کد خبر: 958623
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ - ۰۰:۰۹
حرف نزدن و یک گوشه نشستن به معنی کودک خوب بودن نیست
کودکی در گوشه تاریکی از اتاق افکار خود نشسته است و با صدایی خسته سر غصه‌ها و تنهایی‌هایش داد می‌زند. کودک از ندیده شدن، نامرئی بودن، خاموش بودن و تنها ماندن خسته شده است.
نگین خلج سرشکی
سرویس سبک زندگی جوان آنلاین: کودکی در گوشه تاریکی از اتاق افکار خود نشسته است و با صدایی خسته سر غصه‌ها و تنهایی‌هایش داد می‌زند. کودک از ندیده شدن، نامرئی بودن، خاموش بودن و تنها ماندن خسته شده است. او خود را آدم آهنی صدا می‌زند. چون همیشه به منفعل و اسباب بازی بودن برای پست‌های اینستاگرامی پدر و مادر عادت کرده است. کودک به جای اینکه آغوش گرم والدین خود را تجربه کند فقط تعداد قلب‌های سرد اینستاگرامی آن‌ها را مشاهده کرده است. او آنقدر برای خوب بودن جنگیده است که ظاهری پنج ساله، اما باطنی ۵۰ ساله دارد. آنقدر به او اجازه حرف زدن و سر و صدا کردن نداده‌اند و آنقدر همیشه بچه خوب مامان بوده که انگار تا به حال زبان نداشته و حرفی یاد نگرفته است.

والد بی‌حوصله امروز، فکر می‌کند بچه فقط باید یک گوشه بنشیند و نقاشی بکشد و گاهی چیزی بخورد، اما بچه اگر حرف نزند، جیغ نکشد و داستان تخیلی تعریف نکند، به طور حتم خواهد مرد. او می‌شود کودکی با کالبد و جسم زنده و روحی مرده و همین قدر این ماجرا ترسناک است. باغبان اگر به گل و گیاه خود آب ندهد و دستی بر سر و روی آن‌ها نکشد، دیگر باغبان نیست، بلکه قاتل شده است. اگر حوصله سر و صدای بچه را ندارید و فقط او را برای بازی کردن می‌خواهید، بهتر است عروسک بخرید. چون کودک افسرده امروز می‌تواند نوجوان و جوانی باشد که به راحتی خودکشی می‌کند و از نفس خود می‌گذرد. کودک محبت ندیده امروز می‌تواند بزرگسال بی‌عاطفه و سرد فردا باشد. کودک را ما به این دنیا دعوت می‌کنیم و خداوند این موجود شگفت‌انگیز را به ما امانت داده است و نابود کردن روح این امانت، رسم امانتداری نیست. کودک نیاز دارد دیده و شنیده شود تا بتواند روزی خود را در جامعه ابراز کند. کودکی که از پدر و مادر خود خجالت بکشد، در آینده از همکلاسی، همکار و همسر خود هم خجالت خواهد کشید. کودک اگر همیشه منفعل و فرمانبردار باشد، به حقیر بودن عادت خواهد کرد و عزت نفسش را هرگز نخواهد شناخت. انسانی که آگاهی و شناخت نسبت به عزت نفس خود نداشته باشد، معلوم نیست به چه کار‌هایی دست خواهد زد. عزت نفس را باید از همان دوران کودکی به فرزندان آموخت. باید به کودک اجازه داده شود تا خود را ابراز کند و بداند برای هدفی مهم به این دنیا آمده است. کودک اگر عزت نفس و خودباوری را یاد نگرفته باشد، هرگز به دنبال هدف زندگی نخواهد رفت. او باید پا‌های خود را برای قدم برداشتن در راه‌های موفقیت آماده کند و کودک منفعل هیچ وقت راه نخواهد رفت و همیشه باری بر دوش دیگران خواهد بود. نوجوان اگر فعال باشد، نظر بدهد و انتخاب کند به طور قطعی مسئولیت‌پذیری را یاد خواهد گرفت، اما اگر منفعل و خاموش باقی بماند و همیشه به وجود پدر و مادر برای انجام کارهایش عادت کند، هرگز معنی مسئولیت‌پذیری را متوجه نخواهد شد.

نوجوان باید حرف بزند تا قوه تفکر و تکلم خود را تقویت کند وگرنه حل مسئله در آینده برای او مشکل خواهد بود. او تمام لوازم برای شاد بودن و خوشبخت بودن را در دست دارد، پس نباید با بی‌حوصلگی و کج خلقی دستش را ببندیم. ما حق نداریم باعث افسرده بودن و تنها بودن او شویم. اگر فکر می‌کنید کودک نمی‌تواند درک و تحلیل کند، باید بدانید که در اشتباه هستید و او به اندازه خود قدرت تفکر دارد و خوب می‌داند فرق بین آدم آهنی بودن و آدم واقعی بودن در چه چیزی است. اگر همیشه مهره بی‌اثر زندگی باشد به مات شدن عادت خواهد کرد. والدین وظیفه دارند به او نشان دهند سوار بر اسب رؤیا‌ها شدن و تاختن در زمین خوشبختی یعنی چه. او باید بداند زندگی فقط خاکستری نیست و رنگ‌های متنوعی دارد. باید بداند تابلوی زندگی‌اش را می‌تواند رنگی ترسیم کند و تمام رنگ‌های دنیا در تاریکی اتاق او خلاصه نمی‌شوند. مجموعه‌ای از حرف‌ها مثل تبر شده‌اند و ریشه کودک را از ته می‌زنند. وقتی به پسر بچه می‌گویید: «مرد که گریه نمی‌کند» ریشه احساسات او را از بین می‌برید. مگر مرد‌ها دل ندارند یا هیچ غم و خستگی را درک نمی‌کنند؟ وقتی به دختر بچه خود می‌گویید: «دختر و ماشین بازی؟!» ریشه و قدرت توانایی زن را در دید او از بین می‌برید. مگر خانم‌ها سوار ماشین نمی‌شوند و رانندگی نمی‌کنند؟ مانند این جمله‌ها را زیاد برای کودکان خود به کار می‌بریم و به آن‌ها یاد می‌دهیم که گریه کردن مخصوص زن‌ها و نشانه ضعف است و ماشین سواری به درد مرد‌ها می‌خورد و از توانایی‌های زن خارج است.

بی‌شک خود ما باعث می‌شویم کودک امروز ما به بزرگسال تک بعدی و تنگ نظر فردا تبدیل شود. اینکه با چنین حرف‌هایی بین زن و مرد تبعیض به وجود بیاوریم، اصلاً مدل و سبک تربیتی مناسبی نیست و فقط کودک را مبتلا به کج فهمی کرده‌ایم. او با هر جنسیتی می‌تواند موفق باشد و از آن مهم‌تر باید یاد بگیرد که انسانیت به زن و مرد بودن نیست، بلکه باید دید و قلب باز داشته باشد. والدین نباید با چنین کلماتی روح و تفکر فرزند خود را سنگین کنند، چراکه حرف‌ها بار معنایی متفاوتی دارند و ممکن است آن حرف را در یک لحظه بگوییم و رد شویم، اما اثر مخرب آن در روح و روان فرزندمان بسیار ماندگار و دائمی است. گاهی فکر می‌کنیم حتماً باید دو گروه خوب‌ها و بد‌ها تشکیل بدهیم و هر وقت رفتار کودک مخالف نظر ما بود، او را به جهنم بد‌ها بفرستیم. بهشت و جهنم را ما نمی‌توانیم مشخص کنیم. چون خود ما از این قانون مستثنی نیستیم و جهنم کردن زندگی یک کودک با چنین حرف‌هایی بدترین اشتباه روی زمین است. ما افکار بچه را مسموم می‌کنیم و ذره ذره او را می‌کشیم. اینکه او همیشه بگوید چشم، اصلاً معنای خوب بودن نمی‌دهد، بلکه آدم خوب کسی است که بتواند به موقع نه و چشم بگوید. بهتر است به جای پر کردن افکار کودک با قوانین بی‌معنی، سعی کنیم قوه درست انتخاب کردن را به او آموزش دهیم.

حرف نزدن و یک گوشه نشستن به معنی کودک خوب بودن نیست. انسان می‌تواند حرف خوب بزند و خوب حرف بزند. پس بهتر است فرق این دو را به او یاد بدهیم. فریاد زدن هنگام بازی به معنی پسر بچه و دختر بچه بد بودن نیست. کودک اگر هنگام بازی تخلیه نیرو نکند، ممکن است این نیرو به عقده و سرخوردگی تبدیل شود. اگر کودک همیشه ساکت و بی‌حرف باشد، هرگز یاد نمی‌گیرد کی سکوت کند و کی حرف بزند یا چه بگوید و چه نگوید. پدر و مادر همیشه مضطرب، قطعاً یک کودک همیشه نگران تربیت می‌کنند. نیازی نیست همه کار‌های او را شما انجام دهید، چراکه او خودش عقل و دست و پا دارد و باید از آن‌ها استفاده کند. والد همیشه نگران و مقرراتی به کودک خود یاد می‌دهد زندگی فقط و فقط در چارچوب قانون‌های تو امن است و در غیر این صورت باید نگران و مضطرب باشی. والد مضطرب لذت تجربه کردن را از فرزند خود منع می‌کند و کودک نمی‌داند کی هیجانی شود و کی نشود. اضطراب و افسردگی کودکان مسئله جدید و معضل نو ظهوری است. قدیمی‌تر‌ها اجازه می‌دادند تا کودکی کردن دوران خود را طی کند و به تقویم رشد زیستی اعتقاد داشتند ولی والدین امروزی به اصطلاح، مغز خود را با اطلاعات تربیتی در تلگرام و اینستاگرام پر کرده‌اند، اما غافل هستند بهترین راه تربیتی این است که اجازه دهند کودک مسیر خود را طی و طبق طبیعتش رفتار کند. فرزند ما از سنگ و آهن نیست. پس قلب و روح و فکر دارد و همه چیز را درک می‌کند. درک کودک را از بین نبریم و او را غرق در شادی کنیم. کودک را گوشه اتاق تنهایی‌هایش رها نکنیم. هیولا‌هایی در آن گوشه و کنار‌ها در انتظار او هستند.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار