جوان آنلاین: از ابتدای دهه ۷۰ که سریالها و برنامههای تلویزیون به طور یکپارچه و با عجله کودکان و نوجوانان را از محتوای خود بیرون کردند و صرفاً دنیای بزرگسالان را به رسمیت شناختند تا حالا که زنگ خطر پیری جمعیت بیش از هر زمان دیگری خود را نشان میدهد بیش از سه دهه گذشته، اما رسانه ملی همچنان برای باز کردن درها به روی این قشر مقاومت میکند.
مدتی است که زنگ خطر جمعیتی کشورمان به صدا درآمدهاست و تلاش میشود به هر طریقی که شدهاست نمودار سیر نزولی جمعیت را بالا بکشند. در این راستا، طبق ماده ۲۸ قانون اساسی صداوسیما موظف است برخلاف گذشته از ترویج خانوادههای دو فرزند و کمتر و تجردزیستی در آگهیهای بازرگانی و تبلیغات تجاری و محیطی در بستر فضای مجازی، همچنین رسانههای برخط و شبکه نمایش خانگی و محیطهای عمومی جلوگیری کند و به منظور تشویق آن دسته از سفارشدهندگانی که در تبلیغات خود به نمایش خانوادههای سه فرزند و بیشتر با رعایت ضوابط آگهیهای تبلیغاتی حوزه کودکان میپردازند، افزایش زمان پخش در نظر بگیرد؛ علاوه بر این سازمان صدا و سیما مکلف است با مشارکت سازمان تبلیغات اسلامی و سایر نهادهای فرهنگی مرتبط، بخشی از تولیدات خود را به ساختارها و قالبهای مختلفی از قبیل تولید فیلم، سریال، مستند، پویانمایی و برنامههای گفتگومحور، ترکیبی و مسابقات اختصاص دهد، اما متأسفانه از قرار این ماده قانونی بیشتر در حد شعار است و کاربرد عملی ندارد؛ چه آنکه آگهیهای تبلیغاتی و زندگیهای لاکچری با یک یا دو فرزند هستند، در مجموعههای تلویزیونی هم وضع همینگونه است و شاهد حضور و شور بچهها در عمل نیستیم.
برنامههای نوروزی بدون بچهها
انتظار میرفت امسال در سریالهای نوروزی حداقل بچهها حضور پررنگی داشتهباشند، اما اینبار هم وضع چندان تغییری نکردهبود، البته در سریال «اژدهای هفت سر» از آنجا که اثر محتوایی جدی و خشن دارد، نیاز چندانی به حضور بچهها نیست و این مسئله قابلاغماض است، اما در سریالهای دیگر نوروزی که نسبتاً مخاطبانی هم داشتهاند، متأسفانه هیچ ردی از کودکان حتی نوجوانان دیده نشد، چه برسد به تعداد سه فرزند یا بیشتر. در مجموعه «رستگاری» خاندان حافظ رستگاری با آن جایگاه اقتصادی و اجتماعی تنها یک نوه داشتند، سید و روحانی برنامه هم تنها یک دختر جوان داشت و سایر خانوادههای مجموعه هم فرزندی نداشتند. در مجموعه «زیر خاکی» فریبرز باغپیشه یک پسر داشت، تازه مدام آن را هم تنبیه میکرد که ساکت باشد و شیطنت نکند. در سکانس پایانی خبر از فرزند دومشان دادند!، در فصل جدید «نون خ» هم خبری از خانواده پرجمعیت عمو ادریس با یازده بچه قد و نیم قدش نیست و اصلاً دیگر فرزندی در این مجموعه دیده نمیشود.
موضوع نبود کودکان در مجموعههای تلویزیونی شاید برای عوامل کار راحتتر است، اما مهم فرهنگسازی و مأموریت قانونی است که رسانه ملی به عنوان سکاندار اصلی مقوله فرهنگ به عهده دارد و قطعاً نمیتوان با حرف و پخش سخنرانی این رسالت را انجام داد.
جدیت در کنترل جمعیت و مسامحه در تبلیغ فرزندآوری
چطور وقتی رسانه ملی موظف به فرهنگسازی برای کنترل جمعیت بود، با جدیت تمام در عرصه تولیدات خود تلاش میکرد تا داشتن یک یا دو فرزند را فرهیختگی نشان دهد و در مقابل پرجمعیتی خانوادهها را تقبیح کند! یادمان نرفته که در دهه ۷۰ زمانی سریالها خانوادههای پر فرزند را بیسواد، عقبمانده و ناتوان در معیشت نشان میدادند مانند خانواده «مشک عنبری» که نماد یک خانواده پر جمعیت و بیفرهنگ بودند، هر جا میرفتند زباله میریختند، همه از آنها فرار میکردند و بیزار بودند به گونهای که در ذهن مخاطب پرجمعیتی خانواده قبیح بود و افراد از داشتن بیش از دو فرزند خجالت میکشیدند در واقع به نوعی خانوادههای پر جمعیت در سریالها، خانوادههایی ناموفق با مشکلات عدیده بسیار و بستری برای معضلات اجتماعی تصویر میشدند.
مخاطب بزرگسال یک برنامه عروسکی
جالب است که حتی برنامهای مثل «مهمانی» ایرج طهماسب هم هر چند با عروسکها سرو کار دارد، اما مخاطبش بزرگسال است نه بچه ها. ظاهراً سیاستهای صداوسیما در موضوع فرزندآوری تنها به آیین نامه و دستور تبدیل شده است نه یک دغدغه ملی. این یک واقعیت است که صداوسیما، در بین رسانههای جمعی بازیگر نقش اول سیاستهای جمعیتی محسوب میشود و به عنوان رسانه ملی میتواند تعیینکننده جمعیت باشد، اما عملاً کارنامه این رسانه فراگیر و عمومی گویای این مطلب است که این رسانه چندان در این امر موفق عمل نکرده و هنوز هم معضل پیری جمعیت را که با آن مواجه هستیم، جدی نگرفته است، چراکه همچنان روی ریل قبلی کنترل جمعیت پیش میرود و در پی نشان دادن خانوادههای کوچک تکفرزندی یا دو فرزندی است که آن هم در برخی مجموعهها اصلاً خبری از بچهها نیست.
جالب است که هنوز به شکل محسوس فرزندآوری در برخی سریالهای تلویزیونی تقبیح میشود و حتی مسخره میشود. همه اینها نشان میدهد که در میان مدیران سازمان صداوسیما اعتقادی به خطر پیری جمعیت وجود ندارد و یک همدلی مرموز و عجیب در ادامه همان سیاستهای کنترل جمعیت در بین دستگاههایی، چون وزارت بهداشت و رسانه ملی وجود دارد. جالب است که وزارت بهداشت خود را موظف میداند با همکاری شهرداری تهران درباره مضر بودن استفاده از نمک در سطح شهر بیلبورد نصب کند، اما فرزندآوری گویی فقط در حد شعار در میان برخی سیاستمداران باقی ماندهاست.