جوان آنلاین: نویسنده کتاب «الی...» با اشاره به اینکه این کتاب درباره سفر او به لبنان و سوریه است، گفت: در این سفر، مکانهای مختلف لبنان را از دریچه نگاه میزبان فلسطینی دیدم و به تصویر کشیدم و همین مسئله باعث شده سراسر این سفرنامه، بوی غربت فلسطین را داشتهباشد.
فائضه غفارحدادی، پژوهشگر و نویسنده کتاب «الی...» در مورد چگونگی شکلگیری ایده نوشتن این کتاب گفت: کتاب «الی...» درباره سفر من به لبنان و سوریه است. این سفر به منظور آشنایی بیشتر با یک خانواده فلسطینی صورت گرفت. در این سفر، مکانهای مختلف لبنان را از دریچه نگاه میزبان فلسطینی دیدم و به تصویر کشیدم و همین مسئله باعثشده سراسر این سفرنامه، بوی غربت فلسطین را داشتهباشد.
نویسنده کتاب «الی...» با اشاره به تجربه همزیستیاش با این خانواده فلسطینی عنوان کرد: معمولاً در کارهای پژوهشی، مقداری از اطلاعاتی که نویسنده جمعآوری میکند، مشاهدات اوست، نه شنیدهها. برای نگارش درباره آن خانواده به این نیاز داشتم که روابطشان را از نزدیک ببینم و حداقل چند روزی را با آنها بگذرانم. به خاطر اینکه اکثر اعضای خانواده در کشورهای مختلف بودند و فقط سالی یکبار در تابستان دور هم جمع میشدند، تصمیم گرفتم در این فرصت آنها را از نزدیک ببینم. قرار بود تابستان سال گذشته در لبنان دور هم جمع شوند و وقتی به من خبر دادند با زحمت زیاد به همراه پدر و یکی از دوستانم خودم را به لبنان رساندم. بلیت به صورت عادی گیر نمیآمد و مجبور شدیم با خلبان پرواز برای این سفر هماهنگ شویم.
غفارحدادی درباره وجه تسمیه کتابش مطرح کرد: «الی...» را از اسم عملیات «الی بیتالمقدس» که به آزادی خرمشهر انجامید، گرفتم. در طول زمان، «الی» از اول اسم عملیات حذف شد، اما در ذهن من ماندهبود. با الهام از امام (ره) همه رزمندگان به یک باوری رسیده بودند که ما در مقابل باطل میایستیم و هدف فقط آزادی خرمشهر نیست، بلکه بعد از آن به سمت آزادی بیتالمقدس خواهیم رفت.
این نویسنده ادامه داد: در سفری که به جنوب لبنان داشتم، مجسمهای از شهید جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان نصب شدهبود که با دستش بیتالمقدس را نشان میداد. در کنار ایشان ماکتی از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی هم بود که با انگشت به همان سمت اشاره میکرد. من در ذهن خودم این تصویر را درست کردم که این دو بزرگوار نقشه عملیات الیبیتالمقدس ۲ را برای آزادی بیتالمقدس طراحی میکنند. این تصویر ذهنی باعث شد اسم کتاب را «الی...» انتخاب کنم.
او درباره حال و هوای خانواده فلسطینی که میهمانشان بود، گفت: یکی از تصاویری که همیشه جلوی چشمم است، برقی بود که در چشمان اعضای این خانواده تشخیص میدادم وقتی که داشتند درباره کشورشان و قدس صحبت میکردند و ما میگفتیم انشاءالله به خانه خودتان در غزه بیاییم، با صدای رسا انشاءالله میگفتند. انشاءاللهی که آنها میگفتند همراه با شعف، شادی و برق در چشمهایشان بود که به انسان احساس امید تزریق میکرد. به طوری که آدم میتوانست نزدیک بودن آن اتفاق و ماجرا را حس کند.
نویسنده کتاب «خط مقدم» با اشاره به نحوه نگارش سفرنامه بیان کرد: مقصود اصلی من از این سفر، نگارش سفرنامه نبود، اما هر روز مطالبی را مینوشتم. هدف اصلی من مصاحبه با آن خانواده بود که این موضوع زیاد ربطی به سفرنامه ندارد. پس از اینکه نوشتههای سفر را جمع و ویرایش کردم، فهمیدم قابلیت چاپ به صورت مجزا را دارد؛ به همین دلیل به ناشر سپردم و کتاب در نمایشگاه کتاب امسال منتشر و عرضه شد؛ خیلی زود یک چاپ از آن به فروش رفت و چاپ دوم آن به دست علاقهمندان رسید.
این نویسنده اضافه کرد: بسیار علاقه دارم که از روی کتاب و داستانهایی که در این سفر داشتم، روایت داستانی هم شکل بگیرد، اما خودم توان و زمان این کار را ندارم و آن را به دوست دیگری سپردم که کار آن به زودی آغاز میشود.
سیویکمین دوره هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران با شعار «آینده خواندنی است» از بیستوسوم آبانآغاز به کار کرد و تا سیام آبان۱۴۰۲ به کار خود ادامه میدهد.