اخبار كلی
روایت‌هایی از برادران شهید صفرعلی و محمدرضا سیفی از شهدای لشکرفاطمیون در گفتگو با خواهر شهیدان
نکته‌ای را در خصوص صفرعلی بگویم که وقتی قصد سوریه کرد، ابتدا به کربلا مشرف شد. بعد که به خانه برگشت، برای اعزامش به سوریه مصمم‌تر شده بود. می‌گفت ما باید برای دفاع از حرم حضرت‌زینب (س) برویم و این وظیفه ماست. اهل نماز بود و تصویر پررنگی که از او به یاد دارم، مربوط به نماز و هیئت می‌شود
نگاهی گذرا به زندگی جهادی سردار شهید حاج‌مجید رمضان
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مجید رمضان سنگر تعلیم را برگزید و در منطقه مستضعف‌نشین اسلام‌شهر به آموزش نسل انقلابی پرداخت. از آنجا که او در زمینه مکتب مارکسیسم اطلاعات خوبی داشت، با عوامل این گروهک منحرف به مباحثه و مجادله نیز بر می‌خواست. 
خاطره‌ای از شهید مجید رمضان در گفتگو با همرزم شهید
سطح آب رودخانه بالا آمده بود. احتمال داشت در عبور از رودخانه مشکلاتی پیش بیاید. اما چاره دیگری نداشتیم و از مسیری که همیشه تردد می‌کردیم وارد اروند شدیم. وسط رودخانه که رسیدیم ماشین خاموش شد. فشار و جریان آب لحظه به لحظه بیشتر می‌شد، تا جایی که آب وارد اتاق تویوتا‌وانت ما شد. با آقا مجید شیشه در ماشین را دادیم پایین و رفتیم روی سقف اتاق وانت نشستیم
سردار فلاح‌زاده جانشین نیروی قدس سپاه:
من هر چه به او نزدیک‌تر می‌شدم، دوست داشتم بیشتر نزدیک شوم. بعضی افراد هستند که اگر آن‌ها را از نزدیک بشناسی می‌خواهی از آن‌ها دور شوی، اما شهید حجازی طوری بود که اگر به او نزدیک‌تر می‌شدی، دوست داشتی این نزدیکی را حفظ کنی و بلکه نزدیک‌تر هم شوی. ما شیفته اخلاص در عمل و اخلاص در عبادت ایشان شده بودیم
سردار رحیم صفوی: 
عملکرد شهید حجازی در سه جبهه مشاهده می‌شود؛ اول در جبهه کردستان، دوم در دفاع مقدس و سوم در جبهه مقاومت اسلامی. شهید حجازی در این سه جبهه حضوری فعال داشت و فرماندهی‌اش در این میادین و جبهه‌ها تأثیرگذار بود. البته غیر از حضور در این سه جبهه پس از پایان دفاع مقدس، آقای حجازی سمت‌ها و مسئولیت‌های بسیاری را برعهده داشت که یکی از آن‌ها فرماندهی نیروی مقاومت بسیج بود
عمری سراپا مجاهدت، فکری پویا، دلی سرشار از ایمان راستین و آکنده از انگیزه و عزم راسخ و نیرویی یکسره در خدمت اسلام و انقلاب، خلاصه‌ا‌ی از شخصیت این مجاهد فی سبیل الله است
گذری بر زندگی جهادی سردار شهید سیدمحمد حجازی در کلام همرزمانش 
بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی، شهید حجازی به جانشینی نیروی قدس سپاه می‌رسد. او به عنوان یکی از فرماندهان ارشد نیروی قدس، چه آن زمان که در لبنان حضور داشت و چه زمانی که جانشینی سردار قاآنی را برعهده گرفت، آنقدر عملکرد موفقی داشت که خاری در چشم صهیونیست‌ها بود
خاطراتی از مراحل اول عملیات فتح خرمشهر به روایت یک رزمنده دفاع مقدس
محمود حدوداً ۳۰ سال سن داشت و بین رزمنده‌هایی که نهایتاً در دهه ۲۰ زندگی‌شان قرار داشتند، پیر جمع بود. حرف‌های جالبی می‌زد و می‌گفت شهید جهان‌آرا در همان ساعات اولیه سقوط خرمشهر به نیروهایش گفته که اگر شهر سقوط کرد آن را پس می‌گیریم، مراقب باشید ایمان‌تان سقوط نکند
خاطراتی از عملیات بدر و تیپ مستقل توپخانه ۶۳ خاتم‌الانبیا (ص)  در گفتگو با جانباز سیدمحمودحسینی
چند متری که جلو رفتیم حاج حسین ترمز کرد و گفت: سیدمحمود من نمی‌تونم اینجوری برم! گفتم چکار کنیم حاجی؟ گفت شما برید پایین، من آروم آروم میرم شما هم هر چی مجروح کنار جاده است تا جایی که پشت ماشین جا داره سوار کنید ببریم عقب
گفت‌وگوی «جوان» با خانواده شادکام از داغدیدگان شهدای حادثه تروریستی گلزار شهدای کرمان
هر چند زندگی ما به سختی می‌گذشت، اما گله‌ای نداشتیم. خدا را شاکرم بچه‌های خوبی تربیت کردم. وقتی بچه‌ها چیزی لازم داشتند و من می‌گفتم پولی ندارم تا آن وسیله را برایتان بخرم کوتاه می‌آمدند. دو روز قبل از شهادت میلاد به او گفتم چیزی ندارم که برای خوراکی مدرسه بتوانی ببری! حرفی نزد. بعد کمی پول تهیه کردم و فردای آن روز به میلاد دادم تا برای خودش و برادرش بتواند خوراکی بخرد، بعد متوجه شدم میلاد با آن پول فقط برای طا‌ها خوراکی خریده بود. گذشت او در این سن ستودنی بود