در آستانه سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، برخی رسانهها خبری را منتشر کردند مبنی بر اینکه سازمان اطلاعات و امنیت ترکیه هشت نفر را به اتهام تشکیل باندی برای ترور یک بازرگان صهیونیست- ترکیهای ساکن استانبول شناسایی و دستگیر کرده است. روزنامه ترکیهای صباح در این مورد نوشت که افراد دستگیر شده، مأمور ایران برای کشتن تاجری به نام یائیر گِلِر بودند و هدفِ آنها گرفتنِ انتقام ترور شهید محسن فخریزاده بوده است. احمد کاظمی، کارشناس مسائل قفقاز در گفتوگوی اختصاصی با «جوان» در تشریح ابعادی از این واقعه، آن را تلاش آنکارا برای جلب حمایت صهیونیستها ارزیابی کرد.
طرح اقدامات علیه ایران درباره نقشآفرینی در ترور در ترکیه مسبوق به سابقه است؟
طرح ادعا مبنی بر تلاشهای ایران برای تعقیب مخالفان و ترور برخی چهرههای اسرائیلی در ترکیه از مهرماه شروع شد که به ادعای رسانههای ترکیهای، تیمی وابسته به ایران در شهر وان در پی ربایش یک فعال ضد ایرانی یا خلبان نیروی هوایی بودند و در موردی دیگر، اول بهمن مطرح شد که در شهر زونگولداغ تیمی شانزده، هفده نفری در پی ربودن این فرد ضد ایرانی بودند و مورد اخیر در شهر استانبول، در واقع اساساً در تحلیل موارد قبلی به رسانههای مشخص مثل صباح و العربیه یک موج تبلیغی را علیه تحرکات ایران مطرح کردند.
به طور مشخص آیا نمونهای در زمینه ربط دادن اقدامات اینچنینی به ایران را مدنظر دارید؟
طرح این موضوع در روزهای ۲۱ و ۲۲ بهمن حائز اهمیت است. عمدتاً صاحبنظرانی که تحولات ترکیه را دنبال میکنند، نوع آرایش رسانهای را به ترور اوغور ممجو، روزنامهنگار افشاگر و شناخته شده ترکیه در سال ۱۹۹۳ در آنکارا که با بمب جلوی منزلش ترور شد که در رسانههای ترکیه، ایران را به نقش داشتن در این ترور متهم کردند، اما سندی در این زمینه نداشتند و این ترور در دسته ترورها با عامل نامشخص قرار گرفت. ولی بعداً مشخص شد که سازمان امنیت ترکیه (میت) در نامهای برای نخستوزیری ترکیه اعلام کرده که ترور اوغور ممجو را یک تیم شش نفره موساد در آنکارا صورت دادند و دلیل آن هم به افشای کمکهای مالی موساد به گروههای ضد ترکیهای از جمله پ. ک. ک ربط داشته و سازمان میت هم به خاطر اینکه این خبرنگار در افشاگری راجع به ارتباطات سرویسهای امنیتی ترکیه با پ. ک. ک نقش داشته، به راحتی گذاشته که موساد کارش را انجام دهد؛ بنابراین به نظر میرسد که همان سناریو درباره گلر در استانبول دیده میشود.
نقش رژیم صهیونیستی را در این زمینه تا چه حد پررنگ میبینید؟
نخست اینکه با تحرکات اخیر در زمینه تعمیق روابط ترکیه با اسرائیل ارتباط دارد. البته من نمیخواهم از واژه عادیسازی استفاده کنم، اما روابط دو طرف از مدتها پیش و به ویژه از سال ۱۹۹۶ رو به گسترش بوده، ولی در بازنمایی رسانهای و تبلیغاتی ترکیه و اسرائیل طی ۱۰ سال اخیر به ویژه از سال ۲۰۱۰ که موضوع حمله به کشتی کاروان آزادی مطرح بود و ۱۰ نفر ترکیهای کشته شدند و موضعگیریهای عمدتاً دیپلماتیک و رسانهای از جمله سال ۲۰۱۸ در زمینه تحولات غزه، روابط از منظر رسانهای دچار سلسله تغییراتی شده بود، اما در اصل روابط که شامل مسائل اقتصادی و نظامی بود، تغییری ایجاد نشده بود. هیچ قراردادی تعلیق یا لغو نشد و کنترل دفتر موساد ادامه داشت و حتی ترکیه حاضر نشد که اسناد مالکیت فلسطینیها را که در آرشیو عثمانیها قرار دارد در اختیار فلسطینیها قرار دهد.
آیا این تحول در رابطه با تلآویو، در تحولات داخلی ترکیه هم ریشه دارد؟
ترکیه در پی گسترش روابط خود با مقامات اسرائیلی است. از جمله تماس تلفنی اردوغان با مقامات این رژیم و پیشبینی سفر رئیس این رژیم به ترکیه در همین راستاست. ترکیه ژوئن ۲۰۲۳ عرصه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی است و نظرسنجیها از افت محبوبیت اردوغان و حزب عدالت و توسعه حکایت دارد و در صورت ادامه همین وضعیت، امکان شکست حزب و یا اینکه نتواند به صورت تک حزبی دولت تشکیل دهد، وجود دارد؛ بنابراین دولت ترکیه در این مقطع تلاش میکند که به نوعی با استفاده از سرمایهگذاریهایی که از دیگر کشورها جلب کند، این وضعیت را تغییر دهد، برای همین است که در چند ماه گذشته به سمت امارات رفته است و برای اینکه بتواند حدود ۲۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری از امارات دریافت کند، در سیاست خارجی خودش که مبتنی بر اخوانیگری است، چرخشی انجام داده است و راجع به اسرائیل هم به نظر میرسد که از همین منظر نگاه میکند و طرح نوعی فرافکنی افکار عمومی از علل تعمیق روابط آنکارا و اسرائیل و خوش خدمتی به اسرائیل است. ضمن اینکه ترکیه با توجه به ضعف در مباحث انرژی در جنوب شرق دریای مدیترانه میکوشد از انزوا خارج شود که البته با توجه به قرائن موجود، چنین تغییری بعید به نظر میرسد، اما به نظر میرسد که مقامات ترکیه با طرح همین ادعاهای بیاساس تلاش دارند افکار عمومی را از واقعیت موضوع منحرف کنند و به نوعی به محافلی از ترکیه مربوط میشود که از هر موقعیتی برای تخریب مناسبات رو به رشد ایران و ترکیه استفاده میکنند.
با توجه به سفر پیش روی آقای اردوغان به ایران، دستگاه دیپلماسی ایران باید چه رویکردی داشته باشد؟
روابط ایران و ترکیه هم برای دو طرف هم برای طرف ثالث از اهمیت زیادی برخوردار است مقابله با تهدیدات مشترک با محوریت تجزیه و کانونهای واگرایی در منطقه اهمیت دارد به همین دلیل است که کشورهای ثالث مانع حرکت ایران به سمت رابط راهبردی شوند. از سال ۲۰۱۵، ایران برای توسعه مبادلات تجاری به ۳۰ میلیارد در سال برنامهریزی کردند؛ که محقق نشد. در حال حاضر هم به دلایلی که اشاره کردم و هم اینکه ایران این نوع روابط را پیگیری کرده و در حال حاضر با توجه به بحران اوکراین، متشنج شدن فضای امنیتی و سیاسی در دریای سیاه، مجموعه تحولات قفقاز در دو سال اخیر، منافع ترکیه و ایران در این است که روابط خود را بیش از پیش گسترش دهند و آن را فدای سودهای مقطعی از جمله روابط با اسرائیل نکنند. از این رو به نظر میرسد که بزرگترین چیزی که ضروری به نظر میرسد و در سفر آتی اردوغان هم میتوان آن را مطرح کرد، تعریف سند راهبردی مناسبات ایران و ترکیه است که در آن تمامی جنبههای ظرفیت توسعه مناسبات مورد توجه قرار گیرد.