اختصاصی جوان آنلاین - صنعت انیمیشن در دنیا صنعت سودآور و پرمخاطبی است و خوشبختانه ایران نیز در چند سال اخیر رشد خوبی در زمینه تولید انیمیشن داشته است. «بچه زرنگ» در چهل و یکمین جشنواره فیلم فجر امسال، حسابی درخشید و بااستقبال خوبی از سوی منتقدان و مخاطبان روبهرو شد. دقایقی با حامد جعفری تهیهکننده «بچه زرنگ» به گفتگو پرداختیم تا وضعیت محتوایی و نرمافزاری ساخت انیمیشن در ایران را بررسی کنیم. جعفری تهیهکننده آثار پرفروشی، چون «شاهزاده روم» و «فیلشاه» بوده و تجربه خوبی در تولید انیمیشن دارد.
معمولا در صنعت انیمیشن، افراد مشهور جای شخصیتها صحبت میکنند. این مورد در ایران نیز تا حدودی در حال رواج پیدا کردن است. به نظرتان استفاده از چهرههای مشهور برای صداپیشگی چقدر در میزان جذب مخاطب تاثیر دارد؟
در جذب مخاطب کودک و نوجوان چهرهها خیلی موضوع محوری نیستند؛ چراکه جنس هنرمندانی که این گروه سنی به عنوان سلبریتی دنبال میکنند متفاوت از هنرمندانی است که بزرگسالان آنها را دنبال میکنند. شما هم اگر از کودکان اطرافتان درباره صداپیشگی چهرهها بپرسید شاید خیلی حسی نسبت به انتخاب دوبلرها ندارند و حتی شاید خیلی از آنها را نشناسند! در واقع در پروسه ساخت انیمیشن نکته مهم این است که کار به دل بچهها بنشیند و دوبلر بتواند با هدایت مدیر دوبلاژ، شخصیت مورد نظر را آن طور که باید باشد، جا بیاندازد. به عنوان مثال، زمانی ما یک انیمیشن خارجی را برای بچهها دوبله میکنیم و پخش میکنیم و بچهها هم از دیدن آن لذت میبرند، ممکن است اگر همان اثر را مجددا با اشخاص دیگری دوبله کنیم و برای آنها پخش کنیم دیگر دوستش نداشته باشند! این یعنی ما در دوبلاژ تیپسازی و شخصیتسازی انجام میدهیم تا بتوانیم قصه را بهتر برای کودکان روایت کنیم. با این حال تردیدی نیست که در این فرایند انتخاب دوبلوری که تجربه بیشتری دارد و کارهای موفقتری داشته و قبلا دیده شده، به پختگی کار کمک میکند، اما انتخاب چهرهها در «بچهزرنگ» یکی از آن نکاتی است که خود شما هم به آن اشاره کردید که انتخاب چهرهها میتواند مخاطب بزرگسال را هم به دیدن کار ترغیب کند.
در رابطه با بحث داستان و با توجه به غنای ادبیات داستانی ایران، چطور میتوانیم برای کودکان و نوجوانان از طریق تولید انیمیشن از شخصیتهای ایرانی قهرمانسازی کنیم؟
در حوزه انیمیشن، ما از یک فرصت برخورداریم و آن فرصتِ قهرمانسازی برای مخاطب است؛ اما اینها الگوهای مشخصی در دنیا دارند و در ساخت یک انیمیشن یک مدل خاص باید پیادهسازی شود که بچهها با آن مدل یا قهرمان ارتباط بگیرند. مثلا انیمیشن «شیرشاه» ساخته میشود و مخاطب با آن ارتباط میگیرد؛ پس از گذشت چند سال شرکت سازنده این اثر به این نتیجه میرسد که مخاطبان آن ارتباط خوبی با قهرمان این فیلم برقرار کردهاند، اما ممکن است این ارتباط در اثر گذر زمان کمرنگ شود، لذا شروع به ساخت یک سریال برای آن میکند که قهرمان داستان همچنان بتواند ارتباط خودش را با مخاطب حفظ کند. در نتیجه مرحله نخستِ قهرمانسازی برای مخاطب این است که ما کاری بسازیم که بچهها آن را به عنوان قهرمان بپذیرند و در عین سرگرمکننده بودنش این پذیرش را هم ایجاد کند که این یک «قهرمان» است. البته ممکن است گاهی به دلیل تجربیات محدودمان در ساخت انیمیشن، ما روی یک کاراکتر به عنوان قهرمان برنامهریزی کنیم، اما پس از تولید، بچهها کاراکترهای دیگری را هم به عنوان قهرمان بپذیرند که این هم یکی از نقاط ضعف است و باید رفته رفته تلاش کنیم تا بتوانیم بر اساس مدلهای موفق و تجربه شده، این ضعفها را هم برطرف کنیم. مرحله دوم این است که بچهها از طریق قوه تخیل خود با قهرمان قصه ارتباط برقرار میکنند و با آن قهرمان زندگی میکنند، رؤیاپردازی میکنند و بعد تلاش میکنند تا آن قهرمانی را به عالم واقعیت هم بیاورند که اینجا ما با مبحثی به نام محصولات جانبی مواجه میشویم که یکی از مهمترین مولفههای صنعت انیمیشن در دنیاست. مجموعه هنرپویا در این بخش هم تلاشهایی انجام داده، اما به هرحال ما یک مجموعه خصوصی هستیم که بضاعت محدودی داریم، ولی همیشه تلاش میکنیم به اندازه بضاعت خود الگو و چرخه قهرمان سازی برای مخاطب را پیگیری کنیم.
با این تفاسیر بالاخره میتوانیم از اسطورههای ایرانی قهرمانسازی کنیم؟
حتما میتوانیم، اما باید از روش و مدل آن پیش برویم. اگر میخواهیم «رستم» قهرمان شود باید کاری بسازیم که در آن مخاطب، «رستم» را به عنوان قهرمان بپذیرد.
به لحاظ استفاده از نرمافزارها، شرایط ما چطور است؟ آیا امکانات نرمافزاری ما رضایتبخش است؟
همه انیمیشنسازهای ما از پلتفرمها و نرمافزارهایی استفاده میکنند که هیچکدامشان ساخته کشور ما نیست و البته این هم موضوع عجیبی نیست و باید به عنوان یک واقعیت آن را بپذیریم، اما مشکل جایی است که به علت اینکه در کشورمان کپیرایت وجود ندارد، عموما تولیدکنندها از نرمافزارهای کرک شده استفاده میکنند و عملا دسترسی به نسخه اصلی نرمافزارها فراهم نیست. به طور بدیهی این مشکل باعث میشود یکسری پشتیبانیها، امکانات و خدماتی را که در نرمافزارها هست از آنها سلب شود و طبیعتاً انیمیشنسازهای ما با ضعف در حوزه استفاده از نرمافزارها مواجه شوند. اما به لحاظ «ساختارِ تولید» که در انیمیشن به آن پایپلاین تولید میگویند، هر کمپانی بر اساس نیاز نرمافزاری خود ساختار تولیدش را میچیند و توسعه میدهد. این را هم اضافه کنم که یکی از اقدامات استدیوها و کمپانیها توسعه و کدنویسی برای نرمافزارهای تولید است، البته اگر کسی، به طور شخصی در زمینه انیمیشنسازی فعالیت کند، از لحاظ استفاده از نرمافزارها مسائل و مشکلات بیشتری را خواهد داشت، اما کمپانیها این مشکلات را برای خودشان مرتفع میکنند.
فکر میکنید که میتوانیم در حدی در تولید انیمیشن موفق شویم که کودکان و نوجوانان ما کمتر جذب انیمیشنهای غیرایرانی شوند و بیشتر به تماشای انیمیشنهای تولید داخل بنشینند؟
پاسخ این سوال واقعا به حجم سرمایهگذاری ما ربط دارد. مثلا فرض کنید روزی ۵ ساعت کارتون نیاز و مصرف کودکان ما در کشور است؛ وقتی شما روزی فقط ۱۰ دقیقه کارتون تولید میکنید، در حقیقت ۴ ساعت و ۵۰ دقیقه را در اختیار تولیدکننده خارجی میگذارید! برداشت من این است که هرچقدر کشور در حوزه انیمیشن سرمایهگذاری کند، ظرفیت تولید آن وجود دارد و برعکس، هرچقدر از این فرصت استفاده نکند، علاوه بر اینکه این فرصت را در اختیار تولیدکننده و تولیدات خارجیها قرار داده، تبعات فرهنگی-اجتماعی متعددی هم دارد؛ چراکه در این صورت کودک ما با یک الگوی زیستی یا همان سبک زندگی غیر ایرانی رشد میکند، با محتوایی که ایدئولوژی غیر ایرانی پشت آن است. ما در مجموعه خود شعاری بین همکارانمان داریم مبنی براینکه ما دوران کودکی خودمان با قهرمانانی رشد کردیم که محصول آثار خارجی بودند، پس اکنون باید تلاش کنیم کارهایی تولید کنیم که بچههای ایران با قهرمانانی رشد کنند که محصول آثار ایرانی باشد و البته ما به عنوان بخش خصوصی بضاعتمان محدود است و این حتما نیاز به سرمایهگذاری و حمایت حاکمیت دارد که برای این موضوع اهمیت قائل باشد و بخواهد آن ۵ ساعت سبد مصرف مخاطبش را با کار ایرانی پر کند. در غیر اینصورت هیچ امیدی نباید داشته باشیم. یعنی در نهایت آن کسی که باید استودیوها و کمپانیها را ترغیب کند که بیشتر تولید کنند، حاکمیت فرهنگی کشور است.
آیا توان رقابت با محصولات خارجی داریم و چقدر میتوانیم در جذب مخاطب موفق باشیم؟
اگر از حوزه انیمیشن در کشور حمایت درست و کافی اتفاق بیفتد، حتما این فرصت رقابت به وجود خواهد آمد. کمااینکه شما اگر تیتراژ آثار موفق دنیا را نگاه کنید، میبینید که عوامل ایرانی هم در آنها حضور دارند و به لحاظ نیروی انسانی این توانمندی وجود دارد.
در حال حاضر آیا با وجود امکانات و تجهیزات کشورهای پیشرفته میتوان تولیدات ما را با آنها مقایسه کرد؟
تولید انیمیشن کمپانیمحور است و کمپانیهای سابقه فعالیت زیادی ندارند و قطعاً نمیتوانیم سطحشان را با کمپانیهای کشورهای پیشرفته که بیش از ۱۰۰ سال سابقه دارند مقایسه کنیم. چون تجربهای که آنها داشتهاند و در ساختارشان رسوخ کرده، بسیار پیشرفتهتر و وسیعتر از تجربهای است که ما در این مدت زمان کوتاه به دست آوردهایم. اما از طرف دیگر، در حوزه کیفیتِ تصویر، خوشبختانه ما به حداقل استانداردهای لازم در کیفیت رسیدهایم و در حدی هستیم که کاری بسازیم که در همه جای دنیا آن را به عنوان یک انیمیشن سینمایی بپذیرند و به نمایش درآید و دیده شود. اما اینکه بگوییم یک اثر ما با فلان فیلم دیزنی قابل مقایسه است، خیر! و هنوز با کارهایی که آنها میسازند، فاصله داریم. امیدواریم با این روند رشدی که داریم، به آنها برسیم و با همین امید و برای ارتقای این هنر-صنعت تلاش میکنیم.