چگونگي مذاكرات ميان جمهوري اسلامي ايران و گروه 1+5 از جمله مسائل مهم در معادلات جهاني گرديده بگونه‌اي كه نه تنها براي حاضران در اين مذاكرات بلكه براي افكار عمومي و حتي اقتصاد جهان نيز داراي اهميت مي‌باشد. هر تحولي در اين عرصه مي تواند بر معادلات جهاني از جمله در حوزه اقتصاد جهاني تاثيرگذار باشد بويژه اينكه ايران نقشي مهم در عرصه انرژي دارد و با بحراني شدن روابط روسيه و غرب در اوكراين اهميت اقتصادي ايران براي بازار انرژي جهان اهميت بيشتري يافته است.
دور جديد مذاكرات هسته‌اي ميان جمهوري اسلامي ايران و گروه 1+5 به رياست دكتر ظريف و كاترين اشتون در حالي از سه شنبه آغاز گرديد كه كشورهاي غربي بازي جديدي را در پيش گرفته‌اند. در آستانه مذاكرات سخنگوي دولت انگليس ايران را متهم به عدم شفافيت فعاليت هسته‌اي مي‌نمايد. برخي مقامات آمريكايي از جمله جان بولتون بر مقابله با ايران تاكيد مي‌كنند. رسانه‌هاي غربي نيز بي‌كار نبوده چنانكه برخي از آنها به برجسته سازي چگونگي دريافت درآمدهاي ايران بر اساس توافق ژنو و عدم دستيابي ايران به تمام اين دارايي‌ها پرداخته‌اند و برخي نيز به جوسازي مبني بر بازداشت اتباع ايراني در كشورهاي اروپايي به جرم تلاش براي قاچاق ماشين آلات به ايران پرداختند. برخي رسانه‌ها نظير لس آنجلس تايمز نيز ادعا كرده‌اند كه به رغم توافقات هسته‌اي و آزاد شدن بخشي از دارايي هاي ايران ، همچنان اقتصاد ايران در بحران است. جان كري وزير امور خارجه آمريكا نيز از آمادگي آمريكا براي تحريم ايران در حوزه تروريسم و حقوق بشر سخن گفته است.
آنچه در رفتار محافل رسانه‌اي و سياسي غرب مشاهده مي‌شود تلاش آنها براي برهم زدن ميز مذاكرات مي‌باشد. كشورهاي غربي در اين توهم به سر مي برند كه اجراي مذاكرات به عنوان راهكار حل مسائل اقتصادي به مطالبه‌اي مردمي مبدل گرديده در حالي كه مسئله مذاكرات با غرب نيز به دو دستگي در جامعه منجر گرديده لذا غرب با برهم زدن ميز مذاكرات مي‌توان فشارها را بر ايران افزايش دهد. به عبارتي آنها در تصورات خود چنان محاسبه كرده‌اند كه ايران به دليل شرايط داخلي نيازمند مذاكرات مي‌باشد لذا با هر هزينه‌اي به مذاكره ادامه مي‌دهند. غربي‌ها با اين تصورات برآنند تا با هزينه تراشي و سوق دادن مذاكرات به شكست ايران را به امتيازدهي وادار سازند. نكته مهم آنكه غرب با بازگشايي پرونده حقوق بشر عليه ايران از جمله تصويب قطعنامه در پارلمان اتحاديه اروپا برآنند تا ما به ازاي امتيازاتي را كه در عرصه حقوق بشر به ايران مي‌دهند، دريافت مطالبات هسته‌اي قرار دهند. به عبارتي آنها برآنند تا ضمن تحقق خواسته‌هاي هسته‌اي خود كمترين امتيازات را به ايران واگذار نمايند. نكته قابل توجه آنكه غرب در تصور خود چنان معادلات را چينش مي‌كند كه در صورت برهم خوردن مذاكرات ايران مقصر جلوه داده شود تا غرب در لواي آن بتواند به توجيه تشديد فشارها بر ايران بپردازد.
در اين ميان غرب به دنبال بازي دو سر برد مي باشد. غرب تلاش دارد تا مذاكرات را چنان طراحي سازد كه در صورت ادامه و يا توقف مذاكرات ايران با هزينه‌هاي بسياري مواجه شد. فضاي سازي‌ها و تكرار سياست‌هاي خصمانه غرب در حالي كه دولت يازدهم انعطاف و نرمش بالايي در برابر غرب داشته نارضايتي داخلي را به همراه آورده بگونه‌اي كه بسياري بر لزوم توقف مذاكرات تاكيد دارند. در همين حال غرب چنان فضاسازي مي‌نمايد كه در صورت توقف مذاكرات ايران عامل شكست معرفي شود تا فشارها بر ايران افزايش يابد.
غرب سعي دارد معادله‌اي را طراحي سازد كه بر اساس آن از يك سو دوات يازدهم در صورت ادامه مذاكرات با چالش انتقادهاي مردمي مواجه شود و از سوي ديگر جمهوري اسلامي با شكاف و چند دستگي داخلي مواجه گردد تا در نهايت سناريوي شكست انسجام ملي در برابر غرب را محقق سازند. بر اساس اين معادله در صورت خروج ايران از مذاكرات براي جلوگيري از آنچه شد ، غرب به بهانه مقصر بودن ايران، برافزايش فشارها روي خواهد آورد تا به زعم خود ايران را تسليم مطالبات بعدي خود سازد.
با توجه به اين شرايط مي توان گفت كه ادعاها و فضاسازي‌هاي منفي غرب در آستانه مذاكرات بيشتر براي برهم زدن انسجام داخلي كشور در حمايت از حقوق هسته‌اي و تضعيف روحيه تيم هسته‌اي كشورمان مي باشد تا به زعم خود بتوانند آنچه را كه تاكنون به دست نياورده‌اند در وراي اين رفتارها محقق سازند. طرحي كه انسجام داخلي و ايستادگي و مقاومت دولت و تيم هسته‌اي براي عدم مرعوب شدن در برابر فشارهاي غرب راهكار مقابله با آن مي‌باشد.
