فلسفه وجودی استعمار و نظام سلطه؛ استحمار و به بند کشیدن کشورها و ملتها با هدف استثمار و تسلط بر سه گنج بزرگ مشتمل بر منابع و معادن سرزمینی، نیروی انسانی مطیع، مستعد و ارزان و بازار مصرف کشورها است و آموزههای دینی و عقلانی و تجربه تاریخی نشان داده که نظام سلطه در مواجهه با کشورها به کمتر از سلطه و پایمال کردن عزت و هویت دینی بسنده نخواهد کرد.
اگر ملاحظه میشود که مستکبران بر نشستن بر سر میز مذاکره اصرار میکنند به این علت است که میز مذاکره و گفتوگو بر پایه خدعه و نیرنگ بنا نهاده شده و یکی از بهترین، کم هزینهترین، پر منفعتترین و کمخطرترین راههای تحمیل خواستههای نظام سلطه بدون خشونت است و در منطق استکبار و بر سر میز مذاکره مطلقاً چیزی به نام معامله برد برد معنا ندارد و تصور اینکه بتوان بر سر میز مذاکره از زورمداران و قدرتهای غربی، امتیازی مناسب اخذ شود تصوری خام و ناشی از سهل اندیشی و عدم شناخت نظام سلطه است. استثمارگران میز مذاکره را به کشور هدف تحمیل میکنند تا با نشان دادن در باغ سبز و وعدههای پوچ و نسیه، ابتدا مقاومت و ایستادگی مردم و مسئولان را درهم بشکنند و سپس از طریق دوگانه «یا سازش و پیشرفت یا مقاومت و نابودی» در جمعیت مردم تفرقه انداخته و با دوقطبی کردن مردم خواستههای خود را بر کشور هدف تحمیل کنند.
تجربه قرن اخیر نشان داده تمامی کشورهایی که بر سر میز مذاکره با نظام سلطه نشستهاند بدون استثنا بازنده اصلی این میدان بوده و چیزی جز از دست دادن عزت و استقلال خود نصیبشان نشده است. سرنوشت ملت مظلوم فلسطین در تن دادن به مذاکرات و پیمانهای کمپ دیوید و اسلو نمونه روشن و شفاف این مدعا است. کم نبودهاند کشورها و دولتهایی که در قمار مذاکره و سازش، همه حیثیت و عزت خود را معامله کرده و از صفحه شطرنج سیاسی نظام سلطه محو شدهاند. سرگذشت و سرنوشت یاسر عرفات برای مردم فلسطین بسیار عبرتآموز است و به همین دلیل مردم این کشور راه مقاومت را در پیش گرفته و با تغییر صحنه جنگ از انتفاضه جنگ با سنگ به میدان جنگ با موشک تغییر وضعیت داده و عرصه را بر رژیم منحوس و کودک کش صهیونیستی تنگ و به راحتی از دشمن از موضع قدرت امتیاز میگیرند. محمد مرسی که چند روز پیش جانش را بر سر این قمار و اعتماد به شیطان بزرگ و قارونهای منطقهای گذاشت نیز از همین نمونههاست. مواضع غلط مرسی و اعتمادش به امریکا به تمام ملل آزاده ثابت کرد که اعتماد به دشمن هم حماقت است هم خیانت به آرمانهای ملی است.
نقطه مقابل مذاکره و سازش؛ مقاومت و ایستادگی است که علاوه بر استدلال و حجت دینی و قرآنی، عقلاً و منطقاً و به تجربه ثابت شده که هزینههای ایستادگی و مقاومت در قیاس با هزینههای سازش بسیار اندک و ناچیز است و مردم ما که تجربه ارزشمند برجام و نامردی و عهدشکنی شیطان بزرگ را با خود همراه داشته و با قاطعیت تصمیم گرفته در مقابل قلدری و زیادهخواهی نظام سلطه ایستادگی کند.
امروز اقدام فرزندان ملت در دفاع از سرزمین و ساقط نمودن پهپاد جاسوسی امریکا، نماد روشنی از وحدت و همدلی ملت ایران برای حفظ عزت و اقتدار بر مبنای حکمت و مصلحت است و همین وحدت بیمثال سبب عقب نشینی دشمن و قارونهای منطقهای شده است. نانسی پلوسی رئیس مجلس نمایندگان امریکا با جدیت سران کاخ سفید را از جنگ برحذر داشته و میگوید «باید در مورد ایران محتاطانه رفتار کنیم»، در همین حال، سایر سیاستمداران امریکایی نیز به دونالد ترامپ علیه خطر ورود سهوی یا تصادفی به جنگ با ایران هشدار دادهاند. تردیدی نیست که بزرگترین و مؤثرترین سلاح کاربردی ایران در برابر امریکا وحدت و همدلی است و امریکا در برابر اتحاد مردم ایران هیچ راهی جز عقبنشینی ندارد و از این روست که ترامپ نیز در مصاحبه به فاکس نیوز صریحاً اعلام میکند به هیچ وجه قصد جنگ با ایران نداریم و پمپئو هم به تبعیت از ترامپ جنگ را به ضرر امریکا میداند و عادل الجبیر وزیر خارجه رژیم سعودی حاکم بر حجاز نیز از ادبیات جنگ فاصله میگیرد. فرزندان سلحشور ملت در ساقط کردن پهپاد متجاوز امریکا صریحاً این پیام را به جهان مخابره کردند که بر سر امنیت مردم و حراست از تمامیت ارضی کشور اهل معامله و کوتاه آمدن نیستند. مردم ایران امروز قدردان این سلحشوری و اقدام به موقع بوده و با تمام وجود از ایستادگی و مقاومت رزمندگان شیردل خود حمایت میکنند. اگر در مذاکره مجبور به واگذاری بخشی از ظرفیتها و توانمندیها به دشمن هستیم، در مقاومت و ایستادگی نهتنها امتیازی به دشمن داده نمیشود بلکه هر روز سبب توسعه عمق استراتژیک نظام اسلامی شده تا جایی که به گفته آقای پوتین هیچ اقدامی در منطقه غرب آسیا بدون نظر جمهوری اسلامی ایران قابل انجام نیست. امروز به برکت مقاومت فعال کام مردم شیرین و کام دشمن تلخ شده است.