به گزارش خبرنگار ما، این حادثه تابستان دو سال قبل در محله افسریه تهران اتفاق افتاد. وقتی مأموران پلیس آگاهی تهران در محل حاضر شدند مشخص شد که زن جوانی به نام لیلا در جریان حادثه اسیدپاشی مجروح و به بیمارستان منتقل شده است. عامل اسیدپاشی هم که سمیهنام داشت و عروس خانواده بود از سوی همسایهها بازداشت و سپس به اداره پلیس منتقل شد. لیلا وقتی مورد تحقیق قرار گرفت در شرح ماجرا گفت: شب حادثه در خانه برادرم مهمان بودم و شب را در آن جا خوابیدم. صبح روز بعد وقتی برادرم سر کار رفت من خواب و بیدار بودم که سمیهرا بالای سرم دیدم. او لباس عجیبی به تن داشت. در حالی که شوکه شده بودم ناگهان حمله کرد و تلاش کرد من را خفه کند که مقاومت کردم. او سپس مایع اسیدی به رویم پاشید که دنیا پیش چشمانم تاریک شد. وقتی شروع به جیغ زدن کردم سمیه فرار کرد، اما همسایهها از راه رسیدند و او را بازداشت کردند. زن جوان ادامه داد: من و برادرم همیشه رابطه خوبی با هم داشتیم و عروسمان همیشه به رابطه ما حسادت میکرد. او برای انتقام از من دست به اسیدپاشی زده است. سمیه، اما در بازجوییها جرمش را انکار کرد و گفت: نقشی در ماجرای اسیدپاشی ندارد. بازپرس، اما بنا به شواهد موجود در پرونده او را مجرم شناخت و پرونده بعد از صدور کیفرخواست به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه رسیدگی لیلا برای عروس خانواده درخواست قصاص کرد و گفت: بعد از حادثه ادامه زندگی برایم خیلی سخت شده است. او با این کارش زندگی من را تباه کرد و باید به این شیوه قصاص شود. سمیه، اما وقتی در جایگاه قرار گرفت بار دیگر جرمش را انکار کرد. شوهر او که به عنوان مطلع در دادگاه حاضر شدهبود، گفت: من یک دست لباس سربازی در خانه داشتم که یک هفته قبل از حادثه لباسها را در کمد همسرم پیدا کردم. کنار لباسها هم یک بسته پودر اسید بود، اما پیگیر نشدم که همسرم آن را برای چه میخواهد که حادثه اتفاق افتاد. بعد از ختم جلسه دادگاه با استناد به مدارک موجود در پرونده سمیه را به اتهام اسیدپاشی مقصر شناخت، اما برای اجرای حکم از پزشکی قانون استعلام کرد. پزشکی قانونی، اما در گزارش خود به دادگاه اعلام کرد که با توجه به عمق سوختگی روی صورت و بدن شاکی امکان اجرای حکم قصاص متهم پرونده وجود ندارد، بنابراین هیئت قضات عروس اسیدپاش را از مجازات قصاص تبرئه و به پرداخت دیه و حبس محکوم کرد.