ديروز كارلوس كرش، سرمربي تيم‌ملي فوتبال در يك كنفرانس مطبوعاتي درباره تمام مسائلي كه اين روزها حول تيم‌ملي وجود دارد صحبت كرد، از اشتباهاتي كه راه صعود به جام جهاني را سخت تركرده تا واكنش به مصدوميت دژاگه و اينكه راهي براي برگشتن مجيدي و رحمتي به تيم‌ملي وجود ندارد و البته پاسخ به انتقادهايي كه درباره مرخصي‌هاي زياد او مي‌شود!
بايد آماده جنگ باشيم
همدلي رمز صعود تيم‌ملي به جام جهاني خواهد بود. بعد از مدتي كه به ايران آمدم تحقيقات اوليه را آغاز كردم و به بعضي‌ها يادآوري كردم كه بايد هوشيار باشيم. سفر به جام جهاني از ۲۰۱۴ نيست بلكه ما بايد سفر را از ۲۰۱۲ شروع كنيم و مسير رو به جلويي داشته باشيم. همگي بايد هوشيار باشيم. طبق ارزيابي من بازيكنان در ايران نمي‌توانند سه يا چهار روز يكبار بازي كنند و اين مسئله به ضرر ماست. به همين دليل هم هفت بازيكن كليدي خودمان را از دست داديم. متأسفانه ما زمان ارزشمندي را از دست داديم و به خاطر برخي اشتباه‌ها نشد تا از فرصت‌هايمان استفاده كنيم.
ما به دنبال كار بهتر و نتيجه بهتر هستيم. يك سري اتفاقات خارج از تيم افتاد و نشد تا به موفقيت برسيم و يك سري اتفاقات در داخل تيم افتاد. من به عنوان سرمربي به اضافه كادر فني و بازيكنان نمي‌خواهيم از زير بار مسئوليت فرار كنيم و هيچ شكي نيست به خاطر يك سري اشتباه‌ها نتايج خوبي را به دست نياورده‌ايم. اين از دست دادن زمان شايد از لحاظ تجربه تيم‌ملي هم بود. در درجه دوم همان‌طور كه مي‌دانيم ما بايد براي همه چيز بجنگيم. سه بازي مرگ و زندگي برابر ماست. يا مي‌بريم و به هدف‌مان مي‌رسيم يا به هيچ چيز نمي‌رسيم اما بايد آماده جنگ باشيم.
از فرگوسن خوشبخت‌ترم
درباره اينكه در بازي با قطر نمي‌توانم روي نيمكت بنشينم هيچ دغدغه و نگراني ندارم چون دستياران خوبي در كنارم دارم. من سيموئز را دارم كه بيش از ۴۰ سال سابقه كار دارد و همچنين اميد نمازي و دن گاسپار كه در مدت همكاري با آنها مشكلي نداشتم. البته طبيعي است كه آرزو داشتم در آن بازي روي نيمكت مي‌بودم اما به شما مي‌گويم كه هيچ مشكلي وجود ندارد. از اين لحاظ هيچ دغدغه‌اي ندارم و شرايطم از فرگوسن بهتر است.
يك تيم جانشين دژاگه مي‌شود
درباره مصدوميت دژاگه بايد بگويم همان طور كه اطلاع داريد مصدوميت اشكان در زمان بدي شكل گرفت ولي مسئله‌اي كه خيلي بايد به آن توجه كنيم اين است كه نبايد با حساب كردن روي يك بازيكن به ميدان برويم. اگر راجع به بازيكني كه قرار است جايگزين اشكان شود بپرسيد، بي‌درنگ به شما پاسخ خواهم داد كه نام آن بازيكن «تيم» است. تيم جايگزين خوبي براي دژاگه خواهد بود.
دعوت از داوري ربطي نداشت
وقتي از دانيل داوري براي حضور در تيم‌ملي دعوت كرديم، اين كار ما به معني جايگزين كردن او با فرد ديگري نبوده است. هر بازيكني كه به تيم‌ملي دعوت مي‌شود مانند سايرين در سبدي از بازيكنان قرار مي‌گيرد كه ما بعدها از بين آنها بهترين انتخاب را خواهيم داشت. ربط دادن حضور داوري با خداحافظي رحمتي از تيم‌ملي كار اشتباهي است. ما اكنون دروازه‌بانان آماده‌اي مانند رحمان احمدي، عليرضا حقيقي، دانيل داوري و دروازه‌بان‌هاي آماده ديگري در اختيار داريم.
برخي از انتقادها به تيم‌ملي ضربه مي‌زند
بعد از ۳۳ سال مربي‌گري به شما اطمينان مي‌دهم كه اگر آماده انتقاد نبودم مدت‌ها قبل مرده بودم. همان طور كه اشاره كرديد ما از انتقادها، مسائل زيادي ياد مي‌گيريم و من با ذهني باز آماده اين مسئله هستم ولي تفاوتي ميان انتقاد و حرف‌هاي عده‌اي كه با ذهنيت خاص انجام مي‌دهند وجود دارد. بعد از ۳۳ سال بعضي اوقات متوجه افرادي خاص كه داراي پيش‌فرض هستند مي‌شويد كه به منافع ملي ضربه مي‌زنند. شما بايد هشدار دهيد به هواداران تيم‌ملي كه اين افراد به منافع ملي ضربه مي‌زنند. بسياري از انتقادها مثمر‌ثمر نيست و اهداف شخصي است. انتقادهاي مثبت را از اين پيش‌فرض‌ها بايد جدا كرد. به خاطر همين مسئله است كه عكس‌العمل‌هايي را براي منافع فوتبال ايران و بازيكنان ايران انجام مي‌دهيم. الان زماني نيست كه به صورت شخصي اين مسائل را بگويم.
برنامه سفارشي درتلويزيون عليه من مي‌سازند
فقط به يك نمونه كه در تلويزيون مطرح شد اشاره مي‌كنم. مسئله‌اي كه به صورت سفارشي در يك برنامه تلويزيوني مطرح شد راجع به مرخصي‌هاي من بود. آن برنامه مشخصا براي لطمه به من و تيم‌ملي مطرح شده بود. حضور دژاگه، داوري و قوچان نژاد در تيم‌ملي به خاطر همين كارها و فعاليت‌هاي پشت پرده من است. مطرح كردن اين صحبت‌ها كه من چقدر به تعطيلات مي‌روم مسئله بي‌معنايي است. همچون يك وزير امور خارجه مي‌مانم شما نمي‌توانيد به وزير امور خارجه بگوييد چرا به عراق سفر كرده است زيرا مسئوليت اوست من هم همين مسئوليت را دارم و بايد اين وظيفه را انجام دهم.
با هزينه خودم به سفر مي‌روم
يك يا دو نفر سفارش كرده بودند كه گزارش مرخصي‌هاي من پخش شود. عادلانه اين بود كه قبل از پخش اين گزارش مي‌آمدند و به من مي‌گفتند چرا به آلمان سفر كردي؟ اين در حالي است كه اكثر اوقات من با هزينه خودم سفر مي‌كنم. اين گزارش و سفارش از درون فدراسيون و افرادي كه ما مي‌شناسيم، صورت گرفته است. دليل اينكه من ناراحت شدم اين بود كه چرا پيش از پخش آن نيامده با من مطرح كند. من سرمربي بودم كه ۷، ۸، ۹ماه بدون دريافت هيچ پولي كار كرده‌‌ام و تاكنون درباره اين مسئله شكايت نكرده بودم. اين براي اولين بار است كه مطرح مي‌كنم. هدف و منطق پخش اين گزارش چيست؟ در حالي كه من در خارج از كشور هستم و پول و حقوقي هم نمي‌گيرم.
واقعاً هدف چيست كه مطرح مي‌كنند من در تعطيلات هستم، وقتي كه حقوق خود را دريافت نمي‌كنم؟ چرا درباره اين موضوع صحبت مي‌كنم، چون حالا زمان اتحاد است و به هواداران بايد بگوييم كه بيايند و حمايت كنند. حالا زمان مناسبي براي صحبت درباره اين مسائل بي‌ارزش نيست. من اين شهامت را دارم كه بگويم تعدادي از قطري‌ها در جمع دوستان ما هستند. باز هم تكرار مي‌كنم كمال احترام را براي شما قائلم ولي كسي اين حرف را مطرح مي‌كند بايد پيش از آن ببيند صحت دارد يا خير؟
داور سنگاپوري مي‌تواند در گينس ثبت شود!
بايد هم داخل و هم خارج از زمين بتوانيم خوب بجنگيم. يكي از مسائلي كه اكنون اهميت دارد اين است كه داوري براي بازي با قطر انتخاب شده كه در بازي با كره جنوبي من و شجاعي را اخراج كرد و گزارش نامناسبي ارائه داد و حالا فيفا آن داور را دوباره انتخاب كرده و اين مي‌تواند اتفاق بدي باشد. سؤالي را كه همه بايد از فيفا و شخص بلاتر بپرسيم اين است كه چرا چنين داوري را براي قضاوت يك بازي مهم با آن همه تماشاگر انتخاب مي‌كنند و همان داور را به فاصله يك بازي بار ديگر انتخاب مي‌كنند. به اين دليل است كه برخي اوقات عصباني مي‌شوم و عكس‌العمل نشان مي‌دهم. اين داور مي‌تواند داوطلب حضور در كتاب گينس باشد چون ميانگين چهار كارت زرد در هر بازي را هم دارد.
راهي براي بازگشت رحمتي و مجيدي وجود ندارد
فرهاد مجيدي به تيم‌ملي دعوت شده بود ولي خداحافظي كرد. اين وظيفه من نيست كه براي بازيكني كه تغيير عقيده داده تلاش و او را متقاعد كنم كه به تيم‌ملي بازگردد. وظيفه من اين است كه كساني را به تيم‌ملي بياورم كه متعهد و آماده هستند براي كمك و حضور در تيم‌ملي. اين وظيفه من نيست كه با افرادي كه خداحافظي كرده‌اند صحبت كنم. با انجام ندادن اين كار احترام خودم را به آماده‌ها نشان مي‌دهم. همچنين درباره رحمتي آن چيزي كه من مي‌دانم و خودش اعلام كرده است او از فوتبال ملي كنار كشيده و از نظر من بازنشسته است. روي شايعات نمي‌توانم قضاوت كنم و به نظرم دليلي ندارد كه بازهم بخواهيم درباره اين بازيكن صحبت كنيم.
رسانه‌ها هم بهتر است راجع به بازيكناني صحبت كنند كه هميشه در خدمت تيم ملي هستند و حاضرند همه تلاش خود را انجام دهند. اين نفرات شايستگي آن را دارند كه در صفحات روزنامه‌ها باشند و بايد بازيكناني را كه غير از اين هستند، در سطل زباله روزنامه‌هاي خود قرار دهيد.
هر اتفاقي افتاد گفتند كرش مقصر است
مسئله‌اي كه اكنون بسيار مهم است و من آن را درك مي‌كنم، اين است كه بايد تعاملي بين تيم‌ملي و باشگاه‌ها صورت بگيرد. دو سال پيش به ايران آمدم و راه حل خود را اين‌گونه توضيح دادم كه بهتر است يك ليگ ۱۶ تيمي و يك جام حذفي خوب داشته باشيد اما ناگهان جنگي عليه من شروع شد. تصميم‌گيري‌هايي شكل گرفت و حرف‌هايي زده شد. يك روز گفتند جام حذفي باشد، روز بعد گفتند نباشد و باز رأي به بودنش دادند و هر اتفاقي هم افتاد گفتند كرش مسبب آن است! جام حذفي را بالاخره برگزار كرديد و مشكلات تقويمي آن را ديديد. يك تيم ۱۸ روز بدون بازي سپري كرد و تيمي مثل سپاهان هر چهار روز يك بازي پرفشار انجام داد و باز جنگ عليه كرش شروع شد. همه گفتند كه اين مشكل هم تقصير كرش است اما كسي نگفت كه وقتي ليگ ۱۸ تيمي برگزار شد و در كنارش جام حذفي هم بود، تقويم به مشكل مي‌خورد.
پشت پيشنهاد ليگ ۱۶ تيمي سال‌ها تجربه من است
من تكرار مي‌كنم و هيچ شكي ندارم كه تيم‌ملي حداقل به مرحله پلي‌آف راه پيدا مي‌كند و هنوز هم شانس زيادي براي صعود مستقيم به جام جهاني داريم و كار دست خودمان است. براي فصل بعد بدون در نظر گرفتن اينكه مستقيم به جام جهاني برويم يا با پلي‌آف، نظر محقرانه و خاكي من اين است كه بهتر است يك ليگ ۱۶ تيمي و يك جام حذفي خوب داشته باشيد. اين نظر مردي است كه سال‌ها تجربه بين‌المللي و سابقه چهار بار حضور در جام جهاني را دارد. مي‌توانيد به آن توجه كنيد يا به آن بي‌توجه باشيد. واقعاً نمي‌دانم چرا در اين لحظه حساس هنوز هم درباره اين مسئله بحث مي‌كنيم.
فرقي بين بازيكنان داخل كشور و خارج كشور نمي‌گذارم
درباره اين انتقاد كه چرا كرش بازيكنان ليگ برتري را زير نظر نمي‌گيرد و با سفرهاي متعددش به دنبال آوردن ايراني‌هاي خارج از كشور است، بايد بگويم شما بايد بدانيد كه من بازيكنان داخل ايران را كاملاً زير نظر دارم. به عنوان مثال، رضا حقيقي را مي‌گويم كه يادتان بيايد. او الان در پرسپوليس است اما از كجا به پرسپوليس رفت؟ از تيم ملي!. بعضي اوقات انتقادهايي مي‌شنوم كه مي‌گويند چرا كرش بازيكنان داخلي را نگاه نكرده و استعدادهايشان را زير نظر نمي‌گيرد اما به هيچ وجه اين صحبت قبول نيست.
من تمام بازي‌ها را نگاه مي‌كنم و زير نظر دارم حتي زماني كه در ايران نيستم تمام بازي‌ها ضبط و بايگاني مي‌شود. سيموئز و نمازي به ورزشگاه مي‌روند و ما به صورت گروهي بازي‌ها را زير نظر داريم. دليل اين هم كه بازيكنان اروپايي را زير نظر گرفته‌ام، اين است كه اگر شما به خاطر داشته باشيد، بازيكناني مثل علي دايي و مهدوي كيا در تيم ملي ايران در زمان اوج در كجا بازي مي‌كردند؟ مشخص است آنها در اروپا بودند. بازي‌هاي ما در سطح بين‌المللي است و هيچ گاه نمي‌خواهيم با فجر يا الهلال بازي كنيم. اين عقيده كلي است و اگر بخواهيم چهار دروازه‌بان بين‌المللي را با بازيكنان داخلي تركيب كنيم، فوتبال ملي بهتري خواهيم داشت.
توقع نداشتم به ايران آمدم با بازيكنان رئال و منچستر كار كنم
در مورد اينكه مي‌گوييد مربيان خارجي سابق از حضور در ايران راضي نبودند بايد بگويم اينكه آنها از حضور در ايران گله‌مند بودند برايم مهم نيست، شما نتيجه مي‌خواهيد و اينكه من راضي هستم يا ناراحت هستم مشكلي را حل نمي‌كند. واقعيت اين است زماني كه من، بلاژويچ، ويرا و برانكو به ايران آمديم، توقع نداشتيم با بازيكنان رئال و منچستر كار كنيم.
