سرویس فرهنگی جوان آنلاین: با برگزاری مناظره توام با خشم و فریاد بین سید مهدی صدرالساداتی و آقازاده ی طهماسب مظاهری اولین #دادگاه در فضای مجازی برگزار شد.
صدرالساداتی که امروز به عنوان یکی از شاخصترین فعالان فضای مجازی به دنبال مطالبه شفافیت است؛ به تازگی با سوژه قرار دادند منسوبان مسئولین سعی دارد؛ خانوادهی آنها را با تحلیل برخی المان ها به ویژه در زمینه زندگی لاکچری به چالش بکشد.
پسر و عروس سفیر ایران در دانمارک و مهدی مظاهری جدیدترین قربانیان این حرکت بودهاند که درست یا غلط به شدت مورد نفرت عمومی هم واقع شده اند.
البته کار صدرالساداتی و افرادی که مشابه او در پی این نوع سوژهها هستند چند گیر دارد که در فضای احساسی فعلی خیلی قابل فهم نیست. مگر اینکه در حرکتهای بعدی پای نامبرده روی پوست موزی برود که بلند شدنش بسیار سخت باشد.
فضای رسانهای در غرب، مشابه چنین افشاگری هایی را باعث توسعه #عدالت معرفی کرده اما واقعیت این است که عاقبت فضایی که ادعا دارد وسط جمهوری اسلامی میخواهد یک جمهوری اسلامی تاسیس کند ؛ در نهایت به بیآبرویی و حرمت شکنیهای فراوان منجر شود.
رسانهشناس ها به خوبی میدانند،فضای رسانهای گرچه قادر به ایجاد شفافیت هست اما از اقامه عدالت ناتوان است. ورود به فضاهای خصوصی ، تمایل به #تجسس ، انتقامگیری و تسویه حساب شخصی ، توسعهی #ریاکاری و عوام فریبی و در نهایت فرستادن رانت و ثروت به پستوهای هزار تو که در آن ابهام بیشتر و دزد هوشیارتر باشد؛ آفتهایی است که دور زدن نظامهای رسمی در فضای #عدالت_طلبی سمبلیک و احساساتی رقم زده و خواهد زد.زیرا هزینهای که جامعه از توسعه #دروغ و ریا داده به مراتب از مانور اشرافیت بالاتراست.
همین الان جامعه ما اشراف لاغر مردنی دارد که مثل بدبختها لباس میپوشند و در جلسات رسمی از #ساده_زیستی دم میزنند،اما هزاران حلقهی نفوذ قدرت آفریدهاند که کسی نمیبیند.
یادمان نرود باعث و بانی حیف و میل ۷۰۰ میلیارد دلاری تاریخ ایران کسی است که کت و شلوار #ساده_زیست طوری اش دوزار نمیارزد.
من اگر جای این نوع عدالتخواه ها بودم به جای وقت تلف کردن روی لنز و روسری #آناشید_حسینی ها این سوال بزرگ را جواب میدادم که چرا نظام اسلامی بعد از ۴۰ سال نظریه مستقلی برای عدالت ندارد؟
این مسئلهای است که طلبه باید پاسخ دهد (و نمیدهد) پس جامعه را به اسم اسلام گاهی به دامن سرمایه داری و گاه به سمت سوسیالیسم هل میدهند و در نهایت این اعتماد عمومی و اخلاق اجتماعی و در نهایت خوش بینی که پیش نیاز مهربانی جامعه است، از بین میرود.
از نظر من حوزه های علمیه و دانشگاههایی که به دلیل عدم ارایه نظریات و طرح های به هنگام و بومی در باب عدالت ، باعث نابود شدن اصل برائت شده اند. افرادی که به جای سیستمهای کارا دنبال خود شوالیه سازی در مقوله عدالت هستند ؛ اینها از اشراف و آقازاده ها به نظام و مردم بدهکار تر هستند!