کد خبر: 1228556
تاریخ انتشار: ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۲
در «رویداد مستندسازان علمی» مطرح شد
«رویداد مستندسازان علمی» همزمان با سالروز تولد دیوید آتنبرو، نویسنده، تهیه‌کننده، کارگردان و مستندساز مشهور بریتانیایی به کوشش کرسی ترویج علم یونسکو در ایران با همکاری انجمن ترویج علم ایران توسط گروه هنر و تجربه روز گذشته جمعه ۲۱ اردیبهشت در موزه سینما برگزار شد.

جوان آنلاین: «رویداد مستندسازان علمی» به بهانه زادروز تولد دیوید آتنبرو با پیشنهاد نامگذاری روز تولد آتنبرو به نام روز جهانی مستندسازان علم و طبیعت در تقویم جهانی برگزار شد.

«رویداد مستندسازان علمی» همزمان با سالروز تولد دیوید آتنبرو، نویسنده، تهیه‌کننده، کارگردان و مستندساز مشهور بریتانیایی به کوشش کرسی ترویج علم یونسکو در ایران با همکاری انجمن ترویج علم ایران توسط گروه هنر و تجربه روز گذشته جمعه ۲۱ اردیبهشت در موزه سینما برگزار شد.

اسماعیل میرفخرایی، رامین حیدری فاروقی، حامد شکیبانیا، عرفان خسروی مهمانان این رویداد بودند که مدیریت آن را سیاوش صفاریان‌پور برعهده داشت.

اکران مستند علمی «کاپیتان من» به کارگردانی سیاوش صفاریان‌پور و تهیه‌کنندگی بهرام رادان از برنامه‌های این رویداد بود.

صفاریان‌پور در ابتدای این رویداد گفت: از همان روز که گونه انسان خردمند روی زمین قدم گذاشت و بارقه هوشمندی در ذهن او روشن شد، خردمندی و قصه‌گویی دست در دستان هم نهادند تا ما به موجوداتی بدل شویم که توانایی زیستن فراتر از زمان خود و در دل اعصار را به دست آوریم. از همان نخستین روز‌ها با همان نخستین ابزار‌ها ما داستان‌های خود، تجربیات خود و یافته‌های خود را مستند کردیم و به آن دوام بخشیدیم.

او ادامه داد: ما امروز بر دوش و در آغوش تجربه‌های مستند شده و قصه‌های روایت شده آن‌ها ایستاده‌ایم که می‌توانیم کمی دورتر را کمی بهتر ببینیم. سنت انتقال دانش و تجربه و خردمندی به مدد قصه‌گویی که شاید بی‌اغراق ذات و ماهیت انسان را بیش از هر صفت و توصیف دیگری توضیح دهد، امروز اوج بروز آن را در کار و فعالیت مستندسازان جهان علم و طبیعت می‌بیند. اگر روزی بستر رسانه‌ای ما دیوار غار‌ها بود و عصاره رنگ گیاهان، امروز به مدد انقلاب‌های متوالی علم و فناوری، به هزار و یک ابزار برای ثبت و روایت مجهزیم، اما در پشت این توان فنی، همان روح کنجکاو و قصه‌گوی ماست که بی‌تابی می‌کند. در میان این نسل از میراث داران سنت قصه گویی قصه جهان، دیوید اتنبرو نمونه‌ای یگانه است که عمر پربارش نه تنها نسل‌های متوالی را با دانش و خرد جهانی که در آن زندگی می‌کنیم آشنا کرده که ماهیت قصه‌گویی و روایت این داستان‌ها را نیز تغییر داده است.

به گفته این مستندساز این مراسم توسط گروه سینمایی هنر و تجربه و کرسی ترویج علم یونسکو در ایران با پیشنهاد نامگذاری روز تولد آتنبرو به روز جهانی مستندسازان علم و طبیعت در تقویم برپا شد.

مستندسازی که پیام‌آور حیات وحش برای مردم جهان است

عرفان خسروی، یکی از کارشناسان حاضر در این رویداد گفت: آتنبرو مورد خاصی در تاریخ بشر است که می‌توان او را با پلینی کبیر نویسنده «دانشنامه تاریخ طبیعی» در دوهزارسال پیش است که کتاب او تا سده‌های بعد هم به عنوان منبع و مرجع قرار گرفته است.

او ادامه داد: در دوره ما آتنبرو از جمله کسانی است که در آینده ماندگار خواهد شد و او را با چنین اشخاصی مقایسه خواهند کرد. شاید به تعبیر خیلی از دوستان آتنبرو کسی باشد که در زمان و مکان مناسب قرار گرفته و بدین واسطه توانسته است، موقعیتی به دست بیاورد، اما نکته‌هایی درباره دقت نظر او در زمینه کاری که در آن مداومت به خرج داده و سال‌های سال به عنوان پیام‌آور حیات وحش برای مردم جهان بوده است.

در ادامه حیدری فاروقی گفت: وقتی درباره چیزی سخن می‌گوییم دو حالت دارد اول اینکه به پاسداشت اندیشه و آگاهی پرداخته‌ایم که خوشحال‌کننده است. اما در شکل دیگر، چون بار اندیشه و آگاهی را از دوش خود برمی‌داریم آن موضوع در مخاطره از بین رفتن قرار می‌گیرد. استمرار در کار، زمان و مکان مناسب که درباره آنتبرو به آن اشاره شد شاید این موارد اختیار را از ما بگیرد، اما بزرگ‌ترین مطلب این است که ما چگونه می‌توانیم با واقع شدن در شرایط، کیفیات خود را افزایش دهیم. آگاهی را به عرصه عمومی ببریم، برای مفاهمه توجه ایجاد کنیم، تداعی و تعمیم پذیری را ممکن کنیم و به حافظه جمعی مراجعه کنیم و در آن حاضر باشیم.

او ادامه داد: سینمای مستند آگاهی را به عرصه عمومی و در دسترس قرار می‌دهد و ما را تشویق می‌کند که حساس باشیم و به داشته‌های‌مان حساس باشیم و بدانیم اگر از مرگ‌آگاهی سخن می‌گوییم معنای استعاری آن زادآگاهی است به معنای آنکه چطور این حیات محقق شده است.

این کارگردان مستند بیان کرد: به لحاظ ساختار ژنتیک و ذهن ما در هرحال با ترس‌های‌مان بزرگ می‌شویم و کار آگاهی، فلسفه، هنر و علم این است که چطور ترس‌های معقول را نگه دارد و با کنار زدن بقیه ترس‌ها، از طریق شوق، زیبایی، شکوه و امکانات فلسفی، سوالات واضح بپرسد و از امکانات تجربی استفاده کند تا بتواند آگاهی را به محک تجربه ببرد و شوق و اشتیاق ایجاد کند و از ظرفیت هنر برای باشکوه بودن بهره ببرد، چون تا اطلاع ثانوی این زیبایی است که قانع‌کننده است و در مورد آتنبرو این اهمیت دارد که چگونه می‌تواند این مجموعه کار را طی سالیان انجام دهد و حافظه بشری به یک شمایل تبدیل شود. انتهای امر مواجهه با اثر مستند این است که ما دست از میل به سلطه برداریم و مایل به آزادی باشیم و نسبت به عادت‌های فریبنده گسست‌های معقول پیدا کنیم و بتوانیم پیشنهاد‌های خوب را قبول کنیم و به این معنا فکر می‌کنم اثر مستند ما را سر شوق و ذوق می‌آورد که مراقب داشته‌های‌مان باشیم و خواسته‌های‌مان را با منطق با هم در میان بگذاریم. انجام این کار غبطه‌انگیز است و هربار آدمی می‌تواند چنین کاری انجام دهد توقع ما را از خودمان به عنوان انسان بالا می‌برد و انتهای امر فرهنگی این است که توقع‌مان از خودمان بالا برود این موضوع هم اخلاقی و هم زیباشناسانه است.

ما تنها مالکان جهان نیستیم

حیدری فاروقی اظهار کرد: وقتی ما از زیبایی حرف می‌زنیم یعنی احساس رضایتمندی بیرون از مالکیت و معامله. آثار آتنبرو به ما یادآوری می‌کند تنها در این جهان زندگی نمی‌کنیم و ما فقط مالک جهان نیستیم و این زندگی نیاز به یک مشارکت خلاق دارد.

صفاریان‌پور با بیان اینکه می‌گویند اگر شما در کشوری زندگی کنید که شبکه‌های خبری و همچنین ابزار و ادوات زیادی وجود دارد، آتنبرو شدن کار سختی نیست، خواستار نظر حامد شکیبانیا دیگر مهمان این رویداد شد.

برای آتنبرو شدن شاید هزار سال زمان نیاز باشد

شکیبانیا عنوان کرد: با تمام این امکانات ما در همان جا نیز تنها یک نفر را داریم. درست است که پیشینه خانوادگی و امکاناتی که وجود داشته، دست به دست هم داده تا موقعیت و شرایط را برای آتنبرو فراهم کند، اما همچنان این موارد برای آتنبرو شدن کافی نیست. شاید هزار سال زمان ببرد که همه چیز وجود داشته باشد و یک نفر در این میان شاخص باشد.

او ادامه داد: ما برای اینکه از فیلم مستند در جا‌هایی که برای بچه‌های مدرسه یا نوجوانان و دانشجویان باید صحبت کنم به آن‌ها یاداوری می‌کنم که بخش اعظم شناخت ما از جهان با چشم خود نبوده است و این تصویری که از دنیا و جهان هستی داریم از مستند و تماشای آن آمده است و اگر بخواهیم منصف باشیم بخش بزرگی از این تصویر آثار آتنبرو است.

فیلم مستند معمولا یک اثر ثانویه است

این هنرمند توضیح داد: در دهه شصت مجموعه «عروج انسان» کاری از ژاکوب برونوفسکی برای من بسیار جالب بود بعد‌ها متوجه شدم پیشنهاد تولید این اثر با آقای آتنبرو بوده است، زیرا مدیر تلویزیونی بوده است که باید برای آن برنامه تهیه کند. اینکه متوجه باشی او دغدغه فراگیری درباره دانش، پرهیز از خرافات و شبه علم دارد و تنها به زیست‌شناسی نپرداخته است، اهمیت دارد.

شکیبانیا با بیان اینکه فیلم مستند معمولا یک اثر ثانویه است، بیان کرد: این ثانویه بودن یعنی اثری در دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها آماده می‌شود و مستندسازان برای ارائه عموم مستند می‌سازند. اما مستند‌هایی داریم که خودشان همان اثر اولیه و دانشی هستند که تولید می‌شود و این موضوع در کارنامه آتنبرو دیده می‌شود.

او افزود: به نظر من در کشور ما سنت ارائه علم خیلی جای کار دارد و همچنان خرافات و شبه علم خیلی جلو هست و با این موضوع آدم‌های محبوبی شکل می‌گیرد و افراد زیادی درباره آن حرف می‌زنند، اما خوشبختانه جریانی به واسطه تلاش‌های افرادی، چون آقای میرفخرایی و صفاریان‌پور شکل گرفته است تا مسیر درست‌تر جلو برود. متاسفم که جریان ساخت مستند‌های علمی در تلویزیون متوقف شد و امیدوارم این جریان در رسانه‌ها این جریان ادامه پیدا کند.

حیدری‌فاروقی در ادامه این رویداد گفت: زمانی که به نقد خود و پیرامون‌مان مشغول هستیم، باید بدانیم آنچه در پیرامون‌مان رخ می‌دهد وفق انتظار است. از نظر من آنچه در پیرامونم رخ می‌دهد وفق انتظار است و احساس نمی‌کنم جایی سرمایه‌گذاری کردیم که نتیجه نداده است، اتفاقا ما بیش از آنچه سرمایه‌گذاری کردیم در جامعه داریم و همین موضوع ما را بی‌مبالات می‌کند.

صفاریان‌پور در ادامه گفت: نمی‌توان مستند را محدود به یک نفر کرد. قطعا برای ساخت یک اثر، گروه و مجموعه‌ای از آدم‌ها از سردبیران، ویراستاران و گروه‌های پژوهشی مستندسازان را همراهی می‌کنند و اکنون سوال اینجاست آیا این افراد چیزی به بدنه علم اضافه کرده‌اند؟

آتنبرو؛ پیام‌آور طبیعت است

عرفان خسروی در پاسخ به این پرسش بیان کرد: صحبت درباره این موضوع کار سختی است چراکه آتنبرو در مسیر اضافه کردن چیزی به بدنه علم حرکت کرده‌است و از همان ابتدا ساخت مستند‌های حیات‌وحش مثل مستند «زو کوئست» با جست‌وجویی هدفمند برای پیدا کردن نمونه‌هایی از حیات‌وحش انجام شد که قرار نبوده به راحتی در پیرامون ما دیده شوند. «زو کوئست» نشان می‌دهد شخصی، چون آتنبرو در مسیری که همقدم و همزمان با یک جست‌وجوی علمی است، حرکت کرده است، اما این مسیر پرمخاطره است. او در این مسیر موفق عمل کرده است و به نظر من عنوان پیام‌آور طبیعت برازنده اوست.

او ادامه داد: نقد شدن حق همه افرادی است که کاری درخور و شایسته توجه انجام داده‌اند. به آثاری از آتنبرو نقد‌هایی هم وارد است و این نقد‌ها بیشتر در زمان‌هایی است که او سعی کرده همقدم با پژوهش‌های علمی پیش برود و، چون پژوهش علمی لبه تیغ است. ممکن است ما در ذهن‌مان چیزی را بیابیم که آن را یافته مهمی بدانیم، اما بعدا در پشتیبانی از این ادعا شکست بخوریم. این مستندساز نیز چندین بار از ادعای علمی حمایت کرده است و این ادعا‌ها پشتوانه‌ای نداشته‌اند. در کار علمی پذیرفته شدن یک ادعا به این شکل است که توسط دیگرانی که هم رده هستند مورد داوری قرار بگیرد، اما جا‌هایی بوده است که آتنبرو درباره این ادعا‌های مورد تردید مستند ساخته است و در نهایت این ادعا تایید هم نشده است. البته این ساخت سوسابقه‌ای در زمینه مستندسازی او به شمار نمی‌آید. این جسارت‌ها هم تحسین‌آمیز است و هم ما را از اینکه آتنبرو را شخصیتی مقدس و بی‌خطا بدانیم، نهی می‌کند.

حیدری فاروقی نیز بیان کرد: زمانی که شما فراخوان می‌دهید چیزی که در معرض نیست‌بودن است، هست می‌شود. کار علمی در عرصه عمومی، حاضر نگه داشتن رویداد حقیقت است و فقط شی و آبژه نیست. این یک حکایت است به ما جانوران داستان‌گو می‌گویند و ما داستان را برای انسان غیرکنجکاو نمی‌توانیم نقالی کنیم و مستند‌هایی کنجکاوی را برای انسان به وجود می‌آورند و یاد آدم می‌اندازند که فرق فضول با کنجکاو چیست؟ فضول فکر می‌کند، می‌داند و در تلاش است در جهت اثبات ادعای خود سر دربیاورد، اما کنجکاو به گستره بزرگ آگاهی و دانایی تواضع می‌کند.

پس از این، شکیبانیا با اشاره به روایتگری اعتمادپذیرِ مستند برای مخاطب توسط آتنبرو گفت: ما در ایران همواره تلاش کردیم که راوی قابل اعتماد بیاوریم، ولی بازیگر آورده‌ایم. درحالیکه ما در سنت انگلیسی دانشمندانی داریم که خیلی خوب می‌توانند با بیان و صحبت خود دانش را به دیگرانی که دانشجو و هم‌رشته او نیستند، منتقل کند. در واقع تنها استاد دانشگاه نیستند و می‌دانند چگونه علم‌شان را به آدم‌های معمولی منتقل کنند. ما کم کم به سمت مجری کارشناس رفتیم و نمونه‌هایی هم در این زمینه داریم، اما از تعداد این افراد راضی نیستیم.

او افزود: سبک قصه‌گویی آتنبرو که برگرفته از سنت قصه‌گویی انگلیسی است، قابل اعتماد بودن او و همچنین صدایش در زمینه روایتگری اهمیت دارد. در مستند ما باید مخاطب را اقناع کنیم و محتوا را جذاب و زیبا ارائه دهیم بنابراین آدم‌های قابل اعتماد و صدا‌های قابل اعتماد، نثر‌های آراسته را استفاده می‌کنیم که مستند به چشم بیاید.

در ادامه خسروی بیان کرد: آتنبرو تنها مستند حیات‌وحش نساخته است و در ساخت آثارش هم نشان داده است که ارتباطی انسانی و دوطرفه با مردم شکل داده است و از دانش آن‌ها برای پیشبرد اهدافش استفاده کند.

صفاریان‌پور نیز گفت: رابطه با مخاطب جزو شاخصه‌هایی است که آتنبرو از آن بهره‌مند است.

در ادامه، اسماعیل میرفخرایی، مجری و تهیه‌کننده پیشکسوت برنامه‌های علمی به دعوت صفاریان‌پور روی سن رفت.

میرفخرایی گفت: برخی براین باورند که رسانه‌های اجتماعی از بین رفته است. در حالیکه این رسانه‌ها به ویژه تلویزیون بودجه تولید را تامین می‌کند. وقتی ما درباره آتنبرو صحبت می‌کنیم، نقش تلویزیون بسیار اهمیت دارد. درست است که رسانه‌های اجتماعی در تمام جهان اکنون سیاسی شده است، اما نکته این است که ما با همین دوربین موبایل هم می‌توانیم تصویر تفکر خود را به مخاطب ارائه دهیم.

او ادامه داد: آتنبرو با سیستمی مواجه بوده است که به او تجهیزاتی برای ساخت مستند ارائه کرده است. اخیرا بعضی فیلمسازان از آتنبرو به عنوان گوینده متن دعوت به همکاری کرده‌اند و ما باید بین نگاه او و گویندگی او تفاوت قائل باشیم.

می‌توانیم از آتنبرو صحبت کنیم، ولی نمی‌توانیم آتنبرو بسازیم

میرفخرایی در پاسخ به اینکه چرا ما درایران آتنبرو نداریم، اظهار کرد: برای پاسخ به این سوال به تاریخچه کار رادیو و تلویزیون‌مان رجوع کنید. با توجه به تاخیر زمانی و درک سیاستگذاران از کاربری رادیو و تلویزیون و ارتباط بین مخاطب و برنامه‌ساز جوری شد که درباره آتنبرو می‌توان صحبت کرد، اما ایجاد اتنبرو نخواهیم داشت. مگر اینکه در اینده تخیل ما به عمل برسد.

این مجری پیشکسوت گفت: ما یک فرم و یک محتوا داریم. گاهی اوقات ما در مستتد‌ها فرم را قالب می‌کنیم. یک متخصص محتوا باید برنامه بسازد. خیلی سخت است که بین علاقه‌مندان به لودگی و علاقه‌مندان به واقعیت مرزی مشخص کرد. اکنون در بیشتر رادیو و تلویزیون‌های دنیا کیفیت پایین رفته است. بهترین جایی که برای تولید مستند بودجه می‌دهد تلویزیون است. مستند باید با ابزار، وسیله و حمایت روحی باشد و به پول و اقتصاد وابسته است. روابط متقابل است که آتنبرو تولید می‌کند وقتی شما در خیالات پرواز میکنی و تلویزیونت را به رویا می‌بری دیگرآتنبرو نخواهیم داشت.

تشویق نشدن یک نوع تنبیه است

فاروقی درباره اتنبرو و گروهش به عنوان ثبت‌کنندگان حافظه تاریخی و مواردی که ممکن است دیگر وجود نداشته باشد، گفت: من طی ۳۰ سال فعالیت و سفر به سایر کشور‌ها تلاش کرده‌ام تا امکانات روایتگری در حوزه مستند را اختیار کنم. در روایتگری اهمیت دارد که صدا یا نگاهی بتواند شوق اگاهی را منتقل کند. اما تداوم، استمرار و فراغت برای اندیشه‌ورزی لازم است و همچنین برای تولید یک اثر اندیشه‌ورز. اما متاسفانه در این زمینه حتی تشویق هم انجام نمی‌شود. تشویق نشدن یک نوع تنبیه است. ما مدیرانی را هم که دشواری ریسک کردن را می‌پذیرفتند تشویق نکردیم.

او ادامه داد: اولین سوال کسی که به سمت آگاهی می‌رود این است که از کجا معلوم؟ اما نظام آموزشی ما در تمام دنیا براساس تولید آدم‌های برای تمکین است نه پرسش‌گر. ما نه بهتریم و نه بدتریم. آدم‌های کنجکاو اهل ابتکار در جهان هستند که تعداد کمی از آن‌ها این بخت را پیدا می‌کنند که به سوالات‌شان پاسخ بدهند و در معرض دید دیگران قرار بدهند. در هر حال انسان با آزمون و خطا پیش می‌رود. ما اکنون از تصور آینده ناتوان هستیم. هر آنچه می‌بینیم و می‌خوانیم از بدبختی و ناتوانی است، اما به نظر من زورمندان جلوی تخیل، انصاف و صلح را در جهان می‌گیرند. ما باید وظیفه خود را به اندازه وسع‌مان در انتقال حکمت و آگاهی از گذشته برای آیندگان به جا بیاوریم.

پیشنهاد یک روز جهانی برای مستند یک مبارزه است

شکیبانیا گفت: کار آتنبرو رسیدن به شکوه و عظمت و نمایش آگاهی است و درام اقتضائات خود را دارد. این نمایش به سامان آگاهی در عرصه عمومی است و پژوهشکده نیست. برخی از فیلم‌های مستند در گذر زمان هرچه بیات می‌شود ارزشمندتر می‌شود. برخی از اطلاعات در گذر زمان از بین می‌رود و این مستند‌ها می‌تواند به عنوان مرجع و منبع استفاده شود. برخی فیلم‌های مستند ستاره دارند و برخی نه. فیلم‌های آتنبرو ستاره ندارند و ستاره همیشه نماینده گروهی است که اگر نباشند این کار ساخته نمی‌شود، اما آثار آتنبرو اینگونه نیست. آتنبرو نماینده تفکری است که باید برای نشان دادن تلاش همه هزینه کرد و این دیده شدن نیاز به صبر و ذهن باز دارد.

او ادامه داد: پیشنهاد یک روز جهانی برای مستند به یونسکو آن هم روز تولد آتنبرو به نظر من یک مبارزه است تا یادمان باشد باید بودجه و حمایت باشد تا آثار درخشان تولید شود.

خسروی درباره انتقاداتی که به آتنبرو می‌شود، توضیح داد: اکثر این انتقادات زمانی است که رفتار‌های موجوات حیات وحش را با شخصیت‌های انسانی روایت می‌کند. ولی اگر چنین کاری را انجام ندهد رفتار‌های مرگباری به نمایش درمی‌آید؛ و همچنین حوصله زیادی برای همراهی ندارند. بعلاوه چیز‌هایی در طبیعت هست که اگر به نمایش دربیاید ما نمی‌توانیم آتنبرو را به عنوان پیام‌آور طبیعت تحسین کنیم. این لازمه هر کار رسانه‌ای است که اتفاقی که در دنیا می‌افتد به زبان خود ترجمه کند و اگر کسانی هم هستند صحنه‌های خشن را نمایش می‌دهند، روایت خود را عرضه می‌کنند و از طبیعت آنچه پسندیدند انتخاب کردند. ما به عنوان حیوان قصه‌گو چاره‌ای نداریم جز اینکه هر چه در جهان مشاهده می‌‎کنیم هضم کنیم و به قصه‌ای به زبان قابل فهم روایت شود.

او ادامه داد: آتنبرو به قدری در گویندگی متن هم دقت دارد که این دقت و کیفیت اتفاقی نیست. من فکر می‌کنم به دلیل این نگاه به گذشته ماندگار خواهد شد.

فاروقی در پایان با اشاره به آینده فیلم مستند گفت: عاقلانه است که ما خیلی آینده را نسنجیم. برای اینکه در قامت جهانی آدم‌ها خوشبین بودن را فراموش کرده‌اند ما هم دلایل خیلی کافی نداریم چرا که انضباطی در این زمینه نداریم. برنامه‌ریزی و قدردانی نداریم. چندان از رونق گرفتن کسی خوشمان نمی‌آید. بزرگ‌ترین تاثیر انسان این است که از صدرنشینی خردمندان ناراحت نشود از اینکه آگاهی آن‌ها زیاد شود، دچار قبح نشود و برای تشویق خسیس نباشد.

در انتهای این مراسم اسماعیل میرفخرایی شمع نودوهشتمین سالگرد تولد دیوید آتنبرو را خاموش کرد.

برچسب ها: مستند ، کاپیتان ، فیلم
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار