جوان آنلاین: اثری که هم اینک در معرفـــی آن ســخن میرود، شرحی از تکاپو و مبارزات سیاسی آیتاللهالعظمی شیخ محمدمهدی خالصی را، در آیینه روایت فرزندش آیتالله شیخ محمد خالصی بازگفته است. این واگویه توسط دکتر امیر سلمانی رحیمی به فارسی ترجمه شده و مرکز اسناد انقلاب اسلامی به انتشار آن همت گماشته است. تارنمای ناشر در معرفی این کتاب به نکات پی آمده اشارت برده است: «از زمان شروع هجمه استعمار بر سرزمینهای اسلامی، روحانیت شیعه پیوسته پیشتاز و پیشگام مبارزه با تسلط و دخالت اجنبی بوده است. این روش و سلوک روحانیت، بیشک از مکتب مبارز و انقلابی تشیع الهام میشود که به رغم فراز و نشیبهای مختلف، همواره در طول تاریخ و در دورههای مختلف به گونهای بروز و ظهور یافته است. روحانیت شیعه ضمن کوشش در میدان علم و تبیین احکام اسلامی، مردان میدان سیاست نیز بودند، در امور جاری کشور دخالت داشته و در مقابل سلطه اجانب مبارزه میکردند. آیتالله محمد مهدی خالصی در خانوادهای روحانی، در شهر کاظمین دیده به جهان گشود و پایههای حیات علمیاش، در دامان پدرش نهاده شد. وی سپس به نجف رفت و از محضر بزرگانی، چون آخوند خراسانی و میرزا حبیب الله رشتی بهره برد و پس از آن در سامرا، در درس آیتاللهالعظمی محمدحسن شیرازی حاضر شد. سپس در زادگاه خویش به تدریس آموختههای خود برآمد و به تأسیس مدرسه و کتابخانه اقدام کرد. وی آثار علمی زیادی را به رشته تحریر درآورد. مهمترین واقعه زندگانی ایشان بعد از انقلاب مشروطه در ایران، شعلهور شدن زبانههای جنگ جهانی اول است. پس از غلبه نیروهای انگلستان برجنوب عراق، مردم مسلمان تظلمنامههایی به علمای اعلام تلگراف کردند و آنان را از عاقبت تسلط کفار بر جان و مال مسلمانان آگاه ساختند. مراجع شیعه اعلام جهاد دادند و در این میان آیتالله خالصی ضمن اعلام جهاد، رسالهای نیز برای مقابله با استعمار انگلستان نگاشت. پس از فروکشی آتش جنگ جهانی، آیتالله خالصی همواره در میدان سیاست عراق حضور فعال و مؤثری داشت. این کتاب گوشهای از خاطرات آیتالله شیخ محمد خالصی است که در مورد مبارزات و زندگی پدر نگاشته است. به علاوه از جهت دیگر دارای اهمیت است و آن اینکه وقایع جنگ جهانی اول در بینالنهرین و چگونگی شرکت علمای شیعه و میزان تأثیر آنها در سرنوشت جنگ و وقایع بعد از آن را، شرح میدهد....»
در بخشی از این اثر، در باب سفر آیتالله محمد خالصی زاده فرزند آیتالله محمدمهدی خالصی زاده به تهران نیز چنین میخوانیم: «در شهریورماه ۱۳۰۱ شمسی، آیتالله شیخ محمد خالصیزاده به دستور مقامات انگلیسی و دولت عراق به دلیل مخالفتش با قیمومیت انگلیس بر عراق، پس از یک مبارزه طولانی، همراه با سیدمحمد صدر و از طریق خانقین و قصرشیرین به ایران تبعید شدند. ورود آنها به ایران، با استقبال علما و مردم مواجه شد. آیتالله خالصیزاده پس از ورود به کرمانشاه و توقفی کوتاه در آن شهر، راهی تهران شد. در مسیر و به محض ورود به کرج، گروهی از اصناف و طبقات مختلف مردم به استقبال او آمدند و هنگام ورود به تهران نیز مورد استقبال مردم، علما و طلاب قرار گرفت. پس از این استقبال، آیتالله خالصیزاده در میان جمعیت استقبالکننده، وارد خانه سیدعلی بهبهانی شد و در حضور جمعیت کثیری از طبقات مختلف مردم که برای دیدار و استقبال از او آمده بودند، شروع به سخنرانی کرد. او سپس عازم قم شد و در طول مسیر نیز همچنان مورد استقبال مردم قرار گرفت....»