جوان آنلاین: درست در شرایطی که همه نگاهها به احسان حدادی بود، حسین رسولی با پرتابی ۶۲/۲۹ متری، ضمن شکستن رکورد مسابقات قهرمانی آسیا، طلای هانگژو را به نام خود ضرب کرد؛ مدالی که درخشش پدیده تازه ورزش کشور را به دنبال داشت و نگرانیها بابت خداحافظی حدادی را برطرف کرد چراکه با پایان دوران حدادی، حالا گویی نوبت تاجگذاری رسولی رسیده است؛ جوانی که با وجود مصدومیت بر سکوی قهرمانی بازیهای آسیایی ایستاد تا به المپیک امیدوار شویم.
همه نگاهها به احسان حدادی بود، اما حسین رسولی همه حتی حدادی را هم کنار زد تا ثابت کند جانشین شایستهای برای نایب قهرمان المپیک لندن است.
درست است. حدادی بزرگ من است و باعث افتخار که در طول این سالها زحمت زیادی کشیده، اما حالا نوبت ماست که راه او را ادامه دهیم و امیدوارم بتوانم در این راه موفقیتهای ماندگاری را رقم بزنم. شنیدهام حدادی قصد حضور در انتخابات ریاست فدراسیون را دارد. حضور او میتواند اتفاق خوبی برای ورزشکاران باشد، چون درک درستی از شرایط، امکانات و نیازهای یک ورزشکار در ورزش حرفهای و قهرمانی دارد، وی بیتردید سعی خواهد کرد هر آنچه برای خود میخواسته را برای ورزشکاران مهیا کند.
گویا در بازیهای آسیایی آسیبدیدگی هم داشتید.
بله. دقیقاً ۲۰ روز قبل از بازیهای آسیایی از ناحیه سینه دچار آسیبدیدگی شدم و نتوانستم پرتاب کنم. خیلی ناراحت بودم، چون بدنم خیلی خوب بود، اما حتی ۳۰ متر هم نمیتوانستم پرتاب کنم، به همین دلیل تصمیم گرفتم تمرینات مربوط به بالاتنه را انجام ندهم. گفتم اگر قرار است تنها چند پرتاب داشته باشم، بهتر است که پرتابها بماند برای روز مسابقه که قبل از آن آسیبدیدگیام تشدید نشود و کار به عمل نکشد. عمده نگرانیای که داشتم هم سر این مسئله بود که ۲۰ روز هیچ پرتاب تمرینی نداشتم، میترسیدم که مبادا نتوانم رکوردی را که باید، بزنم. روز مسابقه هم از پرتاب دوم آزمایشی درد سینهام شروع شد. بعد از پرتاب اول، دوم و سوم چنان درد داشتم که نمیتوانستم تکنیکم را اجرا کنم، تا جایی که دستم بالا نمیآمد و مدام برای انجام پرتابها به عضلاتم بیحسی میزدم که بتوانم پرتاب کنم، اما فایدهای نداشت، طوری شد که بعد از پرتاب پنجم، دیگر نمیتوانستم دیسک را دست بگیرم و بعد از پرتاب ششم در دایره خم شدم و دیگر جایی را نمیدیدم و با هزار سختی از دایره بیرون رفتم، اما با خودم گفتم حتی اگر عضلهام پاره شود هم مهم نیست، نباید دست خالی برگردم، به همین دلیل از جان مایع گذاشتم و خوشحالم که موفق شدم.
بدون شک حسین رسولی ستاره پرتاب دیسک ایران در بازیهای آسیایی بود، اما اظهارات او بعد از قهرمانی در هانگژو در خصوص اینکه روزها تمرین و شبها در اسنپ کار میکرد و با کشک بادمجان طلا گرفته، همه را متعجب کرد. اما صیامی، رئیس سابق فدراسیون دوومیدانی و برخی ارکان فعلی فدراسیون با رد این ادعا مدعی هستند که رسولی در هتل شهر اقامت داشته و با راننده به تمرین تردد میکرد.
شاید یکسری دوستان، چون دلشان میخواهد در رأس کار باقی بمانند، چنین حرفهای نادرستی را مطرح میکنند، وگرنه متأسفانه یا خوشبختانه در درایو اسنپ من هست که کجاها کار کردهام و حتی اینکه شبها کار میکردم هم خیلی مشخص است. من ۹ ماه در اردو بودم و شش ماه با شرایط خیلی بدی در مجموعه آفتاب انقلاب حضور داشتم و تنها سه ماه آخر و بعد از حضور داوری در فدراسیون بود که راهی هتل شهر شدم، تقریباً یک ماه قبل از آسیایی تایلند. آقایان واقعیت را میگویند، اما همه واقعیت را نمیگویند.
خواستههای قهرمان هانگژو برای ادامه مسیر موفقیت از فدراسیون دوومیدانی چیست؟
یک تیم خوب برای کار کردن. سپهرزاد مربی خیلی خوبی است، اما به یک فیزیوتراپ، ماساژو، روانشناس و البت کمپی که بتوانم در آن خوب و بیدغدغه تمرین کنم نیاز دارم چراکه میدان المپیک با دیگر رقابتها تفاوت بسیار دارد. در المپیک ما با بهترینهای ورزش دنیا روبهرو خواهیم شد، پس باید تدارک بهتر و بیشتری ببینیم. شما نفر اول دنیا را بیاورید با شرایط حسین رسولی، مطمئن باشید ۵۰ متر هم نمیتواند پرتاب کند. آنها شرایط، امکانات، تمرینات و حتی زندگیشان با ما تفاوت بسیار دارد. آنها بابت پرتاب ۶۰ متری پاداش و حقوق دریافت میکنند. یکی از پرتابگرانی را که در شبکههای اجتماعی دنبال میکنم، هر هفته کلی لباس و کفش از اسپانسرهایش دریافت میکند، اما ما برای یک کفش باید کلی نامهنگاری کنیم و با هزینه دلاری از کشورهای دیگر سفارش دهیم! من با وجود مصدومیت و شرایط سختی که داشتم، حدود ۶۳ متر پرتاب کردم، اما اگر شرایط آنها را داشتم باشم، بیشک پرتابی به مراتب بهتر خواهم داشت. شما نگاه کنید سه ماه اسکانم خوب بود، طلای بازیهای آسیایی را گرفتم اگر شرایطم برای المپیک خوب باشد، حتماً به فینال میرسم.
بسیاری رسولی را پدیده کاروان ایران در دوومیدانی هانگژو میدانند. این القاب مسئولیتی را که دارید، بیشتر میکند و انتظارات را بالا میبرد، به طوری که در رقابتهای بعدی به کمتر از طلا رضایت نمیدهند.
بله، الان همه از من انتظار دارند، در حالی که من تازه به طور جدی در مسیر قهرمانی قدم گذاشتهام. مطمئناً قرار است مدالهای بیشتری برای ایران بیاورم، اما مسیر هم باید به گونهای باشد که بتوانم رو به جلو حرکت کنم چراکه گاهی آدم به تنهایی زورش نمیرسد. اگر شرایط همانند سال گذشته باشد، نمیدانم چطور قول مدال بدهم، چون از آسیبهایی که ممکن است ببینم و ریکاوریای که نمیشوم، خبر ندارم.
یعنی ممکن است که دوباره پشیمان و از ادامه راه منصرف شوید؟
خب مزه طلا طوری است که دلم میخواهد این مدال را در پاریس هم تکرار کنم، چون مردم خیلی خوشحال شدند. تبریکهای مردم و استقبال آنها انگیزه مرا برای تکرار این موفقیت در المپیک چندبرابر کرد، اما متأسفانه بعد از بازگشتم از هانگژو هنوز هیچ اتفاقی رخ نداده است. در فرودگاه بسیاری از مسئولان آمدند عکس گرفتند و خواستند که هر چه زودتر به استان مرکزی بروم، اما آنجا هم فقط بازار گرفتن عکس یادگاری داغ بود و پلاکارد، البته یک حواله ۳۰ میلیونی نشان دادند، اما فقط نشان دادند و خبری از پرداخت نیست. درست مثل استاندار که وعده زمین داد، ولی هنوز خبری از زمین نیست و تنها چیزی که طی این مدت عملی دیدم، گرفتن عکس یادگاری بوده است، اما تأسفبرانگیزتر این است که میگویند به حسین رسولی حقوق میدادیم و برایش در اراک اردو برگزار کردیم، در حالی که هیچ حقوقی دریافت نکردم و هرگز به اراک نرفتم، چون مربی من تهران بود، در تهران تمرین میکردم، اما از مسئولی که مدعی است پاداش طلای هانگژو یکمیلیاردو ۶۰۰ میلیون است و نمیداند پاداش ۹۰۰ میلیون تومان است، چه انتظاری میتوان داشت.
پس حسابی از مسئولان استان مرکزی دلخور هستید.
من میگویم بیاییم هر کدام کار خودمان را انجام دهیم. بدون شک با توجه به صحبتهایی که میکنند، از جایگاه و شرایط ورزشکار خود بیخبر هستند. باشد، مشکلی نیست تا امروز نمیدانستید رسولی شانس طلا دارد و به همین دلیل کمکی نمیکردید، اما امروز که میدانید، از امروز کاری کنید یا حداقل سنگ جلوی پای من نیندازید و به قولهایی که میدهید، عمل کنید. من مسئول نیستم و شرایط آنها را نمیدانم، ولی خب خیلی زشت است وقتی یک مرد حرفی میزند، به حرفش عمل نکند. خیلی قشنگ است که حرفی اگر میزنیم، روی حرف خود بایستیم.
چرا حسین رسولی از پرتاب دیسک خداحافظی کرد و چطور شد که برگشت.
بعد از مسابقات آسیایی جوانان در سال ۲۰۱۸ بود که خداحافظی کردم، چون حتی وقتی مدال گرفتم هم چیزی تغییر نکرد و شرایط واقعاً بد بود. از طرفی دو سال درگیر مصدومیت بودم و ترجیح دادم از دنیای قهرمانی کنارهگیری کنم چراکه تا همین هفت، هشت ماه قبل هم بیمهریها به قدری زیاد بود که میلی به ادامه کار نداشتم، اما تشویقهای پدرم و مربیام هادی سپهرزاد باعث شد تمریناتم را برای بازیهای آسیایی شروع کنم و شرایط اسکانم در مجموعه آفتاب انقلاب مهیا شد، اما واقعاً جای مناسبی برای اسکان یک ورزشکار نبود. آن هم بدون هیچ مکمل و امکاناتی برای تمرین. با وجود این با هزارویک سختی تمرین کردم. سخت بود بدون ماساژور، فیزیوتراپ و حتی غذای خوب. فقط مربیام بالای سرم بود و هر بار که کم آوردم، مرا برای ادامه راه ترغیب کرد و خدا را شکر با همه مشکلات موفق به کسب طلای هانگژو شدم، آن هم با یک رکورد خوب.
فکر میکردید بتوانیی یکی از مسافران پاریس باشید؟
اگر شرایط خوب پیش برود و مهیا باشد، صددرصد میتوانم سهمیه بگیرم، چون خیلی نزدیک هستم، اما بیشتر ذهنم روی این است که یک پرتاب خوب در پاریس داشته باشم که دل مردم را شاد کنم. میدانم که توانایی آن را دارم، اما امیدوارم شرایط هم مهیا باشد و مشکلاتی که برای حضور در بازیهای آسیایی متحمل شدم برای پاریس تکرار نشود.