کد خبر: 1229746
تاریخ انتشار: ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۴۰
با زرنگی تمام سعی میکنه نام برند تمام دستگاه‌های تولید دیود رو ببینه و به خاطر بسپاره. از اون کارخونه میاد بیرون و اسم اون برندای سازنده دستگاه تولید دیود رو سرچ میکنه و میفهمه همشون توی چین هستند

 جوان آنلاین: پیمان محمدیان در کانال تلگرامی خود نوشت: یه جوون یزدی تصمیم میگیره توی یزد دیود بسازه و ساختن دیود در انحصار چهار کشور بوده فقط. میره چین و به کارخونه تولید دیود میگه من میخوام در حجم بسیار زیاد دیود ازتون بخرم ولی باید خط تولید شما رو ببینم تا مطمئن بشم تولید کننده‌اید و دلال و واسطه نیستید، اونا قبول نمی‌کنند، اما با اصرار زیاد این جوون و از اونجا که قصد خرید حجم بالا داشته قبول می‌کنند از مرکز محرمانه تولید دیود یه بازدید خیلی خیلی کوتاه داشته باشه. 
توی اون بازدید با زرنگی تمام سعی میکنه نام برند تمام دستگاه‌های تولید دیود رو ببینه و به خاطر بسپاره. از اون کارخونه میاد بیرون و اسم اون برندای سازنده دستگاه تولید دیود رو سرچ میکنه و میفهمه همشون توی چین هستند. میره پیش اونا و میگه من ماشین‌های شما رو میخوام، اون‌ها با تعلل میگن اوکی فقط حق نداری ماشین‌ها رو از چین خارج کنی و این هم میگه اوکی. بعد از مدتی ماشین‌ها رو میسازند و اینم با هزار ترفند پیچیده و جابه‌جایی موفق میشه اون ماشین‌ها رو بیاره یزد و شروع بکنه به تولید دیود، کار رو شروع و دیود‌ها رو تولید می‌کنند، دیود‌ها روشن میشن ولی رنگشون خیلی افتضاح میشه. 
این‌ها بعد کلی بالا و پایین می‌فهمند برای ساختن رنگ‌های آفتابی و مهتابی (می‌خواستند لامپ کم مصرف و مدرن تولید کنند) باید ترکیب خاصی از فسفر‌های خاص رو ادغام و تزریق کنند به دیود ولی چه فسفری و چه ترکیبی؟ خدا داند. 
 زنگ میزنه به کارخونه سازنده و میگه از چه فسفرایی استفاده می‌کنید؟ اون میگه اولاً این موضوع کاملاً محرمانه است و ثانیاً تولیدکننده این دیود‌ها برادرمه و من اگه بهت بگم بهش خیانت کردم! میگن چیکار کنیم چیکار نکنیم؟ میرن از رو جعبه فسفر‌ها شماره تولیدکننده چینی فسفر رو گیر میارن. زنگ میزنن بهش و داستان رو میگن، اون میگه من نمیدونم واقعاً اون‌ها چه ترکیبی استفاده می‌کنند ولی میدونم از من میان چه فسفرایی می‌خرند. 
این هم میگه هر فسفری که کارخونه‌های تولید دیود ازت میخرن رو پولش رو میزنم بفرست فرودگاه امام. اونم میفرسته فرودگاه امام. فسفر‌ها رو برمیداره میاره کارخونه و میگه چند هفته بشینید و این‌ها رو در ضرایب مختلف با هم ترکیب کنید تا رنگ‌های درست در بیاد. بعد از مدت‌ها آزمون و خطا بالاخره ترکیب فسفری که آفتابی و مهتابی رو میسازه پیدا می‌کنند. 
حالا چرا اون فرد حاضر به این کارا شد؟ بخش خصوصی دوستان، بخش خصوصی! چون چند صد یا چندهزار میلیارد تومان این کار براش سود داشته. شما تصور کنید یه شرکت دولتی تولید لامپ و مهتابی، آیا مدیرعاملش براش یک پنجم این مورد دل میسوزونه و غیرت به خرج میده؟ نه! علاوه بر این، توی بخش خصوصی هم یه اصل خیلی مهم داریم و اون هم اینه که نباید وا بدید. باید بجنگید و به دست بیارید. این وا ندادنه به نظرم مهم‌ترین بخش این مسیر کارآفرینیه. مثل فخرالدین حجازی از یزد!

برچسب ها: داستان ، آموزش ، تولید
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار