جوان آنلاین: چند ساعتی به شروع برگزاری انتخابات مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری نمانده است. خصم و دشمنان کینهای ملت ایران تمام ظرفیت رسانه و تریبونها و امکانات خود را صرف نیامدن مردم برای تعیین سرنوشت خودشان و مشارکت در حکومت خودشان کرده است.
طبیعتا در هر انتخاباتی، صحنه اصلی رقابت و کارزار پیرامون آن انتخابات در داخل و بین جریانات سیاسی است. انگیزه این رقابت هم یا انگیزههای مادی و قدرت طلبانه است یا معنوی، حال در بسیاری از جوامع، جریانات سیاسی صراحتاً قدرت طلبی و مادیگرایی خود را طرح کرده و برای کسب قدرت با نیت شخصی و منفعت طلبانه، برنامهریزی مادی و دنیا طلبانه میکنند و این را هم اصلاً بد نمیدانند. اما انتخابات ما یک ویژگی منحصر به فرد دارد و آن رویکرد رسانههای بیگانه در این کارزار بیرونی است. رویکردی که برخلاف عرف کار رسانهای، صرفا اخبار انتخابات را پوشش نمیدهد.
برای رسانههای وابسته به دشمنان ما بیش از آنکه پاسخ سئوالاتی، چون «کدام حزب یا جریان در انتخابات شرکت میکند؟»، «چه شعارهای و وعدههای ارائه میشود؟» و در نهایت «نتایج انتخابات چه میشود؟»، که در عرف کار رسانهای رایج است مهم باشد؛ اخبار مربوط به مشارکت و توجیه و تفسیر علل عدم مشارکت، کاهش یا افزایش آن مورد ارزیابی قرار میگیرد.
توضیح علت این مسئله برمیگردد به ماهیت نظام اسلامی ما و منشا قدرت در نظام جمهوری اسلامی، که مبنای دشمنی و طراحی دشمن میشود. آری دشمن بهتر از خیلی از ما میداند که منشا قدرت در نظام الهی ما، بعد از خداوند متعال که منشا همه عالم است، خود مردمی هستند که در حقیقت اداره کنندگان اصلی حاکمیت هستند؛ و از آنجایی که این ایده محوری که با تسلط اومانیسم و سکولاریزم، طی صدها سال اخیر در دنیا سرکوب شده است، در انقلاب اسلامی نیز باید زیر سوال برود؛ میخواهند در افکار مردم ایران و جهان، پیوند مشارکت سیاسی اجتماعی با نظامی که ادعای دینی بودن دارد، قطع شود. اینجاست که تمام تلاش دشمن مصروف این مسئله میشود، وگرنه حتی کدام ساده لوحی میتواند تصور بکند که نظام جمهوری اسلامی گدایی رای از مردم میکند؟ مگر دشمنان ما نمیگویند که جمهوری اسلامی دیکتاتوری است، کدام دیکتاتوری میگوید بیایید رای بدهید که جمهوری اسلامی دومیاش باشد؟ اصولاً در نظام سیاسی کشورهای مخالف ما چه در غرب فعلی و چه در شرق تازه منقضی شده، یک رای حداقلی هم برای اینکه اداره کشور قفل نشود و حکام تعیین شوند کفایت میکند و اصراری بر اینکه همه مردم بیایند و در انتخابات شرکت کنند وجود ندارد. نتایج آن را نیز در آمار مشارکت میبینیم.
اما جمهوری اسلامی اصرار بر حضور در درجه اول و دقت در انتخاب در درجه دوم دارد. اما حتی رای کم دقت مردم با ملاکهای قومی قبیلهای، ملاکهای سیاسی اشتباه و لجبازی را نیز به رسمیت شناخته و در این چهار و نیم دهه صادقانه پای نتایج انتخابات مردمش نیز ایستاده است. از منظر و نگاه یک دیکتاتور اگر بخواهید به مسئله نگاه کنیم، اگر جمهوری اسلامی خیلی جاها رای مردم را بیاثر میکرد و بیاهمیت میشمارد؛ شاید پیشرفت ظاهری بیشتری میکرد، زیرا در این مدت چهار و نیم دهه اگر در کشورمان نارسایی هم بوده است، از سوی همین منتخبین مردم رخ داده است. اما ایده محوری و ناب انقلاب اسلامی این است که پیشرفت واقعی آن پیشرفتی است که با کمک خود مردم و مشارکت آنها رخ دهد. هنر اصلی انقلاب اسلامی این است که مردم بتوانند مشارکت صحیح و تصمیم درست بگیرند. ولو اینکه این نتیجه با تکرار انتخابات متعدد و بعضاً غیر ۱۰۰ درصدی رخ دهد.
و در پایان؛ حکایت صبر انقلاب اسلامی در رسیدن به قلههای پیشرفت با کمک خود مردم و مردمسالاری دینی، انسان را یاد گفته همان فرد خردمندی میاندازد که میگفت چینیها دیوار با عظمت چین را ساختند، ولی انسان سازی نکردند و لذا همان دیوار با عظمت نیز کارکرد خاصی نداشت و نگهبانهای دیوار، با اخذ رشوه دشمن را راه میدادند. بله انقلاب اسلامی دوست دارد به قله برسد و در این مدت نیز پیشرفتهای بسیاری کرده است، ولی مردم نیز باید در این پیشرفت سهیم باشند و هستند و این پیشرفت، پیشرفت واقعی است.
همچنین حکایت اصرار انقلاب اسلامی به مشارکت هرچه بیشتر مردم نیز شبیه توصیههای پزشک دلسوزی است که به بیمار خود تجویز میکند. کسانی که جمهوری اسلامی را محتاج رای خود میدانند، همانند آنهایی هستند که از سر لجاجت با پزشک، او را محتاج خود تصور میکنند!
همچنین هستند در میانه این ماجرا، ورشکستگان سیاسی که تایید صلاحیت نشدن هم حزبیهای خود را دلیل عدم مشارکت میدانند و بر طبل آن نیز میکوبند. اینها هم شبیه شارلاتانهای دکان داری هستند که با متهم کردن پزشک متخصص و دلسوز، داروی تقلبی مد نظر خود را به مردم قالب میکنند.