در گذشته مستندهایی که به اربعین میپرداختند خیلی کمتر بود و شاید مهمترین آنها که حالا به یک مستند کالت بدل شده مستند اربعین ناصر تقوایی باشد، اما از زمانی که راهپیمایی اربعین در سالهای اخیر شکل گرفت و به تدریج به یک آیین و مناسک بزرگ بدل شد، تعداد مستندهایی که با محوریت اربعین ساخته شدهاند نیز افزایش یافت. خود این راهپیمایی به دلیل سوژههای جذاب و قابل پرداختی که در درون خود دارد ظرفیت تازهای برای مستندسازی ایجاد کرد تا اربعین را از زاویههای مختلف و در نسبت با موضوعات دیگر به تصویر بکشد و خوانشهای متفاوتی از آن ارائه دهد. بسیاری از این مستندها تلاش کردند تا از منظر سینمای جادهای یا با ارجاع به ساختار قصههای سفرنامهای این راهپیمایی را گزارش کنند و رخدادهایی را که در مسیر این راهپیمایی اتفاق میافتد به تصویر بکشند.
محمدرضا محمدینجات در مستند «اربعین، حقیقت جاری» که برای پرس تی وی ساخته است، اما به این شیوه غالب و معمول نرفته و برخلاف نمونههای مشابه، این مستند روایت و گزارشی درباره فرایند راهپیمایی اربعین نیست اگرچه با ارجاع تصویری به آن مفاهیم مورد نظر خود را صورتبندی میکند.
در این مستند بیش از آنکه روایتی از سویه آفاقی این سفر به تصویر کشیده شود، وجوه انفسی آن برجسته شده و به تأویلهای مفهومی، معنوی، اجتماعی و فرهنگی این کنش جمعی معنوی از منظر شخصیتهای خارجی پرداخته شده است؛ شخصیتهایی که همه آنها لزوماً مسلمان نیستند، اما تحت تاثیر این حرکت و پیامهای اخلاقی و انسانی آن قرار گرفتهاند؛ شخصیتهایی که آدمهای معمولی هم نیستند و جزو خواص جامعه خود به حساب میآیند. این افراد که اغلب امریکایی و سیاهپوست هستند با حضور در مراسم اربعین و تجربه نزدیک آن به شدت تحت تاثیر آن قرار گرفته و به خوانش مدرن و امروزی آن میپردازند. آنچه به محور اصلی مستند از حیث مضمونی بدل میشود تاثیرپذیری بسیاری از مردم جهان با قومیتها و ملیتهای مختلف از واقعه کربلا و همه مفاهیم و پیامهای عاشورایی است که در منظومه فرهنگ عاشورایی وجود دارد، به ویژه مفاهیم و آرمانهایی مثل عزت طلبی و مبارزه با ظلم و تبعیض و اینکه این فرهنگ واجد ظرفیت و ظرافتهای زیادی در حل مشکل زندگی انسان امروز و جوامع و مردمی است که در بند استبداد و استعمار گرفتار آمدهاند. در واقع آنها درس آزادی و آزادگی را که از تجربه این رخداد گرفتهاند در مبارزه با استعمار و ظلمی که میبینند کارآمد میدانند. به عبارت دیگر این مستند تلاش کرده تا ظرفیت اربعین و راهپیمایی آن را در ارائه و تعمیق الگوی مقاومت صورتبندی کند و قدرت درونی آن را به نمایش بگذارد.
عنوان مستند یعنی «اربعین، حقیقت جاری» به نوعی میتواند تأویلی از این جمله معروف «کل یوم عاشورا و کل عرض کربلا» باشد. صحبتهای آدمهای مختلف از ظرفیتهای اخلاقی و انسانی عاشورا و اربعین که در مستند میبینیم تأکیدی است بر زنده بودن واقعه کربلا در بستر تاریخ که به عنوان حقیقت جاری استمرار دارد و همچنان اثرگذار و هدایتگر است. این مستند در نهایت اربعین را فراتر از سویههای آیینی و مناسکی آن و به مثابه یک تجربه زیسته مشترک معنوی، منبع معنابخشی به زندگی انسان مدرنی میداند که از بحران بیمعنایی رنج میبرد یا از ظلم نظامهای استبدادی به ستوه آمده است.
در مستند «اربعین، حقیقت جاری» دوربین بیش از آنکه حرکت موازی و افقی با راهپیمایی داشته باشد از تصاویر هوایی استفاده کرده که به نظر میرسد سویه آسمانی این تجربه را از این طریق نشانه شناسی و برجسته میکند، ضمن اینکه این تصاویر هوایی در لانگشاتهایش، طویل بودن و عظمت صف راهپیمایی را بهتر بازنمایی میکند و شکوه بیشتری به آن میبخشد و در نهایت یک نوع جریان داشتن و سیال بودن را که با حقیقت جاری در ذات هم همخوانی دارد به تصویر میکشد.
با این حال به نظر میرسد آنچه برای مستندساز مهم بوده نه کمیت تصویر که کیفیت آن است. تصاویر همچنین از قاببندیهای جذاب و تاثیرگذاری برخوردار است، با این حال این جذابیت بصری و فرمی میتوانست با غنای تصویری بیشتری از خود مراسم اربعین هم همراه باشد تا زیباییشناسی بصری آن برجستهتر شود. در نهایت باید گفت که مستند «اربعین حقیقت جاری» ظرفیت رسانهای و الگوسازی راهپیمایی بزرگ اربعین را در پاسخ به نیازهای معنوی و مبارزاتی انسان امروز در جهان بحرانی معاصر به نمایش میگذارد و میتوان از این حیث آن را یک مستند اغنایی دانست که در مقابل تردیدآفرینیها نسبت به فلسفه مناسک اربعین، پاسخی منطقی ارائه میده