سرويس فرهنگ و هنر جوان آنلاين: در دهه ۹۰ سینمای ایران با موضوع تزریق پولهای سرمایهگذاران مواجه شد که با عناوین مختلفی نظیر پولهای کثیف، پول شبههناک، سرمایه مشکوک و ... از آن نام میبرند.
درباره این موضوع با مرتضی شایسته و سیدجمال ساداتیان تهیهکنندگان پیشکسوت سینما و امید معلم و ایزد مهرآفرین روزنامهنگاران سینمایی میزگردی را برگزار کردیم. آنها معتقدند با گردش مالی محدود سینما، ظرفیت این موضوع که در آن پولشویی انجام گیرد، وجود ندارد. ضمن اینکه اگر موارد مشکوکی هم وجود داشته باشد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و قوه قضاییه باید به موضوع ورود کنند. همچنین معتقدند فساد اصلی را باید در رسانههای غیررسمی سینمایی جستوجو کرد، همانها که یا برای تلکهکردن سرمایهگذار و تهیهکننده قلم میچرخانند یا با تطمیع از سوی برخی تهیهکنندگان در راستای تخریب دیگر سینماگران مینویسند.
* شاید بهتر باشد ما در این نشست از عنوان «سرمایه مشکوک» به جای «پول کثیف» نام ببریم تا پیشداوری نکرده باشیم. به هرحال این سرمایه در سینمای ایران وجود دارد و نمیشود منکر آن شد. نظر شما چیست و آیا معتقد به وجود سرمایه مشکوک در سینمای ایران با چرخه اقتصادی ۲۹۹ میلیارد تومانی هستید یا خیر؟شایسته: سرمایهگذاران در سینما نقش مهمی دارند و تهیهکنندهها و کارگردانها به شدت به دنبال سرمایهگذاران هستند؛ این سرمایهگذاران به چند شکل وارد سینما میشوند، یک شکل آن این است که یک فرزندِ دختر یا پسری دارند که میخواهند آنها بازیگر شوند، بعضی از آنها شرکت دارند یا بانک و تشکیلاتی دارند که میخواهند تبلیغ آن مکان یا کالا را بکنند، این هم در سینما خیلی رایج است.
یک شکل سومی هم وجود دارد که افرادی وارد سینما میشوند که سابقهای ندارند یا مشخص نیستند، به نظر من اینها هم چند دسته هستند، یا کسانی هستند که ما آنها را نمیشناسیم و وارد سینما شدند، آنها کاسبهای خوبی هستند، تشکیلاتی دارند، مثلاً آژانس دارند، طلافروشی دارند، واردکننده و صادرکننده هستند و اگر یک مقدار تحقیق کنیم میبینیم او آدم صالح و درستی است. مواردی هم است که بعضی از سرمایهگذاران وارد سینما شدند که سابقۀ آنها مشخص نیست و کسی نمیداند و هر چه هم تلاش میشود، نمیشود آنها را شناحت، این موارد را
هم ما نباید قضاوت کنیم چون این شخص از نظر ما مشکوک است اما از نظر حقوقی و قضایی اینطور نیست؛ لذا اگر مواردی را میبینیم که مشکوک هستند و برخی چنین میگویند، باید به قوه قضاییه و یا وزارت ارشاد معرفی شوند.
یادم است یک موردی را با آقای داروغهزاده معاون وقت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی مطرح کردم، گفتم آقایان میگویند این آقا مشکوک است. گفت اتفاقاً نه؛ گفتهاند بگذارید کارش را بکند! یعنی زمانی که معاون سازمان سینمایی میگوید این آدمی است که مشکلی ندارد، دیگر من نباید به او گیر بدهم اما ما میبینیم در این منازعات داخل صنف مثلاً در انتخابات، گزینشها، در انتخاب فیلم، حتی جذب سرمایه میگویند او مشکوک است. اما من به عنوان تهیهکننده میدانم آن آقایی که برچسب مشکوک بودن به فلان سرمایهگذار را میزند، خودش به دنبال این بوده که آن سرمایهگذار را جذب کند اما نتوانسته و حالا که موفق نشده است، شروع میکند به او تهمت و افتراء میزند، این نباید اینطور باشد!
بنابراین نگوییم کسی که پول دارد، وارد سینما نشود، چون الان خیلی از افرادی که سرمایه دارند به منِ مرتضی شایسته گفتند: «ما به سینما نمیآییم، چون آنقدر در آن حرف و حدیث است که ترجیح میدهیم اصلاً قید آن را بزنیم.» در این قضیه اهل سینما باید بسیار مراقب باشند و کسی که سرمایهاش را وارد سینما میکند از او ممنون باشند، بنده خودم از کسی که سرمایهاش را وارد سینما میکند تشکر میکنم، چون سرمایهاش را وارد هر کار دیگری بکند، سود بهتری دارد و حرف و سخنی هم ندارد، بدنامی پشت آن نیست.
از کسی که سرمایهاش را وارد سینما میکند تشکر میکنم، چون سرمایهاش را وارد هر کار دیگری بکند، سود بهتری دارد و بدنامی هم ندارد
لذا اگر کسی ادعا میکند یک فردی مشکوک است و باید مراقب سرمایهگذاری او بود، باید این را نه در رسانهها که به صورت شخصی به آقای طباطبایینژاد یا آقای فرجی یا به دستگاه قضایی بگوید. اینطوری هم نیست هر کسی در این کشور پول زیادی داشته باشد کسی به او کاری نداشته باشد، کسی که ۳۰، ۴۰ میلیارد پول در بانک داشته باشد او را کنترل میکنند و روی او متمرکز میشوند؛ قطعاً حساب و کتابی وجود دارد! بعد هم اگر کسی دنبال پولشویی است، چرا وارد سینما شود؟ این همه راهکار در کشور وجود دارد؛ چرا برای پولشویی وارد سینما بشود؟!
مهرآفرین: سال گذشته گردش مالی سینما ۳۰۰ میلیارد بوده است، حالا ۳۰۰ میلیارد هم در نمایش خانگی باشد، میشود ۶۰۰ میلیارد تومان، از این مقدار بالای ۵۰ درصدش سرمایههای دولتی است؛ یعنی پولهایی که برای ارگانها و نهادهای دولتی است که قاعدتاً بحث پولشویی و پول نامشروع آنجا نمیتواند مطرح باشد. بنابراین رقمی حدود ۲۰۰ میلیارد تومان سرمایه شخصی است...
شایسته: از این چرخه ۳۰۰ میلیاردی، ۱۵۰ میلیارد آن برای سینمادار است، ۹ درصد هم مالیات، بنابراین ۱۲۰،۱۳۰ میلیارد میماند، ۵۰، ۶۰ میلیارد برای ارگانهای دولتی است، ۵۰، ۶۰ میلیارد باقی میماند. منِ تهیهکننده پول نمیگذارم؟ آقای سرتیپی پول نمیگذارد؟ آقای ساداتیان پول نمیگذارد؟ همهاش که برای سرمایهگذار نیست!
مهرآفرین: ۵۰ میلیارد تومان در بحثهای پولشویی در دنیا اصلاً برای کسری از ثانیه است، کسی برای پولشویی وارد سینما نمیشود، یعنی ظرف مالی سینما ظرفی نیست که شما بگویید من به سینما بروم، پولهای کثیف و عجیب و غریبی به دست میآورم و بروم آنها را در سینما تمیز کنم؛ اصلاً سینما این اجازه را به شما نمیدهد چون سینما گردش مالی ندارد؛
شایسته: سینما بدترین جای ممکن در عالم است که اگر کسی بخواهد پولشویی کند وارد آن بشود!
سرمایهگذار و تهیهکنندهای داشتهایم که اقدامات دیگر او مشکل پیدا کرده و از سوی قوه قضاییه محاکمه شده است، ولی پروندههای آنها ربطی به سینما ندارد
مهرآفرین: تهیهکننده فیلم را به سینمادار میدهد و سینمادار هم مثلاً ۲۰ میلیارد میفروشد، تا زمانی که آن پول بخواهد به دست تهیهکننده برسد یکسال طول بکشد که مثلاً ۲ میلیارد از آن پول بخواهد به دست او برسد، کدام پولشویی میآید در چنین سیستمی پولشویی کند یک سرمایهای بگذارد و بنشینید ببینید آیا یک سال بعد آن پول به دستش میرسد یا نه؟ آنچه من میفهمم این است که اینها لفاظی و بازی با کلمات و ایجاد یک فضای ترسناکی برای یک امر ژورنالیستی است که یک عدهای را بخواهند بترسانند. به عنوان یک روزنامهنگار مستنداتی در هیچ جایی ندیدم که فلان شخص به سینما آمده باشد برای پولشویی. البته که سرمایهگذار و تهیهکنندهای داشتهایم که اقدامات دیگر او مشکل پیدا کرده و از سوی قوه قضاییه محاکمه شده است، ولی پروندههای آنها ربطی به سینما ندارد. طرف یک کار دیگری میکرده مثلاً تیم فوتبال داشته، دو تا فیلم هم تهیه کرده است.
شایسته: مثلاً من دیدم بعضی از همکاران یک سرمایهگذاری را جذب میکنند و سرمایهگذار هم به آنها سرمایه میدهد، خیلی هم از آن شخص تعریف میکنند و میگویند آدم خوبی است، بعد در فیلم بعدی آن سرمایهگذار دیگر راضی نیست به آنها پول بدهد، چون سرمایۀ او برگشتی نداشته است. بعد سینماگر میگوید که این آدمی که قبلا گفتم خوب است، خیلی هم خوب نبوده! شروع به تضعیف آن آدم میکنند و آن آدم هم از سینما خداحافظی میکند و کنار میرود. لذا من فکر میکنم باید قَدر سرمایهگذارانی که وارد سینما میشوند را بدانیم و آنها را محترم بشماریم و بنده به عنوان تهیهکننده دست سرمایهگذارانی را که وارد سینما میشوند، میبوسم. اگر مورد مشکومی است باید به قوه قضائیه بگویند و خودشان کار قوه قضاییه را انجام ندهند.
علی معلم همیشه میگفت: «کل تراکنش مالی سینمای ایران اندازۀ یک ساختمان در سعادتآباد تهران است.»
معلم: ما داریم صحبت از چه مقدار پول میکنیم؟ پدرم (زندهیاد علی معلم) همیشه میگفت: «کل تراکنش مالی سینمای ایران اندازۀ یک ساختمان در سعادتآباد تهران است.»
دو بحث وجود دارد؛ یکی اینکه ما میگوییم پولهایی وارد سینما میشود که کثیف است، چه مرجعی تشخیص میدهد این پولها کثیف است؟ قوه قضاییه، پس تا زمانی که قوه قضاییه اعلام نکند پول این فرد دزدی است، تهیهکنندهها با چه ملاکی میتوانند کشف کنند پول این طرف دزدی است یا دزدی نیست؟ آیا ما یک دستگاه اطلاعاتی در سینما داریم که میتواند تشخیص بدهد این فردی که الان وارد شده است پولش دزدی است؟! نه؛ واقعاً خیلی از دوستانی که امروز هم میگویند پول آنها مشکوک است را از نزدیک دیدم و میگفتند ما شرکت ساختمانی داریم، فلان شرکت را داریم و به نظر برآیند عملکردشان مثبت بود.
پس اولاً ما عوامل سینما را مقصر این داستان ندانیم، این خیلی مهم است مثلاً برخی مصاحبه میکنند و میگویند این دوستان بیایند دستمزدشان را برگردانند! یعنی چه؟! یک سریالی ساخته شده است، دستمزدها دریافت شده از کجا میدانستند این فرد قرار است بعداً محکوم شود؟ تازه پرونده در روند قضایی است، هنوز حکمش مشخص نشده، پس این غلط است.
ما چرا میگوییم «پول کثیف»؟ ما اصلاً ساختار صحیح برای سینما درست کردیم؟ یعنی آیا همین الان یک اتحادیه درست از تهیهکنندگانی داریم که بتوانند نظارت کنند که سرمایهگذاران چه کسانی هستند؟ نه! خانه سینما اصلاً انگار وجود ندارد، یعنی یک تشکل صنفی که باید همۀ اینها را بررسی و کنترل میکرده است. تهیهکنندۀ ما که الان مجبور است میلیاردی دستمزد بازیگر بدهد؛ این موضوع تقصیر انجمن بازیگرهاست، چون آنجا باید مشخص میکردند که دستمزد سقف دارد، دستمزد این حد بالاتر نمیتواند برود و ... اینها همه کارهای صنفی است که درست اتفاق نیفتاده است، پس مشکل صنفی محور اول است.
تهیهکننده الان مجبور است میلیاردی دستمزد بازیگر بدهد؛ این موضوع تقصیر انجمن بازیگرهاست، چون آنجا باید مشخص میکردند که دستمزد سقف دارد
محور دوم؛ طی دهههای اخیر دولت فکر میکرد خودش تهیه کننده است، یعنی مدام میآمد فیلم تولید میکرد و به تهیهکنندگان بخش خصوصی اعتماد نداشت، درنتیجه باعث شد تهیهکنندگان خصوصی آرام آرام به حاشیه رانده شوند، چون خسته شدند، مدام فیلم تولید میکردند، بعد یک فیلم دولتی میآمد پروپاگاندا میکرد و جای اکران را میگرفت و باعث میشد ضرر کنند. درنتیجه بخش خصوصی ما الان در ضعیفترین حالت ممکن است. در این سالها که دولت تحت تحریمهای آمریکا قرار گرفت، بودجهاش کم شد و دیگر نمیتوانست مثل سابق فیلم تولید کند و سینما مجبور شد از بیرون سرمایه بیاورد. در بیرون هم یکسری سرمایهگذار داریم که روند عادی دارند، مالیات پرداخت میکنند و اتفاقات بیرونیشان را پیش میبرند، یک گروهی هم داریم که مشخص نیست تراکنش مالی آنها چیست. پس این وسط تقصیر سینما چیست؟ سینمایی که از یک طرف آن را وابسته به دولت کردند و حالا دولت پول ندارد و از آن طرف، هم بخش خصوصی را که تهیهکنندگان سینما هستند ضعیف کردند و تهیهکنندگان خصوصی هم حرفی برای گفتن ندارند، تکلیف سینماگر چیست؟ باید بایستد تماشا کند که سینما دارد فرو میریزد؟ نه باید کارش را انجام بدهد و در موارد مشکوک، قوه قضاییه ورود کند و مثلاً بگوید تا اطلاع ثانوی با فلانی کار نکنید. نکته دیگر اینکه آیا با پول فلانی در سینما اتفاقات عجیب و غریبی افتاده است؟ نه، واقعاً بعضی از آثاری که ساخته شده، آثار مهمی است و هیچ اختلافنظری هم ایجاد نکرده و برای کشور هم امتیاز منفی در جشنوارههای جهانی نبوده است. فیلمها براساس قوانین کشورمان ساخته شدهاند و تولید شدند و به نمایش عمومی رسیدند.
اگر هزینه ساخت هر فیلم را حدود ۳ میلیارد درنظر بگیریم، یعنی تهیهکنندگان ۳۰۰ میلیارد پول گذاشتند و فیلم ساختند و این فیلمها در گیشه سینما ۳۰۰ میلیارد تومان فروختهاند؛ پس عملاً سینما هر سال ۵۰، ۶۰ درصد ضرر اقتصادی متحمل میشودساداتیان: به نظرم بحثهای ما معلول است؛ باید ببینیم علت چیست؟ چرا سینما به این وضعیت اسفناک رسیده است؟ به طور متوسط سالی ۱۰۰ فیلم در سینما ساخته میشود؛ اگر هزینه ساخت هر فیلم را حدود ۳ میلیارد درنظر بگیریم، یعنی تهیهکنندگان ۳۰۰ میلیارد پول گذاشتند و فیلم ساختند و این فیلمها در گیشه سینما ۳۰۰ میلیارد تومان فروختهاند. در بهترین شرایط، ۳۰ تا ۳۵ درصد از این مبلغ به تهیهکنندگان میرسد. پس عملاً سینما هر سال ۵۰، ۶۰ درصد ضرر اقتصادی متحمل میشود؛ حالا بگذریم از اینکه سالی دو ـ سه فیلم سود میکند و پولش را برمیگرداند ولی چرا تمام مثلهایی که در رابطه سینما در کشور زده میشود، در مورد آن دو سه فیلمی است که پرفروش هستند و کسی درباره فیلمهایی که وضعیت اسفناکی دارند، صحبت نمیکند.
حالا چرا سینما به اینجا رسیده است؟ قطعاً هر آدمی با ذهن خودش و عینکی که زده است دنیا و اوضاع را میبیند، از ظن من متاسفانه ساختار اداری کشور طوری شده است که مراجع یکدیگر را به رسمیت نمیشناسند، مثلاً یکسری از ارگانها وزارت ارشاد را به رسیمت نمیشناسند و به همین دلیل آن امضایی که پای مجوزها صادر میشود، آن را وتو میکنند! یعنی فیلمی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز دارد، اما از طرف سیستم قضایی ممکن است توقیف شود.
به همین دلیل، منِ تهیهکننده اعتمادم را از دست دادهام، من آثاری را که ساختم بخشی از جامعه این آثار را قبول دارد. بالاخره تراوشات ذهنی بشر که مصون از خطا نیست، هر اندیشهای طرفداران خودش را دارد. حتی قرآن که منشاء الهی دارد و از زبان حضرت پیامبر(ص) بیان شده است، عدهای با آن مخالفت میکنند! تضارب آرا در حوزه هنر و حوزه فرهنگ باید وجود داشته باشد.
در ماههای اخیر فیلمنامههای زیادی خواندم اما هر کدام را که پسندیدم؛ دست و دلم برای ساختنش میلرزد؛ چون اقتصاد سینما، اقتصاد گرانی است! تورم هم در کشور به شدت شکننده است
ما پارسال «متری شش و نیم» را ساختیم و بخش اعظمی از جامعه فیلم را تحسین و تقدیر کردند و بخشی هم ما را اذیت کردند. بحث من سر آن امضاء است که قاطعیت ندارد؛ به همین دلیل اعتماد به نفسها پایین میآید. در ماههای اخیر فیلمنامههای زیادی خواندم اما هر کدام را که پسندیدم؛ دست و دلم برای ساختنش میلرزد؛ چون اقتصاد سینما، اقتصاد گرانی است! تورم هم در کشور به شدت شکننده است اما اقتصاد سینما ثابت، الان قیمت بلیت سینما با ضریب هزینههای فیلمها چه تناسبی دارد؟ اصلاً تناسبی ندارد، از پارسال تا الان همه چیز در کشور چند برابر شده است اما قیمت بلیت سینما تغییری نکرده.
شما محصولی را میسازید، کلی سرمایهگذاری میکنید، مشقت اینکه اندیشهای به وجود بیاید و ساخته شود و مهمتر از همه اینکه چگونه آن را اکران کنید؟ به همین دلیل یک شیر بییال و دُم میشوید. بعد میگوییم چرا سینما به سمت فیلمهای سخیف شده است؟ از یک طرف هم مدام گفته میشود سینما باید برای اوقات فراغت مردم اثر تولید کند؛ آیا اوقات فراغت را صرفاً میشود با فیلمهای سرگرمکننده پر کرد؟ نه؛ فیلمهای سرگرمکننده توام با فیلمهای اندیشهای!
ما الان حدود ۴۶۰ تهیهکننده داریم، الان به جرأت میگویم حدود ۱۲ تا ۱۵ نفر از آنها پتانسیل اقتصادی دارند یا اصلاً جرأت میکنند شخصاً در سینما سرمایهگذاری کنند. بقیه چه باید بکنند؟ کارگردانی چند سال است کار نکرده است علاقمند است کار کند، خودش را به آب و آتش میزند تا سرمایه جمع کند یا تهیهکننده میخواهد یک اثری را بسازد، نیمی از هزینۀ فیلم را دارد، نیمی از هزینۀ فیلم را ندارد. یکی از نقشهایی که الان در خارج از کشور است این است که تهیهکننده بتواند فضای ساخت یک اثر را فاخر را فراهم کند حالا یا خودش یا از بازار جذب میکند.
اکنون حدود ۴۶۰ تهیهکننده داریم، الان به جرأت میگویم حدود ۱۲ تا ۱۵ نفر از آنها پتانسیل اقتصادی دارند یا اصلاً جرأت میکنند شخصاً در سینما سرمایهگذاری کنند. بقیه چه باید بکنند؟
پارسال سینمای هالیوود ۱۱ میلیارد دلار فروش داشت، ۹۰۰ میلیون دلار گردش سینمای ترکیه بوده است، ما در بهترین شرایط ۳۰۰ میلیارد تومان (کمتر از ۲۰ میلیون دلار) در سینما گردش مالی داشتیم در حالی که به لحاظ جمعیتی مانند ترکیه هستیم! ما در بهترین شرایط ۵۰۰ سالن سینما داریم که ۲۰۰ سالن استاندارد است و ۳۰۰ سالن از رده خارج است، بعد در ترکیه مردمی سالی ۳، ۴ بار سینما میروند ولی در کشور ما از هر سه نفر یک نفر به سینما میرود، اینها همه به آن معلولها برمیگردد.
این است که بررسی میکنیم چگونه باید سینما را نجات بدهیم به دلیل اینکه پول در آن گردش ندارد و همه هم گرفتار هستند؛ شاید یک بخشی از این موضوع ریشۀ اختلافاتی که دارد روز به روز در سینما خودش بیشتر نشان میدهد، بحرانهای اقتصادی است که در سینما وجود دارد. پارسال گردش مالی سینما ۲۵۰ میلیارد بوده است اگر نسبت به ۶ هزار نفر اعضای سینما محاسبه کنیم، متوسط سالانۀ آن نفری چند میلیون تومان میشود؟ بر ۱۲ ماه سال تقسیم بکنیم یعنی گردش مالی هر نفری در سینما چقدرمیشود؟ با این ارقام در وضعیت فرهنگی، هنری کشور باید انتظار چه محصولات و دستاوردی داشته باشیم؟
* اقتصاد سینما شکننده شده و جذب سرمایه هم خیلی سخت شده است، چه راهکاری میتوانید پیشنهاد بدهید که یک سازوکار رسمی پیدا بکند که دیگر آن شائبههای پول مشکوک و شبههناک و کثیف پیش نیاید؟ مثلاً یک تشکل یا یک سامانهای که بگویند راه ورود به این صورت است....شایسته: هنر یک تهیهکننده جذب سرمایهگذار است، یعنی تمام تهیهکنندههای سینمای ایران به دنبال جذب سرمایهگذار هستند اما اینکه هر کدام موفق بشوند یا نشوند که فکر میکنم ۱۰، ۱۵ نفر موفق بشوند و باقی نمیآیند و سرمایهگذاران جواب نمیدهند. آن ۱۰، ۱۵ نفر هستند که سرمایه را وارد سینمای ایران میکنند، یعنی باید از آنها تشکر هم بکنیم اما باقی که نتوانستند سرمایهگذار جذب کنند بقیه را زیر سوال میبرند میگویند پول مشکوک و کثیف است، اما اگر آن پول جای دیگری میرفت خیلی پول پاک و مطهری بود!
در اتحادیه تهیهکنندگان یا تشکل تهیهکنندگی باید یک واحدی برای پالایش سرمایهگذاران باشند
من عرض کردم سرمایهگذارها چند دسته هستند، باید جایی برای بررسی پولهای مسألهدار باشد، در اتحادیه تهیهکنندگان یا تشکل تهیهکنندگی باید یک واحدی برای پالایش سرمایهگذاران باشند، یعنی آنها بیایند یک فرمی پر کنند، چون اگر طبق روال کنونی پیش برویم، دیگر کسی سرمایه وارد سینما نمیکند، الان ۳، ۴ مورد سرمایهگذار سراغ دارم که گفتند خداحافظ شما! دیگر نمیآیند. یعنی اگر صد سرمایهگذار وارد سینمای ایران شدند دیگر ۹۵ نفر آنها نمیآیند، یعنی سینما را کنار گذاشتند و این برای سینمای ایران خیلی بد است و فاجعه است، اگر میگویید پول کثیف، آیا او این پول کثیف را نمیتوانست جای دیگری ببرد؟ نمیتوانست واردات انجام بدهد؟ بدترین کار در این کشور این است که بیاید در سینما سرمایهگذاری کند، یعنی خودش را معرفی میکند و در معرض دید و قضاوت همه قرار دهد.
باید حقوق سرمایهگذار را حفظ کنیم، اگر هزینۀ فیلمی ۳ میلیارد شده است نگوییم ۶ میلیارد، الان بعضی از تهیهکنندهها گوش و حلق و بینی سرمایهگذار را میبُرند!
لذا من فکر میکنم ما باید حقوق سرمایهگذار را حفظ کنیم، اگر هزینۀ فیلمی ۳ میلیارد شده است نگوییم ۶ میلیارد، الان بعضی از تهیهکنندهها گوش و حلق و بینی سرمایهگذار را میبُرند! خودش ۳، ۴ میلیارد بیشتر از هزینه ساخت فیلم میگیرد، بعد میگویند این پول مشکوک است! الان فیلمهایی در سینما وجود دارد که تهیهکننده میگوید من کارم تمام شده و فیلم برای سرمایهگذار است! چطور چنین چیزی ممکن است؟! در صورتی که شما به عنوان تهیهکننده مسئول هستید و باید حافظ منافع سرمایهگذار باشید! اما تهیهکننده به سرمایهگذار میگوید دارم دنبال کار بعدی میروم! این فاجعه است و بلای سینمای ایران است.
لذا منِ تهیهکننده باید به وظایف تهیهکنندگیام تا روز آخر یعنی ۵ سال بعد از اکران عمل کنم، نه اینکه فیلم تمام شد بگویم خداحافظ شما، او چیزی نمیداند. باید تمام نمایشها را دنبال کند و باید تاوان بدهد.
ساداتیان: چه بخواهیم چه نخواهیم یکسری پول در کشور وجود دارد، بالاخره ۲ تریلیون و ۷۰۰ هزار میلیارد در کشور نقدینگی وجود دارد، یادم است زمانی که انقلاب شد ۶ هزار ۴۰۰ میلیارد تومان نقدینگی در کشور بود و امروز ۲ تریلیون و ۷۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی در کشور وجود دارد، حالا این پولها ـ درست یا غلط ـ دست یکسری افراد در کشور است، آدمهایی که به هر دلیل پولدار شدند، ته ذهنشان علاقمند هستند یک گوشه چشمی هم به حوزه هنر داشته باشند، بعضیها وارد موسیقی یا خرید آثار هنری میشوند، یک عده هم وارد سینما شدند، نقش تهیهکننده هم این است که پولی را که جذب میکند از آن صیانت کند و برای صاحب سرمایه خاطرۀ خوش درست کند و او تشویق شود در کارهای بعدی هم سرمایهگذاری کند. متاسفانه بخشی از اهالی سینما این پولها را خوب مدیریت نمیکنند و گاهی حیف و میلهایی صورت میگیرد، من قبول دارم آدمهایی بودند که صاحب سرمایه بودند وارد سینما شدند و اِعمال سلیقههای غیرکارشناسی کردند و خیلی لطمه هم وارد کردند اما هر کاری هم نکات مثبت دارد و هم نکات منفی، نقش یک تهیهکننده مانند یک کارگردان است که میرود فیلمبردار و غیره را استخدام میکند، صاحب سرمایه هم آمده یک تخصصی به نام تهیهکننده را استخدام کرده که او هم بتواند به وظایفش عمل کند، این نقش تهیهکننده است که بتواند از سرمایهگذار صیانت کند و از او کار قابلقبول به وجود بیاورد.
آدمهایی بودند که صاحب سرمایه بودند وارد سینما شدند و اِعمال سلیقههای غیرکارشناسی کردند و خیلی لطمه هم وارد کردند اما هر کاری هم نکات مثبت دارد و هم نکات منفی
در این میان، به نظرم اهالی سینما هم کمتأثیر نیستند، ما مسئول پول کثیف یا تمیز این آدم نیستیم، هر آدمی در کشور از یک حقوق اجتماعی برخوردار است که باید از حقوقش استفاده کند حالا یا ساختمانسازی میکند و یا فیلمسازی میکند. اگر یک روز به مشکل قضایی برخورد کرد بحث ثانویه است، از آن به بعد خودش باید تاوان آن را پس بدهد، به کارهای قبلی او چه ربطی دارد؟
خارج از بحث فیلمسازی، به نظرم سینما نیاز دارد یک نهضت سالنسازی در کشور ایجاد شود. متاسفانه خیلی حوزهها در کشور برنامه ندارند، حوزۀ فرهنگ و هنر هم برنامه ندارد، مثلاً طرح ۵ سال آیندۀ سینمای ما چیست؟ قرار است چه رشدی را داشته باشد؟ زیرساخت سالن باید چه تعداد باشد؟ من که داخل سینما هستم، هنوز اینها را نمیدانم، به نظرم یکی از مشکلات اساسی ما این است که ۱۲۷۰ تا شهر داریم و ۱۱۰۰ شهر سالن نمایش ندارند! هنوز هم ساخت فیلم کار سختی در کشور نیست اما سالنهایی به اندازه کافی برای نمایش آن نداریم. باید بتوانیم فضای نمایشی را برای تمام آحاد کشور فراهم بکنیم، به نظرم این موضوع خودش یک طرح استراتژیک خیلی کلان و اقتصادیای نیاز دارد. باید سرمایهگذاران را تشویق بکنیم که بیایند در سینما مشارکت بکنند. چرا ما سعی نمیکنیم اقتصاد سینما را بزرگ کنیم؟ الان بحث سامانههای ویاودی است، خیلی بحثهای کلیدی در کشور وجود دارد که داریم گذری با آنها برخورد میکنیم و عبور میکنیم.
تا چشمانداز اقتصادی کشور در حوزه سینما تعریف نشود، نمیدانیم از چه چیزی داریم صحبت میکنیم و هیچ وقت به جمعبندی نمیرسیم؛ حتی اعضای سینما اگر دور هم جمع میشوند، داخل آنها تشتت آرا وجود دارد، چون نمیدانند براساس چه نقشه راهی دارند صحبت میکنند؟
شایسته: یک کار بسیار خوبی آقای رئیسی انجام داده و به تمام کنسولگریهای خارج از کشور بخشنامه کرده هیچ دادگاهی حق ندارد ایرانیان خارج از کشور را که به هر دلیل تحت تعقیب هستند از دریافت خدمات کنسولی محروم کند. حال ما راجع به یک سرمایهگذار داخل کشور بدون هیچ سند و مدرکی میگوییم پول او مشکوک است؟ من که اهل نماز و روزه هستم و مسلمانم باید کمی درباره اظهارنظر پیرامون دیگران احتیاط کنم. بنده با صراحت میگویم هیچ پولی را در سینما مشکوک و کثیف نمیدانم مگر قوه قضائیه حکم داده باشد. هیچ کدام از آقایانی که میگویند پول کثیف وارد سینما کردهاند با من کار نکردند ولی من میگویم آنها آدمهای محترمی هستند.
با صراحت میگویم هیچ پولی را در سینما مشکوک و کثیف نمیدانم مگر قوه قضائیه حکم داده باشد
درخواست من این است که صنف تهیهکنندگان یا تشکل تهیهکنندگان یا وزارت ارشاد، یک کمیته یا شورایی داشته باشد که سرمایهگذار به آنجا برود و شفافسازی صورت گیرد. بنابراین قبل از اینکه حکمی از قوه قضاییه برای شخصی صادر شده باشد، حکم صادر نکنیم.
*البته این نکته را یادآور شویم که منظورمان تطهیر فلان تهیهکننده سریال شبکه نمایش خانگی نیست. شاید مخاطبان گمان کنند وقتی میگوییم سرمایهگذار، منظورمان این شخص است.شایسته: قطعا چنین نیست.
معلم: وقتی میگوییم سرمایهگذار وارد سینما نشود، این برای سینمایی است که همۀ چیز آن روشن شده باشد، مسالۀ سالنسازی را کلاً رها کردهایم اصلاً یکسری از شهرهای این کشور سالن سینما ندارند، سالن ندارند که مردم بروند داخل آن فیلم ببینند. در سینما نه سالنسازی درست اتفاق افتاده است، نه روند جذب سرمایهگذار و تهیهکننده مشخص شده است. الان تکلیف اکران مشخص نیست، مثلاً در آمریکا فیلم آقای نولان هنوز در پیشتولید است، اما تاریخ اکرانش مشخص است. در ایران، تهیهکننده فیلم را میسازد و تازه فکر میکند چه زمانی اکران کند؟ بعضی از فیلمهایی که در ایام تعطیلات عید سر آن دعوا میشود، اصلاً فیلم اکران عید نیست، این فیلم را باید در پاییز نمایش بدهند، چون دانشجویان باید آن را ببینند، اما فیلم روشنفکری را در عید اکران میکند! در حالیکه فیلمهایی در عید فروش دارند که سبد فروش داشته باشند.
در ایران، تهیهکننده فیلم را میسازد و تازه فکر میکند چه زمانی اکران کند؟ بعضی از فیلمهایی که در ایام تعطیلات عید سر آن دعوا میشود، اصلاً فیلم اکران عید نیست
پس ساختار صحیح از صنف شروع میشود که ما نداریم، بحث اینکه صنف بازیگران وجود خارجی ندارد. در صنوف تهیهکنندگان اختلافنظر وجود دارد، چند تا صنف است که یکی نشده است و صنفهای دیگر هم همینطور.
نکته بعدی بازاریابی است که اصلاً نداریم، پخش خارجی اصلاً نداریم، چطور اقتصادمان را با چین مقایسه میکنیم، اما سینمایمان را با چین مقایسه نمیکنیم؟ چین طی ۵ سال گذشته به شکل حیرتانگیزی در جشنوارههای مختلف سینمایی حضور فعال دارد و بزرگترین غرفۀ در بازار فیلم جشنواره کن برای چین است، دائم سینمایش را پرزنت و تبلیغ میکند و رسانههایش مرتباً به دیده شدن فیلمها کمک میکنند و با پخشکنندههای خارجی دائم صحبت میشود. ولی ما هیچ کدام از اینها را نداریم.
ما راجع به فساد در سینما میخواهیم صحبت کنیم، اشکالی ندارد، چرا راجع به فساد در رسانهها صحبت نمیکنیم؟ بزرگترین فسادی که ما در حوزۀ فرهنگ داریم فساد برخی رسانههای غیررسمی است، یکسری رسانهها ایجاد شدهاند که مشخص نیست چی هستند، گرداننده کانال تلگرامی یا صفحه اینستاگرامی تلفن میزند تهدید میکند و میگوید اگر به ما پول ندهید فلان کار را میکنیم! این چه رسانهای است؟! تکلیف اینها را مشخص کنیم. وگرنه برای بحثهای دهانپرکُن مانند «پول کثیف» سندی وجود ندارد.
بزرگترین فسادی که ما در حوزۀ فرهنگ و سینما داریم، فساد برخی رسانههای غیررسمی است. گرداننده کانال تلگرامی یا صفحه اینستاگرامی تلفن میزند، تهدید میکند و میگوید اگر به ما پول ندهید فلان کار را میکنیم!
الان سینمای ما درگیر کرونا است، ولی کسی تا حالا نگفته اینها دارند بدبخت میشوند، غیر از کمکهای ناچیز دولتی چه باید بکنند؟ اصلاً انگار نه انگار. اگر روند کرونا همینطور ادامه پیدا کند تا ۶ ماه دیگر سینمای ایران به طور کامل ورشکست میشود، ما سر چه میجنگیم؟ اصلاً وقتی سینمایی نباشد ما برای چه بحث میکنیم؟ این مساله را رها کردیم چسبیدیم به ورود فلانی به سینما و پول کثیف، به فساد رسانه بپردازیم، وقتی رسانه فاسد باشد، چگونه میخواهد فساد را افشا کند؟
* به فساد در برخی رسانههای سینمایی اشاره کردید. متأسفانه رسانههای غیررسمی سینمایی هر وقت دوست داشته باشند علیه یک فرد یا یک فیلم موضع میگیرند؛ آن را به غیراخلاقیترین شکل ممکن میزنند و بعد هم پاسخگو نیستند، نهایتاً اگر شکایتی هم شود با یک معذرتخواهی همه چیز را تمام میکنند. چگونه این موضوع را باید آسیبشناسی کرد؟مهرآفرین: برآیند این نشست به کجا رسیده است؟ در این نشست دو تا از تهیهکنندههای شناختهشدۀ سینما که آثار زیاد، ماندگار و موفقی را تولید کردند، یک ژورنالیستی که سابقۀ تولید دارد و پدرش در سینمای ایران منتقد خوشنامی بوده و بنده که روزنامهنگار هستم، حضور داریم؛ نتیجۀ بحث به این رسیده که به هر حال چیزی به آن شکل به عنوان سرمایهگذاری و یا سرمایۀ مشکوک در سینما وجود ندارد. ولی شما خروجی این جلسه را که منتشر کنید، مطمئناً یک عده میآیند آن را نقد میکنند و میگویند جلسهای که برای پولشویی در سینما بود به کجا رسید!
شایسته: چون توقع دارند در این جلسه ما نام دو نفر را بیاوریم و تهمت بزنیم و آنها را نابود کنیم ولی ما این کار را نمیکنیم.
معلم: الان پرونده یک نفر در حال بررسی در قوه قضاییه است...
مهرآفرین: من اینجا از دو فساد نام میبرم که ریشۀ آن در سینما است یعنی آن آدم رسانهای که دغدغۀ این را دارد که نام یکی را بیاورد، از کجا نشات میگیرد؟ آقای شایسته اشارۀ درستی کردند ما ۴۶۰ تهیهکننده در سینمای ایران داریم که میانگین سالی ۹۰ فیلم ساخته شود، یعنی اگر هر تهیهکنندهای هم یک فیلم ساخته باشد، ۹۰ فیلم میشود مابقی یا بیکار هستند یا کاری انجام ندادند و دنبال سرمایهگذار هستند، کسانی که نتوانستند یا سرمایهگذاری را آوردند و موفق نبودند، اینها علیه سرمایهگذارها و تهیهکنندههایی که توانستند سرمایهگذاری را جذب کنند و فیلمی را بسازند، موضعگیری میکنند، بنابراین این فساد در سینما هم وجود دارد. من دیدم سینماگری که خیلی مشهور هم است و هم پخشکننده و هم تهیهکننده است، آمده یک مطلبی را از یک کانال بیهویت دربارۀ یک سریال ۸۰ میلیاردی منتشر کرده است، اما اگر تهیهکننده سالم باشد، به جای استوری کردن آن خبر، با همکارش تماس میگیرد و میپرسد آیا ۸۰ میلیارد هزینۀ تولید آن مجموعه شده یا نه؟ نه اینکه چشمبسته شروع به تخریب کند.
آدمهای شبهرسانهای که فاسد هستند، دارند از یک جایی حمایت میشوند؛ از طرف همان سینماگران ناموفق در جذب سرمایه!
این آدمهای شبهرسانهای که فاسد هستند، دارند از یک جایی حمایت میشوند؛ از طرف همان سینماگران ناموفق در جذب سرمایه! در این جریان ضدفساد، ما دو سینماگر داشتیم که مثلاً پرچمدارِ مبارزه با فساد بودند، شما سوابق همین آدمها را در حوزۀ سینما بررسی کنید، با یک سرمایهای یک فیلمی ساخته است، صد میلیون تومان فروخته، بعد رفته است یک فیلم دیگری را شروع کرده است، شما باید به او مشکوک باشید نه به یک سرمایهگذار یا یک تهیهکننده که فیلم او ۲۶ یا ۳۰ میلیارد فروخته است، به تهیهکنندهای باید مشکوک باشید که فیلم او ۱۰۰ میلیون فروخته است و دوباره دارد فیلم بعدی را شروع میکند!
معلم: ما مدام بحثهای اصلی را به حاشیه میبریم، سینمای ایران دچار بحران است! این سینما دارد از بین میرود، اگر کمکی اتفاق نیفتد و سازوکار جدیدی برای سینما طراحی نشود واقعاً مشخص نیست چند سال دیگر بتواند ادامه پیدا کند.
مهرآفرین: باز منشاء آن فساد رسانهای در اهالی سینما است، یعنی یکسری اهالی سینما با تعاملات مالی میآیند و یکسری از آدمها را حمایت میکنند که شما فلانی یا فلان جریان را تخریب کنید! شما یک سایت یا یک خبرگزاری رسمی را نمیبینید که در این موارد سندی را منتشر کرده باشد ولی در کانالهای تلگرامی از صبح تا شب به آدمها فحاشی میکنند و مجهول و استعارهای تهمت میزنند و هیچ کس هم به آنها کاری ندارد. آنها با این کار سرمایهگذار را میترسانند و سرمایهگذار وقتی میبیند مدام به او فحش میدهند، میگوید برای چه وارد سینما شوم؟ چون آن تهیهکنندهای که با این آدم شبهرسانهای در ارتباط است میگوید او را بزنید تا حداقل او را بترسانم که چرا به من سرمایه نداده است.
یکی از کسانی که دارند او را میزنند، تا الان کارهای خوبی مانند «متری شش و نیم» و «سرخپوست» را ساخته است؛ در جشنواره پارسال هم «شنای پروانه» را داشت. اما از صبح تا شب برای او حاشیه درست میکنند که یا تلکهاش کنند، یا کلا از سینما بگذارد برود. مگر قوه قضاییه وجود ندارد؟ اگر این آدم دزد است و سرمایهاش مشکوک است، قوه قضاییه بررسی کند.
شایسته: همین سرمایهگذاری که میگویید، قوه قضاییه میداند چه کسی است، وزارت اطلاعات هم میداند، اخبار سینما هم به گوش آنها میرسد، اگر مشکل دارد، چرا برخورد نمیکنند؟ ما باید یک کاری کنیم که سرمایهگذاران را تشویق کنیم نه اینکه یک کاری کنیم که تن و بدن آنها بلرزد.
مهرآفرین: اگر رسانههای زرد و رسانههای فاسد وجود دارند، اهالی سینما به آنها سرخط میدهند وگرنه تا منِ نوعی منفعتی نداشته باشم، علیه کسی موضع نمیگیرم. به نظرم اگر رسانهای فاسد میشود، اهالی سینما آن را فاسد میکنند.