کد خبر: 1228121
تاریخ انتشار: ۲۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۴:۰۰
دکتر امیرسرتیپ دوم مجتبی جعفری، پژوهشگر و نویسنده جنگ:
اگر در جایگاه فرمانده گروهان در جبهه و میدان جنگ دغدغه‌ای نداشتم و وظایفم را به خوبی انجام داده‌ام به خاطر تاب آوری‌های همسرم بوده است. اگر او با نامه و تلفن‌های محدود آن زمان، مدام گله می‌کرد و می‌خواست برگردم و بالای سر بچه‌ها باشم، دیگر مرد جنگ نمی‌ماندم و نمی‌توانستم ادامه دهم. قطعاً سهم خانواده‌ها و فرزندان در استقامت جنگیدن در زمان جنگ و انجام مأموریت‌های متفاوت در زمان فعلی، بسیار بالاست. به جرأت می‌توان گفت ارزش آن اگر بیشتر از انجام مأموریت نظامی نباشد کمتر نیست
محبوبه قربانی
جوان آنلاین: در شغل نظامیان الزاماتی وجود دارد که گاهی اوقات اجرای این الزامات از نظر رفتار‌های اجتماعی در ذهن مردم عادی شبهاتی را ایجاد می‌کند، اما بهتر است آن‌ها بدانند که اگر این الزامات نبود، عنوان نظامی برای کارکنان نیرو‌های مسلح بی‌معنا بود. گذشته از این، نقش خانواده‌های نیرو‌های مسلح در تحمل فراز و نشیب‌های زندگی با توجه به شرایط خاص کاری و مأموریت‌های مختلف به خاطر حضور در میادین جنگ و نیاز‌های روز کشور قابل توجه است که اگر این سختی‌ها مدیریت نمی‌شد امروز در عرصه‌های مختلف جهاد به این اندازه موفق و پیروز نبودیم. 
مجتبی جعفری متولد چهارم اردیبهشت ماه سال ۱۳۳۹ نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس است. علاوه بر حضور در جبهه‌های مختلف عملیاتی تا کنون ۱۰۳ جلد تقویم تاریخ دفاع مقدس با مدیریت وی تدوین شده است. او دکترای فرماندهی عملیات مشترک و مرکب در دافوس را دارد. ۲۲ بهمن‌ماه سال ۱۳۵۸ با پوشیدن لباس نظامی ارتش، برای خدمت به کشور و امنیت این مرز و بوم در دانشکده افسری نیروی زمینی مشغول شد. همزمان با فارغ‌التحصیلی و کسب درجه ستوان دومی، زندگی مشترک خود را با خانم مهری حاج حسن آغاز کرد و در همان ابتدای زندگی برای گذران دوره مقدماتی همراه همسر راهی شیراز شد. با اتمام این دوره اولین حضورش در جبهه‌ها رقم خورد و مانند دیگر ارتشی‌ها، بسته به وضعیت مناطق عملیاتی در مأموریت‌های یک ماهه تا ۵۰ روزه، ۱۰ تا ۱۲ روز به مرخصی و دیدار با خانواده می‌رفت. این کار هر ماه یا هر دو ماه یکبار تکرار می‌شد تا سال ۱۳۶۷ که همراه برادر اسیر شد و این اسارت به مدت دو سال طول کشید تا اینکه سال ۶۹ با آخرین گروه‌های آزادگان به وطن بازگشت. وی بعد از آزادی و پایان جنگ همچنان در لباس خدمت مانده است و برای تربیت نیرو در مأموریت‌های مختلف برای گذران دوره‌های آموزشی، میدانی دانشجویان دانشگاه افسری ارتش در مناطق عملیاتی به سر می‌برد. 
او یکی از علت‌های حضور پررنگ در عرصه‌های مختلف جهاد و مناطق عملیاتی را وجود همسرش می‌داند و می‌گوید اگر همسرم نبود نمی‌توانستم حضوری جدی و بدون دغدغه در مناطق جنگی داشته باشم. او و فرزندانم در استقامت جنگیدن و انجام مأموریت‌ها با من سهیم بوده و برایم پشتوانه محکمی هستند. متن زیر حاصل هم کلامی‌مان با وی است که پیش‌روی دارید.
 
زندگی یک نظامی بنا‌به شغل و شرایط شغلی که دارد با چالش‌هایی روبه‌روست. آیا این چالش‌ها روی زندگی خانوادگی آن‌ها اثرگذار است یا خیر؟
اثرگذار است، اما نه تنها اثر منفی ندارد بلکه برای شخص نظامی یا خانواده وی این امکان را فراهم می‌کند که تبدیل به فرصت شود و از آن‌ها استفاده کنند. البته خیلی سخت است بگوییم خانواده و زندگی‌ها بی‌چالش است، اما بیشتر نظامی‌ها به خاطر آموزش‌هایی که می‌بینند این چالش‌ها را کمتر و در صورت ایجاد تبدیل به فرصت‌های خوبی برای تداوم زندگی کرده و می‌کنند. تغییر مکان‌های زندگی به دلیل انتقال یگانی در نیرو‌های نظامی به ویژه ارتش، روی خانواده اثرگذار است. فرزندی که دوست دارد کنار پدر و مادر باشد ولی دور است و اگر همراه پدر در مأموریت باشد، شرایط جوی‌و‌جغرافیایی آن منطقه روی نحوه زندگی وی و سایر اعضای خانواده اثر می‌گذارد. انتقال یگان‌ها، بعضاً در طول یک دوره ۲۰ ساله خدمت، زندگی در شهرستان‌ها یا استان‌های متفاوت تجربه خوبی است ولی مشکلاتی مانند جابجایی مدرسه فرزندان از شهری به شهر دیگر را ایجاد می‌کند که می‌تواند در فرآیند تحصیلی‌شان تأثیرگذار باشد. همه این شرایط اثرگذار است، اما با توجه به آموزش‌های دینی و اجتماعی که در طول خدمت داده می‌شود تبدیل به فرصت می‌شود. 
 
کنار آموزش‌های طول خدمتی که به آن اشاره کردید، چه عامل مهم دیگری باعث استمرار فعالیت و خدمات شما در عرصه جنگ و محیط‌های نظامی شده است؟
به جرأت می‌گویم وجود همسرم. اگر در جایگاه فرمانده گروهان در جبهه و میدان جنگ دغدغه‌ای نداشتم و وظایفم را به خوبی انجام داده‌ام به خاطر تاب‌آوری‌های همسرم بوده است. اگر او با نامه و تلفن‌های محدود آن زمان، مدام گله می‌کرد و می‌خواست برگردم و بالای سر بچه‌ها باشم، دیگر مرد جنگ نمی‌ماندم و نمی‌توانستم ادامه دهم. قطعاً سهم خانواده‌ها و فرزندان در استقامت جنگیدن در زمان جنگ و انجام مأموریت‌های متفاوت در زمان فعلی، بسیار بالاست. به جرأت می‌توان گفت ارزش آن اگر بیشتر از انجام مأموریت نظامی نباشد کمتر نیست. 
 
چند فرزند دارید؟
دو فرزند. یک پسر که مهندسی خوانده و یک دختر که دندانپزشک است. 
 
پس در نبود شما پدران نظامی، نقش همسرتان در تربیت فرزندان به لحاظ جسمی و رفتار اجتماعی تأثیرگذار است؟
بله حتماً. می‌دانیم برای تربیت فرزندان به‌خصوص فرزند پسر اقتدار و ابهت پدر لازم است و می‌تواند نقش بسیار خوبی برای تربیت او داشته باشد. حالا اگر او احساس کند، پدر دیر به دیر می‌آید و کنترل حضوری و مستقیم ندارد به هر حال راحت‌تر می‌تواند وارد تمایلات جوانی و نوجوانی شود. اینجا نقش مادر است که برجسته‌تر نمایان می‌شود، چراکه هم باید پدر باشد و هم مادر تا بتواند بچه‌ها را تربیت کند. قبلاً هم اشاره شد، زندگی نظامیان بی‌چالش نبوده و نیست ولی این را می‌توان گفت فرزندان نظامی با توجه به شرایطی که گفته شد، چالش رفتار‌های اجتماعی‌شان نسبت به خانواده‌های غیرنظامی که هیچ دغدغه مأموریت و جدایی از خانواده را نداشته‌اند کمتر است و این نیاز به تحقیق دارد تا علتش معلوم شود. اگر در این سال‌ها با داشتن دو فرزند چالشی نداشتم و در خانواده هم چالشی نبوده است به خاطر فداکاری، علاقمندی، عشق، محبت و دقت همسرم بود که به لطف خدا و همت او دو فرزند بسیار موفق و سالم هم به لحاظ جسمی و هم به لحاظ رفتار اجتماعی دارم و از این بابت خدا را شاکرم. 
 
به نظر شما انعکاس ابعاد تربیتی زندگی مشترک پرسنل نیرو‌های مسلح چگونه است؟
گفتیم که خانواده‌ها، مخصوصاً همسران پرسنل نیرو‌های مسلح، نقش‌شان‌در حفظ سلامت خانواده بی‌بدیل است. باید از مادران قهرمان تقدیر شود و برای آن‌ها بزرگداشتی گرفته شود، ولی آنطور که باید و شاید انجام نشده است. این همسران در گمنامی همان چارچوب خانه خودشان، کارشان را انجام داده‌اند و هیچ انتشاری برای انعکاس انجام خوب و شایسته مسئولیت‌شان انجام نشده است. آن‌ها توقع و شکایتی ندارند ولی لازم است صدا‌و‌سیما، روزنامه‌ها و نویسندگان این موارد را به تفسیر بکشند تا سرمشقی برای دیگر خانواده‌ها باشد. باید بدانند و یاد بگیرند می‌شود با نبود دائمی یک پدر، مسئولیت فرزندان را گردن گرفت و سلامت خانواده را نیز ضمانت کرد. 
 
نگاه مردم به نظامیان نگاهی سختگیرانه است. این نگاه را چگونه تفسیر می‌کنید چگونه باید تغییر کند؟
در محیط نظامی اساس کار بر «دستور» است. شاید نشنیده باشید. در ارتش درس داده می‌شود تا زیر دست چرا نگوید و این جمله بین آن‌ها معروف است که ارتش «چرا» ندارد. وقتی در پادگان نفرات بدون، چون و چرا به دستورات طبق قوانین نظامی چشم می‌گویند به خانه که می‌روی، انتظار داری وقتی از فرزند و همسر درخواستی داری سرپیچی نکند چراکه ناخودآگاه رفتار در ارتش روی روابط خانه اثر می‌گذارد؛ لذا می‌شنویم بعضی خانواده‌ها گله می‌کنند و همین نگاه در مردم عادی هم هست که نظامیان آدم‌های سختگیری هستند. در جواب آن‌ها باید گفت: سختگیری اگر از نوع منطقی باشد و صدمه‌ای نداشته باشد خوب است. مثال آن وقت‌شناسی است که از خصوصیت خاص نظامیان است. باید سر دقیقه و ثانیه کارشان را انجام دهند. وقتی با کسی قراری می‌گذاریم مهم است سر ساعت برسیم. مردم نباید رفتار نظامیان را به برداشت بد بگیرند. البته طبیعی است که آن‌ها مسیر راحت‌تری را دوست دارند و برنمی‌تابند اگر پنج یا ۱۰ دقیقه و حتی نیم ساعت دیر برسند مشکلی پیش بیاید، ولی بدانند اگر نظامی نظم نداشته باشد اسمش نظامی نیست. شاید باورتان نشود یک نظامی حتی در چیدمان خانه و وضعیت مرتب‌بودن ماشین و هر چیزی که به صورت عادی توجه زیادی به آن نمی‌شود، نظم دارد. اصطلاحی بین نظامیان مشهور است با عنوان «ماست ریخت»! این اصطلاح برای خودروی یک نظامی به کار می‌رود. یعنی آنقدر تمیز و مرتب است که اگر ماست ریخت می‌توانی آنرا با قاشق جمع کنی و استفاده کنی. نظم دانشگاهیان و دانش‌آموزان ارتشی در آسایشگاه هم گفتنی است. کمد لباس آن‌ها آنقدر تمیز، شیک، مرتب و منظم است که وسایل داخل آن میلیمتری تغییر ندارد. وقتی تخت خواب آن‌ها را می‌بینی دلتان نمی‌خواهد روی آن بخوابید. خصوصیاتی که در کمتر جوانی به‌خصوص پسر‌ها دیده می‌شود. رعایت نظم، انضباط از محسنات زندگی یک نظامی است که بالطبع زیبا و قابل قبول است.
نظر شما
جوان آنلاين از انتشار هر گونه پيام حاوي تهمت، افترا، اظهارات غير مرتبط ، فحش، ناسزا و... معذور است
تعداد کارکتر های مجاز ( 200 )
پربازدید ها
پیشنهاد سردبیر
آخرین اخبار