دولت به دلیل اقتصاد بیمار و سلطانزای خود تحت فشار است و لحاف اقتصادیاش آنقدر سوراخ دارد که توازن دخل و خرج کشور را بیش از هر زمان دیگری بر هم زده است و در مقابل سعی دارد ضعفهای اقتصادی خود را با صرفهجویی در هزینههای آموزشوپرورش جبران کند. در این راه توسعه مشارکت بخش خصوصی و خرید خدمات را در دستور کار جدی قرار داده و این دو کار را در راستای اصلاح ساختار آموزشوپرورش دنبال میکند. حالا اینکه کاهش بودجه ۵۶ هزار میلیارد تومانی آموزشوپرورش به نصف و حتی کمتر از آنچه مشکلی از بیماری اقتصاد کشور درمان میکند، جای تأمل دارد. علاوه بر اینکه ممکن است این صرفهجویی باز هم به دلار ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی تبدیل شود و از سلطان دیگری در عرصه مفاسد اقتصادی رونمایی کند. در این اثنی رویکرد دولت در اداره آموزشوپرورش از نگاه جریانهای دانشجویی هم دور نمانده و روزگذشته بیش از ۶۰۰ تشکل، کانون و انجمن علمی دانشجویی دانشگاههای سراسر کشور به ریاست جمهور درباره خصوصیسازی آموزشوپرورش نامهای سرگشاده نوشتند. در متن این نامه آمده است: «مدت زمان بسیاری است که به رغم وجود مشکلات متعدد معیشتی و اقتصادی در بین جامعه فرهنگیان کشور، این قشر فرهیخته خالصانه و جهادگونه در گوشه گوشه میهن عزیزمان به آیندهسازان این سرزمین اسلامی، علم، ادب و فرهنگ میآموزند، به نحوی که امروزه هر آنچه بدان افتخار میشود حاصل مجاهدتهای این عزیزان است، اما متأسفانه در سالهای اخیر شاهد هستیم با برخوردهای غلط و گاه ناجوانمردانه، جایگاه حرفهای معلمان و نظام تعلیم و تربیت این مرز و بوم، خواسته یا ناخواسته مورد هجمه قرارگرفته و بیش از پیش تضعیف میشود به حدی که امروزه هر فردی به خود اجازه میدهد درخصوص این نظام پیچیده و این شغل حرفهای اظهارنظر کرده و خود را دارای صلاحیتهای مکفی برای تصدی آن هم بداند.»
در بخش دیگری از نامه تشکلهای دانشجویی خطاب به رئیسجمهور آورده شده است که «شما نیک میدانید، امروزه علم تعلیم و تربیت از پیچیدهترین و تخصصیترین علوم دنیاست، به نحوی که متخصصان این حوزه نیز بدون کمک از دیگر متخصصان، به خود اجازه دخل و تصرف یا ایجاد تغییرات غیرحرفهای و یکباره را در نظام تعلیم و تربیت نمیدهند و تلاش میکنند، در مسیر اهداف کلان و برنامههای کلان این حوزه که توسط جمعی از بزرگترین دلسوزان و متخصصان این نظام نگارش شده، گام بردارند. اما واقعاً برایمان جای تعجب است، چگونه صحبتهای غیرحرفهای و غیرتخصصی افرادی را که جز حساب و کتاب مادی به چیز دیگری نمیاندیشند، تکرار مینمایید؟!»
این تشکلها در نامه خود خطاب به روحانی گفتهاند: «جناب آقای رئیسجمهور! در همه جای جهان مرسوم است زمانی که دم از هزینه میشود، پیش از آن باید به بهرهوری و نتیجه حاصل از سرمایهگذاری نیز توجه کرد. بهراستی دوستان اقتصاددان شما، این مهم را نمیدانند یا نمیخواهند بدانند؟!
آقای روحانی! بیانات شما در راستای تفاوت هزینه تعلیم و تربیت توسط دولت و مبحث خرید خدمت از بخش خصوصی قطعاً قابل توجه و واضح است، اما بهراستی تفاوتهای تربیتی این دو مدل به لحاظ کیفیت برای شما قابل توجه نیست؟ آیا تاکنون به پژوهشهایی که در این حوزه انجام شده است، نگاهی انداختهاید؟ آیا ماجرای مدرسه غرب تهران از خاطرتان رفته است؟ آیا تدریس کل کتب درسی در دو ماه را نشنیدهاید؟»
در ادامه نامه مزبور آمده است: «آقای رئیسجمهور! همانطور که پیشتر اشاره شد، آموزش و تعلیم و تربیت یک علم تخصصی است که انجام آن به خصوص در مقطع ابتدایی و کلاسهای چندپایه تنها در توان متخصصین و کارشناسان این حوزه است که با کارورزی و مجاهدت، این فنون را آموختهاند، اما بهراستی چطور میخواهید نیروی متخصص این حوزه را که امروزه در کشور بسیار اندک هستند، از بخش خصوصی تأمین کنید؟! این اتفاق تنها در صورتی ممکن است که هر کسی حقوق کمتری مطالبه کرد را ولو با هر تخصصی، به عنوان معلم به کار گرفت. البته ما پیشنهاد میدهیم همین مدل را نیز برای بهداشت و درمان هم بهکار گیرید و اجازه دهید هرکسی با هر تخصصی! از فنی و مهندسی گرفته تا فیزیک، شیمی و علوم سیاسی در حوزه سلامت مشغول به طبابت شود، زیرا قطعاً با توجه به بحران بیکاری افرادی هستند که با یکدهم هزینه امروز، بهداشت و درمان را هم اداره میکنند! یا اینکه مجموعه هیئتدولت را نیز به همین سبک واگذار نمایید، که البته قطعاً بدانید و مطمئن باشید آسیب آن از خرید خدمت در آموزشوپرورش کمتر است. جناب آقای روحانی! اگر سر سوزنی خود را مدیون معلمین خود و جامعه فرهنگیان کشور میدانید، به آموزشوپرورش مانند یک بنگاه اقتصادی نگاه نکنید.»