خبرها حاکی از آن است که وحید مرادی، سرپرست فدراسیون والیبال به همراه محمدرضا داورزنی، عضو ایرانی هیئت رئیسه فدراسیون جهانی والیبال که به منظور شرکت در شورای لیگ ملتهای والیبال ۲۰۲۴ راهی لوزان شدهاند، دیدار دو ساعتهای نیز با فابیو آزوددو، دبیرکل فدراسیون جهانی والیبال و چند تن از مسئولان فدراسیون جهانی و مسئولان والیبال برای اخذ امتیازات و تجهیزات فنی و پیشرفته از FIVB داشتند. ارتباط با فدراسیونهای جهانی برای رشد و توسعه رشتههای ورزشی امری بسیار پسندیده و درست است، بهخصوص برای والیبال که روزهای عجیب و غریبی را سپری میکند. اینکه سرپرست فدراسیون والیبال به لوزان برود تا برای اخذ امتیازات و تجهیزات فنی و پیشرفته از فدراسیون جهانی والیبال برای توسعه هرچه بیشتر والیبال ایران تلاش کند اتفاق بسیار خوبی است، اما ظاهراً جناب مرادی یک نکته بسیار مهم را در این میان فراموش کرده و آن اینکه تیم ملی والیبال ایران هنوز سرمربی ندارد.
ماجرا وقتی جالبتر میشود که خبر میرسد در حاشیه این دیدار، مرادی و فابیو در خصوص پروسه انتخاب سرمربی تیم ملی مردان ایران در سال ۲۰۲۴ هم گفتگو کردند. موضوعی که گویا به بنبست رسیدن پروسه انتخاب سرمربی برای تیم ملی والیبال در داخل کشور را تأیید میکند. طی هفتههای گذشته فدراسیون والیبال بارها اعلام کرد که به زودی و در پایان جلسه کمیته فنی فدراسیون نام سرمربی تیم ملی اعلام خواهد شد، اما تنها چیزی که شاهد بودیم جلسه پشت جلسه بود که برگزار میشد و دستآخر نیز هیچ اتفاقی رخ نداد و حاصل تمام جلسات آقایان این بود که هر روز یک گزینه به هزار و یک دلیل خط بخورد! حالا درست درحالیکه نگرانیها از بلاتکلیفی نیمکت تیم ملی والیبال ایرن به اوج خود رسیده است، خبر میرسد جناب سرپرست برای توسعه والیبال سفری به لوزان داشته است. البته بد هم نیست بالاخره سفر لازم است و آقایان فدراسیوننشین هم (البته تفاوتی نمیکند کدام فدراسیون) که همیشه چمدانهایشان آماده است! ولی سؤالی که باید از مرادی پرسید این است که بهتر نبود اول تکلیف تیم ملی را روشن میکرد، بعد بار سفر میبست برای سفر جهت توسعه والیبال؟!
یک نکته نگرانکننده هم در این میان وجود دارد و آن اینکه مسئولان والیبال ایران هنوز بر این باورند که ایران به عنوان یکی از قدرتمندترین کشورهای جهان در این رشته شناخته میشود و به همینخاطر فدراسیون جهانی والیبال نگاه ویژهای به ما دارد. بهطور قطع هیچکس از چنین تعریف و تمجیدی بدش نمیآید، اما حقیقت ماجرا را هم خود این آقایان میدانند و هم علاقهمندان به والیبال! اینکه والیبال ایران چند سالی است که متأسفانه دیگر قدرتمند نیست. وقتی قهرمانی آسیا را در ایران از دست میدهیم و با بخت و اقبال به سطح پایین لیگ ملتها سقوط نمیکنیم، یعنی اینکه دیگر خبری از قدرت سابق نیست. یعنی اینکه باید بههوش باشیم و کلاهمان را سفت نگه داریم، نه اینکه اسیر تعریف و تمجیدهای بیهوده شویم. جای نگرانی است که والیبال درست در مسیر اشتباه فوتبال قدم برمیدارد، در مسیری که تنها اتکا به گذشته و نتایج درخشان آن دارد بدون اینکه متوجه سبقت گرفتن حریفان باشد. اینکه مسئولان والیبال کار اصلی خود را به درستی و در زمان مناسب انجام نمیدهند یک مشکل بزرگ برای این رشته محسوب میشود. مشکلی که دیده نمیشود، چون همه سرگرم تعریف و تمجید و خاطرهبازی هستند، بدون اینکه توجهی به این مهم داشته باشند که المپیک با سرعت در حال نزدیک شدن است.