جوان آنلاین: بعد از ماجراهای عجیب و غریب ابتدای فصل استقلال با حجت کریمی و استعفای زودهنگام او از مدیریت این باشگاه، کمتر کسی تصور میکرد وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال سکان مدیریت این باشگاه را به یک چهره دوتابعیتی بسپارند. انتخاب علی خطیر به عنوان مدیر عامل باشگاه استقلال از همان روز اول شائبهبرانگیز بود؛ مسئلهای که کسی پاسخ درستی به آن نداد که چطور در میان این همه چهره مقبول و مشهور تصمیمگیرندگان این امر باید به چنین گزینهای برسند.
علی خطیر با حمایتهای مستقیم مهدی تاج کارش را در باشگاه استقلال شروع کرد. جنگ و دعوا با جواد نکونام، سرمربی تیم اولین حاشیه مدیر عامل جدید استقلال بود؛ جنگی که هر چند فعلاً به آتشبس رسیده، اما کمتر کسی است که نداند این آتش زیر خاکستر محتاج یک جرقه کوچک است تا دوباره شعله ور شود، با این حال تمام این مسائل در مقابل اقداماتی که طی ماههای اخیر از سوی علی خطیر صورت گرفته است، تقریباً هیچ محسوب میشوند.
انتشار خبر جعل نامه فدراسیون فوتبال از سوی باشگاه استقلال موضوعی نبود که به سادگی بتوان از کنار آن گذشت، اما در میان تعجب همگان فدراسیون فوتبال در مقابل این تخلف آشکار سکوت اختیار کرد تا در عوض خطیر، طلبکارانه دبیر کل فدراسیون فوتبال را که امضایش جعل شده بود، مورد تاخت و تاز قرار دهد. در این خصوص دو سؤال مهم وجود دارد که هنوز کسی پاسخی به آنها نداده است؛ اول اینکه سربرگ فدراسیون فوتبال چگونه در باشگاه استقلال وجود داشته و دوم اینکه چه کسی امضای دبیر کل را جعل کرده است.
هنوز افکار عمومی فوتبال درگیر این مسئله بود که خبر جعل دوم هم از باشگاه استقلال رسید. جعل امضا و اثر انگشت علیرضا خانی، عضور هیئت مدیره باشگاه استقلال در قرارداد اجاره خانه برای گوستاو بلانکو، بازیکن خارجی این تیم موضوعی بود که باعث اعتراض و شکایت خانی شد، اما این مسئله هم فعلاً بیپاسخ مانده است.
متعاقب این دو شکایت، شکایت باشگاه شاهین بوشهر در خصوص جعل سند از سوی علی خطیر هم رسانهای شد؛ شکایتی که البته به طرز مرموزی سروصدای آن خوابید و خیلی راحت فراموش شد، اما کار به اینجا ختم نشد.
دوشنبه هفته قبل انتشار تصاویر و خبر ملاقات سفیر عربستان با علی خطیر در باشگاه استقلال دود از سر تمام اهالی فوتبال بلند کرد؛ ملاقاتی که در میان بهتزدگی همگان حتی خبر توافق برگزاری دیدار سوپرجام باشگاههای ایران در عربستان در آن به گوش رسید! اینکه خطیر چه کاره فوتبال ایران است که اینگونه برای خودش میبرد و میدوزد، سؤالی است که بعد از این دیدار در ذهنها شکل گرفت. وزارت ورزش بعد از چند روز در این خصوص بیانیه صادر کرد و به خطیر در خصوص برگزاری این دیدار بدون هماهنگی با وزارت امور خارجه و وزارت ورزش تذکر داد، اما تعجبآورتر اینکه بازهم هیچ صدایی از فدراسیون فوتبال و مهدی تاج شنیده نشد.
علی خطیر در ادامه خودمحوریها و برنامهریزیهای خود که مشخص نیست از کجا و چگونه آب میخورد، در اقدام بعدی با یک شرکت مالزیایی برای ساخت ورزشگاه اختصاصی استقلال پای میز مذاکره نشست؛ مذاکرهای که مثل دیدار با سفیر عربستان نه وزارت ورزش و نه فدراسیون فوتبال هیچ اطلاعی از آن نداشتند. تذکر این نکته لازم است که باشگاه استقلال یک باشگاه دولتی است که با پول بیتالمال اداره میشود، بنابراین خودسرانه نمیتواند کاری انجام دهد.
علی خطیر بعد از عقد قرارداد با طرف مالزیایی با ادعای اینکه حتی برای محل ساخت این ورزشگاه با وزارت ورزش هماهنگ کرده است، میگوید: «قرارداد استقلال و شرکت IBN یک قرارداد B.O.T خواهد بود که طبق آن سازندگان علاوه بر تأمین منابع مالی و سرمایه، ساخت پروژه را نیز برعهده میگیرند. پس از افتتاح مجموعه مدنظر، سازندگان در مدتی مشخص در درآمدهای به دست آمده از این ورزشگاه با طرف قرارداد شریک میشوند.» ساخت چنین پروژههایی در فوتبال جهان بیسابقه نیست، اما باید توجه داشت که باشگاههایی که چنین کارهای بزرگی انجام میدهند، کاملاً خصوصی هستند و درآمدزا نه باشگاهی، چون استقلال که همین حالا هم دستش در جیب مردم است. در ثانی کسی به درستی نمیداند که طرف خارجی چه قولهایی گرفته تا پولش را در ایران خرج کند و ورزشگاهی با هزینه ۵۰۰ میلیون دلاری بسازد. علیرضا خانی، عضو هیئت مدیره باشگاه استقلال میگوید: «وقتی قرار است پروژه سنگینی به این شکل آغاز شود، باید مشخص شود این منابع از کجا تأمین خواهد شد. اگر منابع داریم این منابع از چه محلی است؟ اگر منابع داشتیم که بدهیهایمان را پرداخت و حسابهای بانکیمان را باز و بازیکنان مدنظرمان را جذب میکردیم، پس ما منابع نداریم. ساخت ورزشگاه استقلال «شو» است تا واقعیت.»
از سوی دیگر ابهامات زیادی در این خصوص وجود دارد؛ ابهاماتی نظیر اینکه استقلال زیر نظر وزارت ورزش و جوانان قرار دارد و طبیعی است که باید اقدامات اینچنینی با موافقت این وزارتخانه صورت گیرد. وزارت ورزش و جوانان اکنون درگیر ساخت مجموعه بزرگ ورزشی در تهران است که تمرکز و انرژی زیادی میطلبد، بنابراین ساخت مجموعهای دیگر منطقی به نظر نمیرسد.
خطیر، مدیرعامل استقلال دیروز اعلام کرد ساخت این ورزشگاه ۵۰۰ میلیون دلار هزینه دارد و شرکت سازنده این هزینه را تقبل کرده، سؤال این است در قبال چه چیزی؟ وزارت ورزش با تهاتر نفت ورزشگاه میسازد، استقلال چه چیزی برای تهاتر ارائه کرده است؟
مکان برگزاری جلسات بین خطیر و شرکت طرف قرارداد ورزشگاه آزادی بوده که خود جای سؤال است، اما وقتی متوجه شویم خطیر زمینی را که برای ساخت مجموعه ورزشی بانوان در نظر گرفته شده به شرکت مالزیایی نشان داده است، آن وقت متوجه اصل ماجرا میشوید. جالب اینکه چطور باشگاهی میتواند در خصوص املاک دولتی تصمیمگیری کند؟