در راه فرودگاه امام سر صحبت را باز کردم که مشاجره‌مان بالا گرفت و او را با ضربات چاقو به قتل رسانده و جسدش را سوزاندم.» بعد از کامل شدن تحقیقات متهم صبح دیروز در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران مقابل قاضی قربان‌زاده پای میز محاکمه ایستاد. پس از اینکه اولیای‌دم درخواست قصاص کردند متهم در جایگاه قرار گرفت و با قبول جرمش گفت: «در بازجویی‌ها حرفی نزدم، اما حالا می‌خواهم حقیقت را بگویم، مقتول با من رابطه داشت و من از این وضعیت خسته شده بودم به همین دلیل او را به قتل رساندم. من و مقتول از دوران مدرسه با هم آشنا شدیم. او قابل اعتماد مسئولان مدرسه بود به همین خاطر کلید بعضی دفاتر مدرسه را داشت تا اینکه فهمیدم به سؤالات امتحانی دسترسی دارد. این شد که سراغش رفتم و باب دوستی ما باز شد. رفاقتمان ادامه داشت و به خانه آن‌ها رفت و آمد داشتم تا اینکه یکی از عکس‌های خصوصی‌ام به دستش افتاد و او با تهدید به انتشار عکس به من تعرض کرد.» متهم ادامه داد: «مدتی بود که متوجه شده بودم مقتول برای خواهرم هم ایجاد مزاحمت می‌کند. روز حادثه با ماشین دنبال مقتول رفتم و بعد از اینکه سوار شد به طرف فرودگاه امام رفتیم. در راه با او صحبت کردم و، اما دوباره تهدیدهایش شروع شد که این بار عصبانی شدم و یک مشت به سر و صورتش زدم. گویا دندان و بینی او صدمه دید به همین خاطر به محض اینکه دستش را از روی صورتش برداشت یک ضربه با چاقو زدم. ساعت‌۲ نیمه‌شب بود که از ترس جسد را به حاشیه مسیر بردم و از باک ماشین کمی بنزین کشیدم. بعد از کندن یک چاله جسد را داخل آن انداختم سپس بنزین را ریختم و کبریت زدم. قصد سرقت نداشتم و فقط برای گمراه کردن پلیس کیف و انگشتر مقتول را برداشتم و فرار کردم.»
در پایان هیئت قضایی وی را به پزشکی قانونی معرفی کرد، همچنین قرار شد تحقیقات تکمیلی انجام شود تا در جلسه بعدی آخرین دفاع متهم و وکیل وی اخذ شود.
 
گفت و گو با متهم
چند خواهر و برادر داری؟
فقط یک خواهر دارم و تک پسر خانواده هستم.
شغلت چه بود؟
در یکی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای معروف در یک لباس فروشی کار می‌کردم، اما پدرم نظامی بود و پیگیر بود مرا در ارتش مشغول کار کند.
چرا این مشکل را با خانواده‌ات در میان نگذاشتی؟
(سکوت و گریه متهم)
چرا مراجع انتظامی و قانونی را در جریان نگذاشتی؟
متهم در اینجا گفت: نمی‌تواند صحبت کند و خودکار را گرفت و روی کاغذ نوشت: «غرور لعنتی!»
 
نگاه کارشناس
خانواده‌ها نظارت بر فرزندانشان را جدی بگیرند
قاضی قربانزاده
رئیس شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران
‌ برای جلوگیری از این قبیل حوادث تلخ، جوانان باید به هر کسی اعتماد نکنند. فرض اینکه فرد چهره موجه و خانواده مورد اعتمادی دارد قطعیت دوستی موفق نیست، همانطور که در این پرونده مقتول شخص قابل اعتمادی برای مدرسه و مدیرانش بود. همچنین بلافاصله بعد از رفاقت باب رفت و آمد به خانه همدیگر را باز نکنند در صورت اصرار برای رفت و آمد در خلوتی خانه نباشد و حتماً بزرگتر‌ها حضور داشته‌باشند. به خصوص در خانه‌هایی که خیلی موازین شرعی رعایت نمی‌شود. اگر خدایی نکرده در شرایط تهدید و تعرض قرار گرفتند فساد کمتر را انتخاب کنند. به طور مثال در این پرونده اگر متهم لو رفتن عکس‌هایش را بر درخواست مقتول مقدم می‌دانست الآن در این جایگاه قرار نمی‌گرفت و در جای مدعی بود. این نکته را هم در نظر بگیرید که دوستی‌ها زمانبر است و در اثر رفت و آمد و صحبت‌ها شکل می‌گیرد. در این پرونده مقتول بار‌ها از متهم پول گرفته بود و برای دوستانش خرج کرده بود. اگر متهم هشیار بود، می‌توانست مقتول را به خوبی بشناسد و خیلی زودتر جلوی این دوستی را بگیرد از همین رو جوانان در صورت احساس هر گونه خطر و تهدید حتماً آنرا به فرد قابل اعتمادی اطلاع دهند. بهترین مرجع، مشورت با بزرگتر‌های قابل اعتماد از جمله پدر و مادر و مرجع بعدی پلیس است.
خانواده‌ها هم باید هوشیار باشند و اعمال نظارت بر رفتار فرزندان و گزینش دوستان آن‌ها داشته‌باشند. اگر فرزندان در حد و حریم لازم با پدر و مادر خود راحت باشد و در صورت بروز مشکل آن‌ها را مطلع کنند، می‌توانند سر بزنگاه از خیلی حوادث جلوگیری کنند و شأن و آبروی خانواده را حفظ کنند، اما امروزه پدر و مادر‌ها آنقدر خود را درگیر کرده‌اند که حتی فرصت یک صحبت عادی با فرزندان را ندارند و از اوضاع و احوال فرزندانشان بی‌خبر هستند. موضوع بعد درباره اعتماد‌سازی در فرزندان است. خانواده‌ها وقتی را اختصاص دهند تا با فرزندشان به صورت خودمانی از اتفاقات هفته صحبت کنند و این مهارت را داشته باشند تا خودمانی‌ترین و محرمانه‌ترین مسائل را از زبان فرزندان بشنوند. در واقع آن‌ها را توجیه کنند تا در صورت بروز هر مشکلی قبل از مراجعه به دوست یا هر مرجع دیگر سراغ خانواده بیایند. این موضوع مهم را هم باید مد‌نظر داشت که رمز گذاری تلفن همراه و لپ‌تاپ و... در یک خانواده معنا ندارد. اولین مفهوم این کار یعنی عدم اعتماد اعضای خانواده است. در صورت رمز گذاری حتماً خانواده نظارت لازم را داشته باشند. خانواده‌ها در وقت خوابیدن فرزندان حتی بیداری آن‌ها در اتاقشان نظارت داشته باشند. امروز که با زدن یک دکمه در ثانیه‌ای از زمان راه به صحنه‌های مستهجن پیدا می‌شود این نظارت ضروری است. ضرورت دارد که والدین فرزندانشان را در مورد تهدیدات و خطرات موجود توجیه و هشیار کنند در واقع اقدامات پیشگیرانه‌ای داشته باشند. همانطور که در خرید یک لوازم خانه دقت می‌شود تا مبادا ضرری متوجه ما نشود باید در دوستی فرزندانمان نیز دقت و تجسس کنیم تا آبروی خانواده لکه‌دار نشود.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار