جوان آنلاین: در گفتمان انقلاب اسلامی با تأکید بر سخنان امام خمینی چهار مؤلفه اصلی درباره رویکرد به زنان وجود دارد. آنچه در گفتمان انقلاب اسلامی بیش از هر چیز به چشم میآید، ضرورت حضور و فعالیت اجتماعی زنان در دوران استقرار و تثبیت نظام جمهوری اسلامی است؛ در گفتمان انقلاب اسلامی، سخنان امامخمینی به عنوان کسی که از بالاترین میزان مشروعیت، اقتدار، نفوذ سیاسی و کنترل بر منابع مادی و معنوی در عرصه عمومی برخوردار بود، سهمی بسزا در تعیین سرنوشت سوژه جنسیتی برساخته در آستانه انقلاب اسلامی و دوران پس از آن ایفا نمود؛ سوژهای که نه به مواضع مرسوم فقهی سنتی شباهت چندانی داشت و نه با مواضع مدرنیستی حکومت سابق.
رعایت حقوق برابر زنان
هسته مرکزی گفتمان انقلاب اسلامی «اسلام سیاسی فقاهتی» است و از این بابت، توجه به مسئله زنان در این گفتمان را باید از این زاویه موردتوجه قرار داد. این گفتمان بیش از هر چیز از گفتار رهبران سرچشمه میگیرد. آنان توانستند با قرار گرفتن در جایگاه رهبری فرهمند و موردپذیرش عام، قواعد و قوانین استوار بر خوانش ویژهشان از اسلام را در بدنه نظام جمهوری اسلامی به ویژه در عرصه تکریم مقام زنان نهادینه نمایند. ایشان برداشت ویژهای از فقه و شریعت اسلامی را به دست دادند که همه زمینههای زیست انسان را دربرگرفته و ساختارهای گوناگون جامعه را تحتتأثیر خود قرار میداد. این اندیشههای آرمانگرایانه استوار بر اسلام انتقادی، انقلابی، مکتبی و جهادی بود. پس از انقلاب اسلامی، قانون اساسی دولت را موظف کردهاست که حقوق زن را در همه جهات از جمله مشارکت مدنی با رعایت موازین اسلامی رعایت کند، سپس شرایط مساعدی را برای رشد شخصیت زن و احیای مادی و معنوی او فراهم و زمینههای مساعدی را برای این مهم ایجاد کند. بنابراین تضمین حقوق زنان، خود قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است که در ابتدا بر حقوق سیاسی و اجتماعی زنان تمرکز داشتهاست. همچنین بنیانگذار جمهوری اسلامی، امور سیاسی را برای قشر خاصی به رسمیت نمیشناخت و آن را با همه در میان میگذاشت. به عبارت دیگر، وضعیت زنان حداقل در حوزه تصمیمگیری بهتر شدهاست و به تبع آن، جایگاه عمومی آنها پس از انقلاب اسلامی ایران بهبود یافتهاست، اما همانطور که در جامعه ایرانی مشاهده میکنیم، بر اساس قانون اساسی و موازین اسلامی تا رسیدن به وضعیت مطلوب برای زنان در جامعه راه درازی وجود دارد.
شأن سیاسی - اجتماعی زنان
به طورکلی، شاکله مرکزی این گفتمان را میتوان با تأکید بر به رسمیت شناختن تداوم مشارکت زنان همانند مردان در عرصههای مختلف سیاسی و اجتماعی با رعایت کامل حجاب و دوری از بیبند و باری در راستای پشتیبانی از اسلام و حاکمیت قوانین اسلامی در مقابل دشمنان آن دانست؛ زنی که در پرتو گفتمان انقلاب زاده میشود، زنی است که چه به لحاظ عملی - سهمی که در پیروزی انقلاب ایفا کرده - و چه به لحاظ نظری - عنایتی که اسلام به زن دارد - نه در فرودست که در کنار یا فرادست مرد مینشیند و نه چونان ضعیفهای مستحق مراقبت در پس دیوارهای خانه که سرشار از شجاعت و آگاهی به مراقبت و ساختن جامعه فراخوانده میشود؛ اندیشهای که دریچه تازه فراروی موقعیت زنان در جامعه میگشاید و وضعیت شیءگشته زنان در دوران پیش از انقلاب را مرهون انفصال از اسلام و اتصال به غرب معرفی میکند. بر این اساس زن مسلمان میبایست به منظور ایفای نقشهای ارزشمند مادری و همسری خود در چارچوب خانواده توأم با مشارکت فعال، آگاهانه و سرنوشتساز در حیات سیاسی و اجتماعی جامعه خود بر دو محدودیت فائق آید؛ اول محدودیتی که به واسطه تفکر محافظه کارانه سنتی در قالب عرفها و رسوم اجتماعی –که غالباً با دین نیز بیارتباطند– زن را از حقوق واقعیاش محروم ساخته و دوم محدودیتی که به واسطه تفکر غربی زن را به وادی ابتذال و شیءوارگی کشانده و او را از آزادی و اصالتش بیبهره میسازد.
آزادی زنان
در بیانات امام خمینی، اسلام سیاسی به عنوان یک منبع اعتباربخش جدید برای تغییرات مثبت زنان تعریف میگردد و با شعار اسلام راهحل است، تزیین شدهاست. ایشان به اسلام به عنوان مکتبی فراتر از دین و عبادات مینگرند و آن را متفاوت با سکولاریسم دولتی موجود در کشورهای اسلامی میدانند. منطق چیره در ساختار این گفتمان، ساختاری دو وجهی از اندیشه و کنش را فراوری مینماید که در آن مبانی ایدئولوژیک و منافع ملی، هر چند با جایگاه متفاوت، در کنار یکدیگر قرار میگیرند. به اعتقاد ایشان زنها در حکومت اسلامی آزادند؛ حقوق آنها مثل حقوق مردها است. اسلام زن را از قید اسارت مردها بیرون آورده و آنها را همردیف مردها قرار دادهاست. اسلام همه حقوق و امور بشر را تضمین کردهاست. همچنین ایشان زنهای محترم متعهد ایران را در مبارزه پیشاپیش مردان میدانستند که به میدان رفته و سد عظیم شاهنشاهی را در هم شکستند و معتقد بودند که ما و همه مرهون قیام و اقدام آنان هستیم. به زعم ایشان امروز زنان در جمهوری اسلامی، همدوش مردان در تلاش سازندگی خود و کشور هستند و این است معنای آزادزنان و آزادمردان. در این راستا، ایشان معتقدند زنان در عصر ما ثابت کردند که در مجاهده همدوش مردان بلکه مقدم بر آنانند. زنان ایران، هم مجاهدات انسانی عظیم کردهاند و هم مجاهدات مالی.
در بیانات امام خمینی با رد شبهاتی که در زمینه محدود شدن زنان در یک نظام اسلامی وجود داشت، بر این امر پافشاری میشد که زنان نیز مثل مردان در عرصههای اجتماعی حضور داشتهباشند. به اعتقاد ایشان زنان در همه شئون دخالت دارند. ایشان با تأکید بر این نکته که ما میخواهیم زن به مقام والای انسانی برسد و زن باید در سرنوشت خودش دخالت داشتهباشد، هم به نفی گذشته میپرداختند و هم نگاه خود را نسبت به آینده بیان میداشتند. همچنین اندیشه فقهی - سیاسی امامخمینی، تفسیری جدید از تعالیم اسلام در زمینههای فرهنگی برای حضور فعال و فراگیر زنان در عرصههای سیاسی و اجتماع فراهم کرد و توده زنان از حضور گسترده اجتماعی و سیاسی بیشتری در جریان انقلاب برخوردار گردیدند. اندیشه سیاسی امامخمینی، زنان را به تداوم حضور سیاسی اجتماعی مؤثر در چارچوب احکام و فرامین شرعی و قانونی دعوت کرد. به نظر ایشان حق دخالت در سرنوشت و حضور فعال سیاسی - اجتماعی زنان، هم حق و هم تکلیف است.
انسانسازی زنان
امامخمینی در بیاناتشان، نگاهی آرمانی به زن دارند. از دیدگاه ایشان زن نقش بزرگی در اجتماع دارد. زن مظهر تحقق آمال بشر است. زن پرورشدهنده زنان و مردان ارجمند است. از دامن زن مرد به معراج میرود. دامن زن محل تربیت بزرگزنان و بزرگمردان است. بر این مبنا، ایشان زنان را به عنوان قشری پیشرو در انقلاب و جامعه میدانند. چیزی که در دوره شاه بر آن تأکید میشد، اما ایشان آن را امری نامناسب برای زنان میدانستند. از این رو، به اعتقاد ایشان امروز به برکت نهضت اسلامی، زن عضو مؤثر جامعه تا حدودی مقام خود را یافتهاست. از یک عده معدود در رده بالا که میراث زمان سیاه رژیم منحط سابق است و مقام زن را به خودآرایی و حضور در مجالس عیش و عشرت میدانند و خود را به صورت کالایی درآوردهاند و پیرو عمال همان رژیم هستند و پیادهکنندگان همان نقشه اجانب میباشند و کمککاران سیا و ساواک هستند که بگذریم، دیگر زنان شیردل و متعهد، همدوش مردان عزیز به ساختن ایران عزیز پرداختهاند؛ چنانکه به ساختن خود در علم و فرهنگ پرداختهاند و شما شهر و روستایی را نمییابید جز آنکه در آنها جمعیتهایی فرهنگی و علمی از زنهای متعهد و بانوان اسلامی ارجمند به وجود آمدهاست و نهضت اسلامی به برکت اسلام چنان تحولی در نفوس زن و مرد جامعه به وجود آورده که ره صدساله را یکشبه طی کرده است.
در بیانات ایشان، در کنار حضور اجتماعی زنان، تأکید بر خانواده و نقشهای خانوادگی زن نیز دیده میشود و توجه به جایگاه مادری در حدی است که مادری به عنوان بالاترین شغل بیان میشود و بر همین اساس نقش زن را بالاتر از نقش مرد میداند. از دید ایشان نقش زن در جامعه بالاتر از نقش مرد است؛ «برای اینکه بانوان علاوه بر اینکه خودشان یک قشر فعال در همه ابعاد هستند، قشرهای فعال را در دامن خودشان تربیت میکنند. خدمت مادر به جامعه از خدمت معلم بالاتر است و از خدمت همهکس بالاتر است و این امری است که انبیا میخواستند. میخواستند که بانوان قشری باشند که آنها تربیت کنند جامعه را و شیرزنان و شیرمردانی به جامعه تقدیم کنند. لکن آنهایی که میخواهند این کشور را از همه مواهب محروم کنند، از مواهب اسلامی، اخلاقی، اعمال صلاحه و آنها را به مراکز فساد بکشانند، آنها هستند که میبینند الان که شما وارد شدید در جامعه و خدمت به جامعه، نقشههای آنها نسبت به بانوان و نسبت به مردان باطل شدهاست، از این جهت فریاد آنها بلند است که چیزی نشدهاست و این زمان مثل زمان رژیم سابق است و هیچ تغییری با زمان رضاخان و پسرش نکردهاست».
منابع در دفتر روزنامه موجود است.
*دانشجوی دکتری جامعه شناسی