جوان آنلاین: یکی از کارکردهای سینما، ساخت و پرورش قهرمان است. قصه در ذات خود به یک قهرمان پروتاگونیست و یک ضد قهرمان آنتاگونیست نیاز دارد. البته این قهرمان و ضد قهرمان (مانع) میتواند در شکلها و اشلهای مختلفی تصویر شود، اما نکته کلیدی آن نیاز درام به وجود آن برای ایجاد کشمکش و جذابیت در روایت فیلم است.
سینمای هالیوود مدت زیادی است که به ساخت قهرمان و ابر قهرمان میپردازد. ابرقهرمانهایی که عادت آنها خرق عادت است و برای مخاطب دست نیافتنی و برای نوجوانان یک جذابیت خواستنی! هستند. ابرقهرمانانی که یکی از نمونههای بارز آن فیلمهای کمپانی مارول است. کاپیتان آمریکا، مرد آهنی، هالک، سوپر من، مرد عنکبوتی و. از جمله آن هستند. دست نیافتنی، بهترین تعریف از قهرمانهای فیلمهای ابرقهرمانی است.
اما قهرمانهای واقعی هالیوود به منظور معرفی کاراکترهای واقعی با چاشنی اغراق مانند فیلم «اسنایپر»؛ تک تیرانداز؛ (که در مورد تک تیرانداز آمریکایی با بیشترین تعداد هدف موفق است) و تبدیل آنها به الگوی جامعه و سمبل رفتاری در جامعه است. مانند فیلم «گری هاوند» با بازی تام هنکس در نقش کاپیتان ناو شکن جنگی، روایت قهرمانی است که علاوه بر الگو گیری افراد جامعه از او، موجب ایجاد انگیزه، ایجاد عادات رفتاری، ایجاد احترام برای کاراکترهای مشابه، تلاش افراد برای رسیدن به آن و البته ایجاد امید در سطح جامعه میشود.
ویژگیهای زیادی برای یک قهرمان در کتب مربوط به فیلمنامه نویسی ذکر شده است. برای مثال شخصیت قهرمان؛ فعال، شجاع، قوی، مقاوم و دائم به دنبال هدف است و در پایان لزومی ندارد که به هدف نهایی خود برسد و در صورت شکست در نبرد نهایی، به درک و معرفتی نائل میشود که در آغاز فاقد آن بوده است.
قهرمان پروری در سینما باعث ایجاد هویت ملی و فرهنگی میشود و افراد جامعه به مرور و در طول زمان اهداف و انگیزههای خود را با کاراکتر قهرمانی میسنجند.
یکی از انواع دشوار ساخت قهرمان، قهرمان اجتماعی است. قهرمان اجتماعی ویژگیهای متفاوتی از سایر قهرمانها دارد. ساخت و پرداخت یک قهرمان جنگی به مراتب کار راحتتری است، تلاش و از خود گذشتگی، تدبیر و رشادت از جمله ویژگیهای اصلی یک قهرمان جنگی هستند، اما یک قهرمان اجتماعی چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
میدان سنجش، آزمون و رویارویی یک قهرمان جنگی با آنتاگونیست میدان جنگی است، اما میدان قهرمان اجتماعی کجاست؟ آنتاگونیست داستان کیست؟ اساسا قهرمانی که قرار نیست خرق عادت کند و یا کاری که انجام میدهد در توان همه آحاد جامعه نیز بوده باشد، چگونه قهرمانی خواهد بود؟
اصلیترین مشخصه فیلمی با قهرمان اجتماعی، جریان داشتن زندگی است. در صورتی که زندگی در قصه جریان نداشته باشد، قهرمان اجتماعی خلق نمیشود. البته جریان داشتن زندگی به معنای دوری از چالش نیست بلکه به معنای دنبال کردن تکاپوی زندگی و نحوه مدیریت و مقابله با مشکلات و کشمکشها برای ادامه یافتن زندگی است. چنین جریانی از زندگی به پدیدار شدن سرمایه اجتماعی برای قهرمان منتج میشود.
فیلم «آبی روشن» در داستان خود به سراغ روایت یک قهرمان اجتماعی رفته است. قهرمانی که در ابتدای فیلم با پالشی روبرو میشود که ریشه در گذشته او دارد و برای همین ناپار به سفر میشود و در طول این سفر و فیلم در مقابله با کشمکشها خصایص قهرمانی از خود بروز میدهد. قهرمانی که اشتباه نمیکند، اما به قصور خود در گذشته پی میبرد.
حاج یونس فیلم آبی روشن ناچار به سفر میشود، سفری که او را از آنچه هست جدا میکند، به مواجهه با آدمها و موقعیتهای ناشناخته میرود و پی از مواجهه با گذشته خود، خالصانه آن را میپذیرد و این بار به جبران آن دست به اقدامی میزند که در نوع خود خرق عادتی به حساب میآید. قهرمان این فیلم دست آخر فعل قهرمانانه و نجات بخشی را انجام میدهد در حالی که خودش را در چالشی بزرگتر قرار میدهد، چالشی که ممکن است منجر به مرگ او شود، اما با آغوش باز آن را میپذیرد.
نویسنده در جریان نوشتن فیلم قهرمانی ساخته که اعتبار و آبرویش از فعلیت و کارهایش پیشی میگیرد، فعل قهرمانانه قهرمان در این فیلم باعث نجات نمیشود بلکه موجب گرفتاری او میشود و این سرمایه اجتماعی اوست که او را نجات میدهد. درواقع اعتبار اجتماعی و معنوی اوست که از فردیت قهرمان پیشی گرفته و او را از چالشی بزرگ به جایگاهی که از ابتدای فیلم در انتظارش بود برمی گرداند.
سرمایه اجتماعی مهمترین دارایی قهرمان اجتماعی است، سرمایهای که ممکن است سایر قهرمانها از آن برخوردار باشند، اما سرمایه اجتماعی قهرمان اجتماعی کنش فعال دارد و در قصه دخالت میکند.
فیلمی از جنس فیلم «غلامرضا تختی» ساخته بهرام توکلی که سرمایه اجتماعی کاراکتر اصلی به قدری زیاد است که با صحه گذاشتن بر شایعه خودکشی او بازهم چیزی از محبوبیت و جایگاه قهرمانانه او کم نمیکند. در واقع برای امثال تختی سرمایه اجتماعی بیشتر از زور بازو به یاری شان میآید تا حدی که حاج یونس فیلم آبی روشن نیز با کمک همان سرمایه و توجه مردم نجات مییابد و خللی در جایگاه قهرمانانه او ایجاد نمیکند.
نکته پایانی آن است که سینمای ما نیازمند تعریف چنین قهرمانهایی است، قهرمانانی که در میان مردم زندگی میکنند، با مشکلات آنها آشنا هستند، ملموس و قابل باور هستند، زندگی آنها با زندگی مردم در هم تنیده است، هم باورپذیر هستند هم قابل دسترسی و هم قابل اعتماد. برای حل مشکلات مردم پیس دستی میکند و میان حرف و عملش فاصلهای نمیاندازد. رفتار و کنشهای او معیار خوبی برای الگو برداری جوانان است و مخاطب فیلم میتواند اهداف و انگیزه هایش را با او بسنجد، خودش را با او تطبیق دهد و به او نزدیک کند.